آخرین آمارها حاکی از آن است که بیشترین نرخ بیکاری در ایران متعلق به شهرهایی است که جاذبههای گردشگری و میراث فرهنگی منحصر به فردی دارند. کارشناسان میگویند تنها برای ۵ تا ۱۰ میلیون گردشگر حدود ۵۰۰ هزار تا یک میلیون فرصت شغلی ایجاد میشود. گفته میشود که در حال حاضر از هر ۱۰ تا ۱۵ شغل در جهان، یک شغل در زمینه گردشگری است.
میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سه حوزه اشتغالزا به شمار میروند که میتوان در آنها با سرمایه گذاری کمتر بیشترین اشتغال را ایجاد کرد؛ آن هم برای اقشار ضعیف و متوسط جامعه یعنی موضوعی که اکنون به شدت نیازمند آن هستیم.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، در حوزه میراث فرهنگی میتوانیم در زمینه پژوهشهای تاریخی، فرهنگی، حفاظت، مرمت و احیاء بناها، بافتها و محوطههای تاریخی، فرهنگی گردشگر جذب کنیم. در حوزه صنایع دستی، در زمینه حدود ۳۰۰ نوع هنر سنتی وابسته به معماری تا هنرهای سنتی در زمینه کارهای چوبی، فلزی، سفالی، شیشه، پارچه و . . . از جمله کاشی سازی، سفالگری، قلمزنی، خاتم کاری، منبت کاری، مینا کاری، سوزن دوزی و . . . وجود دارد که هر کدام از آنها هم جذب گردشگر میکند. در حوزه گردشگری، در زمینه هتلداری، رستوران داری، حمل و نقل تا دفاتر خدمات گردشگری و دیگر خدمات وابسته میتوان گردشگر به ایران آورد.
از خصوصیات اشتغال زایی این سه حوزه غیر از کاربردی بودن و ایجاد اشتغال با سرانه سرمایهگذاری پایین و ایجاد اشتغال برای اقشار ضعیف، متوسط و فرهیخته جامعه ،توزیع متناسب آن در سطح جامعه خصوصا مناطق کمتر توسعه یافته است.
اردشیر اروجی، کارشناس برنامه ریزی میراث فرهنگی و گردشگری میگوید: اگر تنها گردشگران وارد شده به چرخه صنعت گردشگری کشور را بخواهیم مورد بررسی قراردهیم می توانیم به یک تحلیل اقتصادی مناسب ظرفیت گردشگری تاسیسات اقامتی کشور برسیم. ظرفیت این تاسیسات با آمارهای موجود بین ۱۳۶ تا ۲۷۴ هزار تخت آماده بهره برداری است. ظرفیت گردشگری این تاسیسات با متوسط ۵ شب اقامت، در طول سال در حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر گردشگر خواهد بود و چنانچه متوسط نرخ اشتغال این تاسیسات در طول سال را با خوش بینی ۵۰ درصد فرض کنیم، تعداد گردشگر پذیرش شده در این تاسیسات اقامتی در طول سال بالغ بر ۵ تا ۱۰ میلیون نفر اعم از گردشگر داخلی یا ورودی خواهد بود که با توجه به شاخص ایجاد اشتغال در حدود ۵۰۰ هزار تا یک میلیون فرصت شغلی ایجاد کرده است که نسبت به آمار شاغلان کشور در سال ۱۳۸۹ (بالغ بر۲۰٫۶۷۸٫۵۵۱ نفر) حدود ۲٫۴ تا ۴٫۸ درصد را شامل می شود که نشان میدهد از متوسط جهانی (بالغ بر ۸ درصد) بسیار پایین تر هستیم و بنابراین باید در مرحله اول بهره وری از تاسیسات اقامتی را افزایش دهیم و سپس به فکر افزایش سرمایهگذاری در این بخش باشیم.
به گفته او، کلید این اشتغالزایی مطلــوب ابتدا سرمایهگذاری دولتی و سپس رونق گردشگری داخلی و گردشگر ورودی به کشور است. خوشبختانه در بخش گردشگری داخلی با توجه به تمایل هموطنان به سیر و سیاحت از تقاضای مناسبی برخوردار است ولی نیازمند مدیریت مطلوب است، موضوعی که اکنون به رغم حجم بالای تقاضا با نبود مدیریت مواجه است. هرچند با مدیریت صحیح این بخش می توان ضمن ایجاد اشتغال از تاثیر آن بر تولید ناخالص داخلی نیز بهره مند شد.
اروجی میگوید: متاسفانه در بخش گردشگری ورودی به کشور به رغم داشتن جاذبه های فراوان، تقاضاهای بالقوه موجود و ظرفیتهای اولیه مناسب بازهم به دلیل نبود مدیریت صحیح درسطح خرد و کلان از ظرفیت های اشتغال زایی و تاثیر عالی آن بر تولید ناخالص داخلی استفاده مطلوب نشده است.
به گفته وی، طبق آمار سازمان جهانی گردشگری تعداد گردشگران بین المللی در سال ۲۰۱۲ به حدود یک میلیارد نفر و گردش مالی آن به حدود ۱۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است و از هر ۱۲ تا ۱۵ شاغل در دنیا یک شغل به گردشگری اختصاص دارد، یعنی بخش گردشگری قدرت جذب حدود ۶ تا ۸ درصد شاغلین را دارد. از طرف دیگر هر ۱۰ تا ۱۵ گردشگر یک فرصت شغلی ایجاد کرده است و حدود ۳۰ درصد از کل صادرات خدمات و ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده است.اما در کشور ما وضعیت این شاخصها چگونه است، هرچند به دلیل نبود دسترسی به آمار صحیح و بهنگام به خصوص از تعداد گردشگران و حسابهای اقماری گردشگری، بررسی و تحلیل با مشکل مواجه است ولی با توجه به بررسی و تخمینهای کارشناسی میتوان تصویری از شاخصها فوق ارائه کرد.
مدیر کل سابق دفتر برنامهریزی آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این زمینه می گوید: هرچند آمار گردشگران ورودی توسط مسئولان گردشگری حدود ۳ میلیون اعلام شده است ولی آمار گردشگران ورودی سازماندهی شده از طریق تورهای گردشگری که نقش اقتصادی موثری در صنعت گردشگری دارند بالغ بر حدود ۱۲۰ هزارنفر اعلام شده است که با خوش بینی میتوان این رقم را حدود یک میلیون نفر گردشگر ورودی برآورد کرد که حدود (یک دهم درصد ) تعداد گردشگران جهانی را شامل می شود. این رقم بسیار پایین تر از هدف گذاری در سند چشم انداز توسعه گردشگری است که حدود ۱٫۵ درصد تعداد گردشگران جهانی تعیین شده است.
به گفته او، حال چنانچه درآمد این تعداد گردشگر را با متوسط هزینه کرد هر گردشگر در خاورمیانه محاسبه کنیم، بالغ بر ۸۰۰ میلیون دلار خواهد شد که (۶ صدم درصد) درآمد گردشگری جهانی را شامل می شود که این شاخص نیز از هدف تعیین شده در سند چشم انداز توسعه گردشگری بالغ بر ۲ درصد بشدت کمتر است.
در حال حاضر، درآمد ناشی از گردشگری ورودی حدود ۱۰ درصد از ارزش صادرات خدمات کشور را شامل می شود که نسبت به شاخص متوسط جهانی بالغ بر ۳۰ درصد باز به شدت پاییناست.
این مشاور برنامهریزی رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ایران میگوید: در آمد ناشی از گردشگری ورودی حدود ۲ دهم درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را شامل میشود که نسبت به متوسط شاخص جهانی (بالغ بر ۶ درصد) به شدت با کاهش مواجه است.
به گفته او، سهم کشور ما به رغم وجود تمدن کهن با جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی بسیار، از این صنعت سود آور چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ گردش مالی بسیار ناچیز است و به عبارتی کشور ایران به دلیل نبود مدیریت مناسب در این زمینه سال هاست نتوانسته سهم خود را از این صنعت اشتغال زا و ارز آور جهانی به دست آورد و حتی نتوانسته الزامات مطرح در سند چشم انداز توسعه گردشگری را محقق کند. امید است مدیریت جدید سازمان در دولت تدبیر و امید بتواند با درایت و اعمال مدیرت صحیح گره کور ۸۰ ساله رونق گردشگری کشور را با کلید تدبیر بگشاید.
code