«زد» نسلی متفاوت است؛ پر جمعیتترین نسل بشر که به نسل «زومر»، «نت» و «بومیان دیجیتال» نیز شناخته میشوند. آنها در زمره متولدان سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ در دنیا هستند که در عصر تکنولوژی و شرایط پیچیده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متولد شدهاند.
ندا علیزاده: نسلی موسوم به ضد که در امداد نسلهای «بزرگان»، «خاموش»، «بیبی بومرها»، «ایکس» و «هزاره» متولد شدهاند، در ایران معروف به« دهه هشتادیها» هستند؛ نسلی که بهشدت به استفاده از تکنولوژی مانند موبایل، رایانه، اینترنت و شبکههای اجتماعی وابستهاند. بهگونهای که علاقه زیادی به اشتراک رویدادهای زندگی خود در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دارند. روش برقراری ارتباطات در «زومرها» بهشدت متفاوت است؛ تقریبا دوستیابی سنتی در بین آنها جایی ندارد بلکه از طریق گفتوگوهای آنلاین و بهصورت دیجیتالی دوست مییابند. حتی سمینارها و گردهماییهای خود را نیز آنلاین برقرار میکنند.
در واقع این نسل پویا، همیشه حاضر و جامعهمحور است؛ ازآنجاییکه متولدان عصر فراگیری اینترنت و تغییرات شگرف تکنولوژی هستند، تبدیل به نسلی فراشناختی شدهاند که از فرصتها بهخوبی استفاده میکنند. از مهمترین ویژگیهای آنها بیان آزاد احساسات، مطالبهها و اظهارنظرهاست؛ مقولهای که در نهایت منجر به هموار شدن شرایط رشد و توسعه اقتصادی و سیاسی جوامع میشود.
نسلی که بهدنبال برهم زدن ساختارهاست
آنها اعتقاد جدی به تعامل، پذیرش تفاوتها، گفتگو و مذاکره برای بهبود وضعیت دارند. بسیار واقعبین و خواستار صداقت، رعایت حقوق بشر، حقوق حیوانات و محیطزیست هستند.
این افراد تمایل عجیبی به برهمزدن ساختارها دارند و بهدنبال ارائه ابزار و ساختار جدید و منحصربهفرد و بهتر از ساختارها و مدلهای پیشیناند. با همه این احوال آنها نیاز دارند که از سوی اطرافیان، والدین و مدیران، جایگاه قابل اعتمادی داشته باشند.
درعینحالی که «زد»ها ارتباطات گستردهای بهویژه در شبکههای اجتماعی دارند، در پردازش سریع اطلاعات توانمندند، در لحظه زندگی میکنند، میدانند چه میخواهند، اما احساس تنهایی و افسردگی زیادی میکنند. اصلیترین خواسته آنها از دنیا این است که دیده و شنیده شوند.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز این نسل که در نسلهای پیشین کمتر دیده میشد این است که بسیار کمتر درگیر راضی نگه داشتن دیگران از خود هستند و اولویت را به نیازهای خویش و حفظ حریم خصوصی خود میدهند.
از دیگر خصوصیاتی که به این نسل نسبت میدهند، غیرمتعهد، ناسازگار، بدرفتار، سلطهناپذیر، الگو ستیز و ریسکپذیر است؛ درحالیکه آنها واقعا غیرمتعهد نیستند بلکه به سازمانها تعهد ندارند و بیشتر بهسمتی میروند که منافع بیشتری کسب کنند؛ بنابراین روشهای کهنه ارتباطی با این نسل موثر نیست. باید توجه داشت که آنها در عین ساختن دنیای فردیشان، تمایل دارند در گروه باشند، نقشآفرینی کنند و یاد بگیرند.
میخواهیم راحتتر زندگی کنیم
در مصاحبهای که اقتصاد ۲۴ با چند تن از دختران این نسل انجام داده است؛ آنها به بیان دغدغههای خود پرداختهاند؛ سخنانی که خود گویای مطالب گفته شده است. . زهرا میخواهد مستقل شود و این استقلال در آینده برای او خیلی مهم است و برایش برنامهریزی کرده تا با تحصیلات خوب به آن نقطه برسد. برای سلین هم آینده شغلی که دوستش دارد از همه چیز مهمتر است. جالب است که در ۱۶ سالگی میداند میخواهد چه کاره شود و از الان انرژیاش را روی آن متمرکز کرده است. اما سودا میگوید: «شاید بقیه بگویند پول یا مهاجرت اولویت اصلیمان است، اما انگار در نهایت همه میخواهند به نقطهای برسند که راحتتر زندگی کنند و خوشحال باشند. این خوشحالی برای هر کسی با یک چیزی به دست میآید. اولویت اصلی من در زندگی این است که بتوانم حتی شده کمی به بهتر شدن این وضعیت کمک کنم، شده حتی برای یک نفر زندگی را راحتتر کنم. در نهایت همه دنبال خوشحالیاند دیگر.»
در این میان مانیا تنها به مهاجرت اشاره میکند. او میگوید: «ساخت زندگی ایدهآلم، اولویتم است، اگر شد در ایران، اگر هم نشد قطعا مهاجرت میکنم که به احتمال ۹۰درصد مجبور به مهاجرت میشوم.»
«ماها نسل بیخیالی نیستیم، البته نمیدانم بیخیال بودن را چطور معنی میکنید. ما شاید فقط به چیزهایی که نسل قدیم اهمیت میدادند، اهمیت نمیدهیم. چیزهایی که واقعا مهم نبودند. فکر میکنم خیلیهایمان یکجورهایی آن نقش عادیسازی را داریم. مثلا من الان موهایم را رنگ کردم، خیلیها من را چپچپ نگاه میکنند یا بلند بلند نچنچ میکنند، ولی خب با خودم میگویم اشکال ندارد، به من نچنچ میکند، به نفر بعدی نچنچ میکند، ولی برای نفر سوم حتی اگر با عقایدشان یکی نباشد، دیگر هیچی نمیگویند. از طرفی مگر چند بار زندگی میکنیم که حالا بخواهیم به حرف مردم اهمیت بدهیم؟» اینها را سودا میگوید.
سلین، اما میگوید: «ما اگر بیخیال بودیم، زندگی خیلی راحتتری داشتیم و میتوانستیم به وضعیت جامعه و اقتصاد کشور و آینده نامشخصی که در انتظارمان است، اهمیت ندهیم. اینکه اکثرا خودمان را بیخیال نشان میدهیم، فقط به خاطر رهایی از نظرات و افکار اشتباه بقیه است یا به قولی برای اینکه بقیه اجازه بدهند نفس راحت بکشیم. من به خانوادهام و خونی که قبل از من برای آرامش و امنیتم ریخته شده است، تعهد دارم.»
خلاصه اینکه برای برقراری بهتر و موثرتر با نسل «زد»، درک بهتر آنها و شناخت دغدغهها و نیازهایشان باید این نسل و رفتارهایشان را بهخوبی شناخت.
چگونه با این نسل رفتار شود؟
یکی از نکات مهم در روانشناسی نسل زد، تعهد به قول و قرارهایی است که با آنها گذاشته میشود. همچنین برای موفقیت در تعامل و ارتباط با آنها باید واقعگرایانه و منطق برخورد کرد. نباید سعی در کنترل آنها داشت زیرا از تحت سلطه بودن فراری هستند. در موقعیتهای دشوار و تنشزا نیز فقط باید با آرامش به حرفهای این نسل گوش داد حتی اگر حق با آنها نیست تا اوضاع مساعد شود.
اینکه نسلهای گذشته چطور با نسل زد ارتباط برقرار کنند، بستگی به دو طرف دارد. بااینحال باید آنها را درک کنید و دید مثبتی نیست به تواناییهایشان داشته باشید.
هرگونه سیاستگذاری و برنامهریزی برای امور علمی و تربیتی این نسل، نیازمند شناخت عمیق و دقیق از ویژگیهای اختصاصی و تفاوتهای آنها با نسلهای پیشین است؛ تا بتوانند نقشآفرینی مفید و مناسبی در آینده کشور داشته باشند. بنابراین اگر با نگاه تهدید به آنها نگاه شود، تبدیل به چالشی بزرگ برای نظام تربیتی و اجتماعی میشوند.
بااینحال در ايران كمتر پيمايشهاي روشمند علمي و تحقيقات مستند درباره این نسل صورت گرفته است.
دهه هشتادیهای ایران چه شباهتی با نسل «زد» در دنیا دارند؟
بر اساس مطالعات، دهه هشتاديها بيش از هر نسلي «جهاني» هستند؛ آنها در دنیا دغدغهها، ايدهها و آرزومنديهاي مشابهي دارند. هرچند در فضای مجازی نقش تعیینکنندهای دارند، اما در جهان واقعي در سيستم تصميمگيري اقتصادي، مالي و اجتماعي تاثير اندكي دارند. این نسل در دنیا دغدغههای مشابهی دارند که برخی از مهمترین آنها «جهانی» است مانند حفظ سیاره زمین و محیطزیست، حذف نابرابری، جنگ، خشونت، افول رشد اقتصادی و...
این نسل خوداتکا، در جمعهای کوچک بهدنبال هویت خود هستند، در تلاش برای ایجاد گروهها و جوامع متنوعتر هستند. روحيه همكاري و مشاركت در ساختارهاي غيرسلسلهمراتبي دارند. همچنین منفعتطلبی، مشارکتپذیر و خلاق، هستند.
نشناختن اين ويژگيها و عدم درك اين مشابهتها، موجب ميشود كه نسلهاي پيشين كه عمدتا تصميمگيرندگان اصلي جامعه هستند، دچار خطا شوند و انرژي خود و پتانسيل شگفتانگيز نسل جوان و نوجوان را هدر دهند.
در کشورهای مختلف، رفتارهای قابل تاملی با این نسل میشود؛ چراکه این نسل از مهمترین نسلها در همه کشورها بهشمار میرود. ازآنجایی که این نسل بومیان اینترنت هستند، کشورهای مختلف بخشهای زیرساختی و اینترنتی خود را بهنحوی برنامهریزی کردهاند که بهخوبی نیازهای این نسل و فعالیتها و رفتارهای اجتماعی و دیجیتالی آنها پاسخ داده شود.
نسل زد در ایران چه آیندهای پیش رو خواهد داشت؟
با اینکه در ایران کمتر به این مفاهیم توجه میشود اما در نهایت جامعه مدیران مجبور به پذیرش این نسل و انعطافپذیری در مقابل ویژگیهای آنها خواهد شد. باید نیازهای این نسل را شناخت و سعی در پاسخگویی به آنها داشت؛ چراکه آنها شرایط خود در جامعه را با همسنهایشان در جهان مقایسه میکنند. مقایسهای که منجر به سرخوردگی و بروز اعتراض در آنها میشود. نسل زد در ایران در صورتی که مدیریت صحیحی داشته باشند پتانسیل بسیار بالایی برای موفقیت در عرصههای مختلف خواهند داشت.