این کمیته جایی بود که یک سناتور جوان میتوانست جدیت خود در امور جهانی را به معرض نمایش گذارد، و اواخر همان سال تقاضا کرد به لوگار در سفری به منظور دیدبانی اقدامات روسیه برای امحای سلاحهای هستهای و حصول اطمینان از به سرقت نرفتن یا انحراف مسیر مواد اتمی ملحق شود ـ و از او در حال گام برداشتن دورو بر قطعات منفصل شده موشکها عکس گرفته شد. این کار بر اعتبار استدلالات وی برای کاهش معنا به زرادخانه آمریکا افزود: هرچند که بعداٌ مایه تشویش سناتور لوگار شد، که میبایست در کشورش با اتهام تبدیل شدن به یک «جمهوریخواه اوبامایی» دست و پنجه نرم کند.
همینکه اوباما به ریاست جمهوری انتخاب شد، در کاخ سفید این پرسش به میان آمد که دستور کار هستهای او باید تا چه اندازه پیش برده شود. این موضوع جاذبه مراقبت پزشکی، یا انرژی، یا تغییر آب و هوا را نداشت، معذلک، در مصاحبهای که همکارم بیل برود و من درباره سرچشمههای فکری او راجع به این موضوع داشتیم، اشتیاق رئیس جمهور به این قضیه واضح بود.
او گفت: «ساده لوحانه است که فکر کنیم ما ذخایر هستهای خودمان را بیشتر کنیم، روسها ذخایر هستهایشان را اضافه کنند، متحدانمان ذخایر هستهای خودشان را افزایش دهند، و در چنین فضایی بتوانیم کشورهایی مثل ایران و کره شمالی را زیر فشار بگذاریم که برنامه سلاحهای هستهای خودشان را ادامه ندهند.»
اوباما، بیست سال پس از مقالهای که در ساندایل نوشت و فقط چند ماه بعد از انتخاب به ریاست جمهوری، در جلوی انبوهی هوراکش در پراگ ظاهر شد تا «صراحتاً و با اعتقاد پایبندی آمریکا را برقراری صلح و امنیت جهانی بدون سلاحهای هستهای اعلام کند.»
وی ادامه داد: «من سادهلوح نیستم این هدف به زودی ـ شاید در طول عمر من ـ قابل دسترسی نیست. باید صبور و پیگیر بود.»
معدود اقداماتی اوباما را در معرض این اتهامات قرار داد، که دست چپی است، که معلوم نیست چرا او غرق در نگرش ایده آلیستی دنیای فارغ از سلاح هستهای شده است.
فکتها مؤید این اتهامات نبود: اوباما گام به گام، شاید زیاده محتاطانه پیش میرفت، و زرادخانه ایالات متحده همچنان مقاومت ناپذیر مانده و به چالش گرفتن آن را به سختی میتوان تصور کرد. اما بعد از پراگ، وی به ندرت از این موضوع بحث کرده است. او در دستور کارش چیزهای دیگری دارد ـ رکود اقتصادی، بهار عربی، موضوع ایران، و پس از آنکه دموکراتها کنترل مجلس نمایندگان را از دست دادند (۲۰۱۰)، و کرسیهاشان در سنا کمتر شد، امیدواری اوباما به گام بعدی ـ نهایتاً به تصویب رسیدن پیمان همه جانبه منع آزمایشهای هستهای، که در زمان بیل کلینتون تصویب نشده بود ـ مسکوت ماند. پاکستان سد راه اقدامات او حتی برای شروع مذاکرات پیمان قطع مواد قابل شکانیت شد، که میتوانست به تولید ماده هستهای جدید به مقدار زیاد خاتمه دهد. پاکستانیها این پیمان را به منزله تهدیدی برای آخرین خاکریز خود تلقی میکردند.
اوباما بعد از موفقیت در مذاکرات جدید پیمان کاهش سلاحهای استراتژیک (استارت START ) با روسیه در اواخر سال ۲۰۱۰ یک پیروزی به دست آورد. اما این پیمان را حداکثر میتوان متوسط شمرد، که به هر یک از طرفین اجازه ۱۵۰۰ سلاح آماده برای پرتاب، و هزاران عدد ذخیره غیر فعال میداد. در اواخر ماه مارس ۲۰۱۲ اوباما به خبرنگاران در اجلاس امنیت هستهای سران در سئول گفت که «اکنون با اطمینان میتوانیم بگوییم که بیش از نیازمان سلاحهای هستهای داریم». اما این مبارزهای بود که او حاضر نبود آن را آغاز کند.
رویارویی و پنهانکاری
نوشته: دیوید سَنِگر ـ مترجم: منوچهر بیگدلیخمسه ـ۱۳۰