این سخن را بسیار شنیده ایم که: طنز باید درد مردم را بیان کند. یا مثلاً این سخن که : فلان طنز نویس ، مشکلات جامعه را بیان می کند. وقتی مردم با طنزنویس حرف می زنند، اغلب توقع دارند که طنز درباره مشکلات حرف بزند، اما مشکلات مردم چیست؟
دانشجویان می گویند که استاد ، شرایط آنها را درک نمی کند و نمره نمی دهد و سخت گیری می کند. استاد هم می گوید که دانشجویان درس نمی خوانند و پرتوقع شده اند و دانشگاه قدر استادان را نمی داند و حقوق و مزایای استادان خیلی کم است.کارمندان از حقوق کم و ساعت کار زیاد ناراضی اند، شهروندان از وضعیت ترافیک و کمبود تاکسی و گرانی شکایت دارند ، مشکلات گروه های دیگر مردم نیز از همین دست است.
عده ای هم هستند که همه چیز را به سیاست ربط می دهند و گناه تمام مشکلات ریز و درشت را به گردن سیاست می اندازند.طنز نویس از میان این همه مشکلات ، به کدام یک از آنها باید بپردازد؟ آیا طنز در برابر مشکلات مردم وظیفه ای دارد؟ برخی از طنزنویسان ، راه ساده ای پیدا کرده اند و برای انتخاب موضوع طنز، تیتر روزنامه ها و خبرهای رسانه ای را دنبال می کنند و به تعبیری ، درباره مسائل روز مطلب می نویسند؛ طنزهای مطبوعاتی اغلب از این گونه اند.برخی دیگر به مسائل ساده تری می پردازند که همیشه موضوع روز است ؛ موضوعات خانوادگی و رابطه عروس و مادرشوهر ، روابط رئیس و کارمند، مستأجر و صاحب خانه و موضوعاتی از این قبیل.
باری؛طنزنویس باید بداند که مشکلات روزمره مردم، صورت آشکار مشکلات و تضادهایی پنهانی است که طنز می تواند آنها را آشکار کند و توجه مخاطبان را به ریشه های مشکلات معطوف سازد.
در سلسله روابط علت و معلولی ، به نسبتی که نگاه طنزنویس به معلول ها باشد، محدوده اثر طنز بسته تر و طنز سطحی تر است تا آنجا که نوشته،به شوخی های ساده و یا هجو افراد تبدیل شود.تضاد اصلی و علت بنیادین تمامی تضادها و مشکلات ریز و درشت روزمره، تضاد میان فطرت کمال جوی انسان و تمایلات غریزی اوست. به بیان دیگر، انسان که اراده و تخیل و آرزوهای گسترده دارد ، در عالم واقعیت ها نمی تواند آن گونه که می خواهد و می پسندد، زندگی کند. بنابراین، پیوسته میان وضعیت دلخواه انسان با وضعیت موجود جهان ، تضاد وجود دارد.
طنزپرداز صاحب اندیشه با آگاهی از این تضاد بنیادین ، بازتاب آن را در مشکلات و تضادهای روزمره می یابد و بیان می کند؛ یعنی مشکلات معمولی آماج اصلی نیش و کنایه طنز نیستند و تنها به عنوان مصادیق آشکار آن تضاد اصلی دستمایه نکته سنجی و ظرافت سخن قرار می گیرند.
در واقع، طنز نویس از اشاره ها و نشانه هایی که در مسائل روز است، برای ایجاد صمیمیت در بیان و جلب نظر مخاطبان استفاده می کند تا در نهایت ، نظر ایشان را به ریشه تضادهای زندگی انسان و وضعیت متناقض انسان در جهان معطوف سازد.
code