Alain Robbe-Grillet نویسنده، فیلمساز و منتقد ادبی فرانسه( ۲۰۰۸ -۱۹۲۲) با نام «پاک کن ها» در سال ۱۹۵۳ جایزه ادبی فنئون را برای او به ارمغان آورد. فستیوال فیلم ونیز به سال ۱۹۶۱ به خاطر فیلم «سال گذشته در مارین باد» به کارگردانی آلن رنه، جایزه بهترین فیلمنامه را به رب گری یه داد. وی در سال ۱۹۵۶ به عنوان مدیر ادبی انتشارات مینوئی برگزیده شد. او همواره یکی از برجسته ترین نویسندگان رمان نوی فرانسه به شمار می رود.
رمان نو
رمان نو همواره خواسته تا خود را از رمان اگزیستانسیالیست متمایز کند و حتی گاهی در تقابل با آن قرار می گیرد. ادبیات اگزیستانسیالیست، پیام داستان را بر سایر المان های آن ارجح می داند. در مقابل، رمان نو با دفاع از طرح و روند داستان، شک خود را در قبال ادبیات اگزیستانسیالیست بیان می کند. رمان نو بیشتر به احساسات می پردازد تا اندیشه و سعی دارد این احساسات را بدون دخالت و مسیردهی بدان، به خواننده نشان دهد؛ درست مثل یک دوربین فیلمبرداری بی طرف. در نتیجه، می توان تأثیرات روانکاوی و روانشناسی در جریان رمان نو را بیشتر از فلسفه دانست. در رمان نو، ترتیب زمانی به هم
می خورد و داستان مطابق روند ذهنی نویسنده یا همان راوی اتفاق می افتد
( جریان سیال ذهن). اتفاقات در داستان مثل تکه های پازل هستند. تکه هایی که می بایست از پراکندگی خارج و نظم مند شوند. حقیقت در ابتدای امر واضح و سهل الوصول نیست. داستان تک خطی نیست بلکه از خطوطی تشکیل شده که خود نوعی لابیرنت را می سازند.از بزرگان این جریان( رمان نو هیچگاه به عنوان یک مکتب شناخته نشده است؛ چرا که فاقد سازه های لازم برای این کار است)
می توان به مارگاریت دوراس، ناتالی ساروت، میشل بوتور، کلود سیمون و ژرژ پرک اشاره کرد.
رمان «پاک کن ها» رمانی پلیسی است( و چه ساختاری
مناسب تر از رمان نو برای یک داستان پلیسی!). اشیاء موجود در رمان
پاک کن ها و رابطه شان با شخصیت های داستان به همان اندازه شخصیت ها اهمیت دارند و گاهی مهمتر از اشخاص اند تا جائی که نام رمان نیز پاک کن است؛ نام یک شیئ. نویسنده بیشتر به توصیف اشیاء می پردازد و از دیدی خنثی بدان ها
می نگرد. تصمیم و قضاوت به عهده خواننده است. او هیچ موضعی اتخاذ نمی کند و
پی بردن به دیدگاه نویسنده بسیار دشوار و تا حدی غیرممکن است.
موضوع این رمان پلیسی، طبیعتاً جنایتی است و در پی آن تحقیق و تفحصی! تحقیقی که شباهت بسیاری به روند خوانش متن این رمان نیز دارد. خواننده
می بایست همانند کارآگاهی خبره به دنبال تکه های پراکنده داستان برود و با کنار هم چیدن آنها به فهمی منسجم از کل داستان برسد.
سال گذشته در مارین باد
زن و شوهری در یک مهمانی بزرگ در کاخی به مردی برمی خورند که مدعی است آنها را سال گذشته در همین مکان ملاقات کرده است. اما زن هیچ چیزی به خاطر ندارد. فیلمنامه کم دیالوگ است و گاهی به نظر می رسد بازیگر اصلی همان فضای عظیم و مهیب کاخ باشد. ساختار فیلم و فیلمنامه در هارمونی کامل اند. نماها و دیالوگ های تکرارشونده شیوه آشنائی است که رمان نو را به یاد می آورد. و این آغازی است برای «سینما-رمان».
code