مداوای بیماران با داروهای زیست بوم ایران ‏
گیاهان شفابخش - بخش دوم و پایانی
 

دو دهه است که در جهان، گرایش به پزشکی باستانی افزایش یافته و به پیروی از آن، در کشور ما نیز چندسالی است جنبشی پدید آمده است تا طب سنتی از محدوده عطاری‌ها بیرون آید و بگسترد،‎ ‎اما هنوز جایگاه حقیقی خود را نیافته است. در این میان، وضعیت دارویی در کشور از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. ‏
دکتر حکمت‌الله رحیمی در این مورد می‌گوید: ایران به لحاظ تنوع زیستی، دارای ۱۱ اقلیم از ۱۳ اقلیم شناخته‌شده جهانی است و شمار گونه‌های گیاهی آن نزدیک به ۸۰۰۰ است که به لحاظ تنوع گونه‌ای
۲ برابر قاره اروپاست. از این تعداد، بیش از۲۳۰۰ گونه دارای خاصیت دارویی، عطری، ادویه‌ای، آرایشی و بهداشتی است. از تعداد کل گونه‌های شناخته شده نیز ۱۷۲۸ گونه گیاهان بومی، مختص و انحصاری ایران است و فقط در سرزمین ما می‌روید. البته کشور ما ایران هنوز در زمینه تولید گیاهان دارویی نسبت به دیگر کشورها، چندان پیشرفت نکرده است. اگر تولید انبوه و با کیفیت داروهای گیاهی با پشتیبانی سازمان‌های بیمه‌گر در کشور به انجام برسد، طب سنتی می‌تواند بازوی مکمل پزشکی مدرن باشد.
این پزشک درباره شمار داروهای گیاهی می‌افزاید: اینک در کشور نزدیک به ۱۴۰۰ گونه داروی گیاهی وجود دارد که پزشکان نوینِ معتقد، تا اندازه‌ای با آن‌ها آشنایی دارند، ولی دامنه کاربرد آن‎ها هنوز محدود است.
رحیمی درباره این که برای درمان چه بیماری‌هایی می‌شود روی داروهای گیاهی کارخانه‌ای حساب باز کرد، در ادامه گفت‌وشنود با روزنامه اطلاعات می‌گوید:
بیماری‌های قلبی و متابولیکی در ایران بیش از پیش فرا می‌رود؛ در این زمینه انواع افشره‌های گیاهی برای درمان چربی خون، قندخون و برخی بیماری‌های قلبی کاربرد دارد. برای درمان بیماری‌های گوارشی نیز مانند نفخ، و زخم‌های گوارشی و التهاب روده، داروهای گیاهی موثری وجود دارد و داروی بیمارهای مجاری تنفسی و از جمله خلط آورها، ضدعفونی کننده‌های مجاری تنفسی و ضد سرفه‌ها نیز کاربرد زیادی پیدا کرده‌ است.
طب سنتی یا طب سبز و به قول برخی دیگر طب ایرانی، همچنین می‌تواند به کمک درمان بیماری‌های پوستی و از جمله حساسیت‌های پوستی، لک، قارچ و جوش بیاید. در بخش بیماری‌های اعصاب و روان نیز داروهای ضدافسردگی، آرامبخش‌ها و خواب‌آورهای خوبی تولید شده و در مورد بیماری‌های روماتیسمی و زنان هم داروهای گیاهی، موفق عمل کرده است.‏

استفاده‌های غیر علمی از ذخایر گیاهی
به باور دکتر رحیمی، استفاده‌های بی‌رویه و غیرعلمی از ذخایر گیاهی کشور، سبب نابودی تدریجی آن‌ها می‌شود؛ از این‌رو باید از این ذخایر ژنتیکی حفاظت کرد. نیاز شرکت‌های تولیدکننده به مواد اولیه(گیاهان دارویی) و از سوی دیگر ویرانی بخش‌هایی گسترده‌ای از طبیعت به سبب تغییر کاربری‌های زمین و یا دستکاری‌های ژنتیکی، تولید داروهای مرغوب را با چالش‌های جدی روبرو کرده است و این در حالی است که هر سال میلیاردها دلار برای واردات دارو و مواد اولیه مورد نیاز کارخانه‌های داروسازی شیمیایی در کشور هزینه می‌شود. در این میان، تولید داروهای‌گیاهی باکیفیت می‌تواند جایگزین بخشی از این واردات باشد و چنانچه سازمان‌های بیمه‌گر نیز از این نوصنعت پشتیبانی کنند و مشکلات تولیدکنندگان کاهش یابد، سودش به کشور و بیماران نیز خواهد رسید.
واردات داروهای گیاهی به کشور از عجایب است؛ حتی اگر برخی گیاهان برای ساخت دارو در داخل وجود نداشته باشد، باز باید به جای دارو، تنها گیاه‌اش وارد شود. و اما دیدگاه دکتر رحیمی در این مورد چیست:‏
‏ واردات برخی گونه‌های گیاهی از کشورهای خارجی و نبود معیاری برای بررسی کیفیت این گیاهان دارویی، امکان تقلب برخی از تولیدکنندگان خارجی را به ذهن متبادر می‌کند. چنانچه در مرحله کاشت، داشت و برداشت گیاهان دارویی، اصول علمی رعایت نشود، نمی‌توان به کیفیت داروهای گیاهی امیدوار بود؛ زیرا گیاهان دارویی بسیار آسیب‌پذیرند و در این راستا کیفیت گیاهان دارویی زراعی در مرتبه بالاتری از مرتعی قرار دارد، زیرا عوامل گوناگونی در طبیعت بر کیفیت گل و برگ گیاهان دارویی اثر می‌گذارد.
این پزشک می‌افزاید: اینک داروهای مورد نیاز بیماران هموفیلی، تالاسمی و سرطانی در کشور کمیاب و برخی نایاب است. گذشته از آن، حجم عظیم نیاز مردم به داروهای شیمیایی، سبب کمبود داروهای معمولی نیز شده است، که در این میان داروهای گیاهی می‌تواند مرهمی بر این رنج باشد.

جایگزینی؛ نیاز به زمان دارد‏
دکتر رحیمی در برابر این پرسش که زمان جایگزینی گیاهان دارویی با داروهای شیمیایی کی فرا می‌‍رسد و اصولاً چنین طرحی در حال اجراست یا نه، می‌گوید:
– به دلایلی هنوز گستره استفاده از داروهای گیاهی به وسعت داروهای شیمیایی نیست و برای همین نمی‌تواند جوابگوی کمبودهای داروهای شیمیایی کشور باشد؛ با توجه به این که میزان تولید داروهای گیاهی نیز آن اندازه نیست که جایگزین کل داروهای شیمیایی شود و جای همه حذف‎شده‌ها را پر کند. وانگهی، برای درمان بسیاری از بیماری‌های شایع در کشور، حتی داروهای شیمیایی نیز موثر نیست و یا برای آن‌ها هنوز داروی شیمیایی موثری کشف نشده است، چه رسد به داروهای گیاهی؛ که فرایند درمان‌ آن طولانی است. برای برخی بیماری‌ها، داروهای شیمیاییِ موثر و قوی و با اثر فوری نیاز است؛ در حالی که فرایند تاثیرگذاری داروهای گیاهی، بسته به استمرار در مصرف و در یک بازهِ زمانیِ درازمدت است.
دکتر حکمت‌الله رحیمی در سخن پایانی خود می‌گوید: طب سنتی اینک به صورت آکادمیک و رسمی وارد نظام آموزش پزشکی کشورمان شده است، بنابراین امید می‌رود که از سوی مسئولان، مورد حمایت‌های همه‌سویه قرار گیرد و استادان هر دو شاخه طب سنتی و پزشکی مدرن در یک همکاری خودخواسته، در راه ارتقای سلامت مردم بکوشند. بی‌گمان گسترش طب سنتی و تعامل آن با طب مدرن، می‌تواند به سامانه درمان در کشور کمک‌ کند.

پزشکی باستانی
چندسالی است که سازمان جهانی بهداشت به همه کشورها، دستور داده است که دانشکده‌ای در زمینه پزشکی باستانی داشته باشند؛ این در حالی است که برخی کشورها و از جمله ارمنستان در این زمینه بسیار مترقی‌تر از دیگر کشورها جهان عمل کرده است.
از ۲۰ سال پیش این دانشکده در ارمنستان راه‌اندازی شده است بی این‌که چشم به راه دستور از بالا بماند. هند نیز با تمرکز بر روی طب سوزنی، در شمار کشورهای دارای دانشکده پزشکی باستانی درآمده است.
چین که پیشینه‌ای ۵۰ ساله در راه‌اندازی پزشکی باستانی دارد، پزشکی سنتی آن به سبب سفر بسیاری از دانشمندان این رشته به جهان، خیلی زود عالمگیر شده و به عنوان روشِ درمانِ باستانی، در موردش تحقیقات گسترده‌ای در جهان انجام گرفته که انتشار نتایج آن، شگفتی‌ساز بوده و در بهترین مجله‌های علمی جهان ـ بازتاب داشته است.‏
دکترسعیدفخرایی در مورد چراییِ گرایشِ جهانی به پزشکیِ باستانی می‎گوید: در چیستیِ این رویکرد، همین‌اندازه می‌توان گفت که به نوعی درمان بی‌دارو و بی‌جراحی، احساس نیاز شده و پی‌برده شده است که گاهی سازگاری برخی بیماران با فرهنگ‎ بومی خودشان، بیش‌تر از روش‌های پزشکی مدرن است.
اما نکته مهم این‌که دانشمندان جهان ضمن آن که خود را از تجارب فرهنگ‌های بومی در علوم انسانی و تجربی برخوردار می‌کنند، به بزرگ‌نمایی گذشته و رد تمامی دستاوردهای پزشکیِ مدرن نمی‌پردازند و بجایش آموزه‌های کهن را به آزمایشگاه‌ها و دانشگاه‌ها برده‌اند تا بررسی دوباره‌ای رویشان انجام شود و آن‌چه که به کار می‌آید، استخراج کنند و در جامعه به کار گیرند.

رد نقد
نقدهای بسیاری بر پزشکی مدرن می‌شود، از شمار «تشخیص دیرهنگام بیماری» و یا تکیه به داروهای شیمیایی که مصرف آنها خود بیماری دیگر است و عمل‌های جراحی گاه بیهوده.
دکتر فخرایی در این مورد می‌گوید: این گونه نیست که پزشکان فاقد تواناییِ هرگونه تشخیص باشند. یک پزشک نیز می‌تواند با گرفتن نبض شما در در دست خود، به داده‌هایی که نشان از سلامت و یا بیماری شما است، پی ببرد و یا با گذاشتن یک گوشی ساده از کارکرد قلب و وضع رگ‌های شما بگوید. شاید در پاسخ گفته شود که این‌ها دستاوردهای ناچیزی است؛ ولی روشن نیست که در صورت نبود پزشکی مدرن، طب سنتی امروز دستاورد‌های بهتر و درخشانی می‌داشت.
وی می‌افزاید: به سبب تغذیه درست که دستاورد غذاشناسی پزشکی است، کودکان متولد امروز، سالم‌تر از کودکان گذشته‌اند و میزان مرگ‌ومیر آنان نسبت به گذشته، بسیار کاهش یافته و پزشکی نوین توانسته است بر بیماری‌های عفونی چیره شود.‏
‏ هنر در این نیست که با نفی پزشکی نوین، طب قدیم را بالا بکشیم، بلکه هنر در آن است که توانایی‌های طب قدیم را در جامعه عرضه کنیم تا گرایش مردم به آن فزونی یابد تا خود، درمان سبز را تا اندازه‌ای جایگزین درمان شیمیایی کنند؛ همان‌گونه که اینک بسیاری آموخته‌اند که به جای سپردن خود به جراح، سنگ کلیه را با گیاهان دارویی بیندازند. فخرایی با بیان این که «درست است که همیشه جراحی خوب نیست و پزشکی سنتی از پس برخی بیماریها، به آسانی بر می‌آید» می‌افزاید: ولی در مواردی مانند میدان‌های جنگ و بمباران‌ها و یورش ترکش‌ها، به شکل انکار ناپذیری نیاز به حضور تیم جراحی است.
این پزشک ادامه می‌دهد: در مورد بیماری‌های وخیم، تا این لحظه که باهم صحبت می‌کنیم، پزشکی سنتی کارآیی نداشته است. حال با این وضع، کنار گذاشتن کل پزشکی مدرن بسزاست؟ منتقدان در حرف‌ها و نوشته‌هایشان بیماری‌ها را که زاییده زندگی نوین است، به پزشکی نوین نسبت می‌دهند، که منصفانه نیست.‏
وی درباره داروهای گیاهی می‌گوید: گیاهان دارویی نیز صددرصد بی‌پیامد نیست و باید در مصرف آن‌ها دقت کرد و مصرف برخی از آن‌ها باید به دستور پزشک معالج باشد.
دکتر فخرایی درباره درست بودن یا نبودن دسته‌بندی داروها معتقد است: دسته‌بندی داروها به شیمیایی و گیاهی نادرست است؛ زیرا آن‌چه که سبب بهبود بیمار پس از مصرف گیاه می‌شود، مواد شیمیایی موجود در سلول‌های آن است، نه به‌صرف سبزبودن و یا گیاه‌بودن. پزشکی مدرن نیز در داروسازی سعی‌اش بر خالص‌سازی داروها بوده است؛ شبیه همان چیزی که اینک به شکل افشره‌های گیاهی در داروخانه‌ها عرضه می‌شود. ‏
وی باور دارد: طب ایرانی با پزشکی نوین چالش ندارد و از این‌رو قراردادن یکی به نام مادر و دیگری به نام مکمل و در حاشیه، درست نیست. زیرا مادرخواندن و یا مکمل‌خواندن یک روش پزشکی، دردی از مردم درمان نمی‌کند.
پزشکی مدرن تا کنون هرچه داشته ارائه داده، حال نوبت پزشکان دانش‌آموخته طب سنتی است که این طب را بشناسانند و برای این‌ کار هم به تعطیل‌کردن پزشکی مدرن نیازی وجود ندارد. حتی در جراحی نیز پزشکی نوین، دستاوردهای زیادی داشته است. همه جراحی‌های پزشکی نوین که بیرون کشیدن لوزه نیست؛ کسانی هستند که چهره خود را ازدست داده‌اند و پزشکی نوین چهره بهتری را به آنان برگردانده است. از این‌رو هر دو دانش پزشکی، مورد نیاز جامعه است و باید در راستای همکاری با هم گام بردارند نه در برابر هم؛ و بهتر آن که پزشکان سنتی، پزشکی نوین و پزشکان مدرن نیز از طب ایرانی، شناخت خوبی به دست آورند.‏

سبزگرایی ‏
کتاب(شفا)ی ابوعلی‌سینا، گواهی بر رویش گیاهان شفاگر در خاک ایران زمین است و در کشور ما بیش از ۱۰۰ گونه فرآورده گیاهی وجود دارد. به عنوان مثال، منشا قرص دایمتیکون(بادشکن)، نعناع است، والریان(ضدافسردگی) از سنبل‌طیب به دست می‌آید و پماد کالاندولا نیز از گیاه بابونه تهیه می‌شود. گیاهان دارویی در کشور ما از دیرباز وجود داشته و ایران یکی از زادگاه‌های اصلی این‌گونه گیاهان بوده است و در همین جا است که نخستین تفاوت پزشکی مدرن و طب سبز نمایان می‌شود؛ زیرا گیاهان دارویی برای تبدیل‌شدن به داروهای گیاهی، به سادگی در دسترس است، اما برای تهیه برخی داروهای شیمیایی باید با فانوس، گرد شهر گشت! به ویژه در این روزها که تحریم، بیشترین ضربه را بر پیکر دردمند بیماران وارد می‌آورد و رنجورترشان می‌کند. ‏
به گفته دکتر سعید فخرایی، در دانشکد‌ه‌های پزشکی می‌توان با ایجاد واحدهایی، زمینه آشنایی دانشجویان پزشکی نوین با گیاهان دارویی کشور را فراهم آورد تا آنان در آینده در نسخه‌های خود، این گیاهان را نیز به کار گیرند.
این پزشک می‌افزاید: با همه فراوانی گیاهان دارویی، هنوز باید داروسازان بر روی این گیاهان کار کنند تا وضعیت عطاری‌ها بهبود یابد. برای نمونه، افشره شیرخشت موجود در بازار، با دوزاژ دارویی معین، تا اندازه رضایت‌بخشی در بهبود زردی نوزادان تاثیر دارد، در حالی که استفاده از دانه شیرخشت باز، که به دور از آلودگی نیست، شاید نه این که زردی نوزاد را درمان نکند، بلکه وی را به اسهال خطرناک مبتلا سازد.
پرسش این است که چرا نباید سامانه‌ای برای بسته‌بندی بهداشتی گیاهان دارویی در عطاریها به وجود آید؟ در همین تهران، به سبب فله‌بودن و سربازبودن گیاهان دارویی در عطاری‌ها، مگس و پشه و دوده آلوده به سرب، بر روی این گیاهان می‌نشیند.
فخرایی در ادامه گفت وشنود با روزنامه اطلاعات اظهار می‌دارد:‌ البته پیامدهای داروهای گیاهی نسبت به داروهای شیمیایی کمتر است، ولی بی‌پیامد نیست، هرچند نسبت به داروهای شیمیایی، بیشتر قابل کنترل است. به هررو وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید بر روی گیاهان دارویی و داروهای گیاهی نظارت داشته باشد و در کنار فعالیت دانشکده‌های طب سنتی، به آموزش مسئولان عطاری‌ها نیز توجه شود تا، گیاهان دارویی و غیردارویی را در بسته‌بندی بهداشتی و با مجوز به فروش برسانند. در آن‌صورت این نگرانی که بسیاری از گیاهان دارویی در عطاری‌ها به لحاظ استاندارد نبودن، فاسدبودن، آلودگی‌ به میکروب و سموم کشاورزی، فلزهای سنگین و کهنگی بیش از اندازه، گاه بی‌خاصیت و در مواردی بیماری‌زا است، از میان می‌رود.
ع.درویشی ‏

نسخه مناسب چاپ