نقدینه/معرفی مجموعه غزل «تندر اما ناگهانی تر» علیرضا طبایی/ آوای کلار/۹۲
نجوای حیرتی تاریک
اکبر اکسیر
 

غزل، قالب مقدر شعر فارسی از دیروز تا امروز بوده و خواهد بود. نوگراترین شاعر، حتی از نوع آوانگارد دو آتشه‌اش، در طول شاعری غزلی هر چند سه بیتی مرتکب شده است تا ثابت شود که معیار سنجش شاعران، گذر از قالب غزل است!
امروزه غزل، مثل شعر نو تغییرات شگفتی نموده و همگام با زمان، خود را به اکنونیان رسانده است و دست کمی از شعر نو ندارد. استقبال غزل پردازان جوان در سرایش و پردازش این قالب سنتی، آن را بیش از پیش روز آمد کرده است و این قالب کهن توانسته تازه‌ترین سوژه‌ها را با سادگی و زیبایی بیان نماید.
اکثر شاعران دیروز و امروز، تجربیات زیبایی درغزل داشته‌اند که عمق این زیبایی در آثار شاعران بزرگ ما دیده می‌شود. از خانم سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج، دکتر شفیعی کدکنی، نصرت رحمانی، فروغ فرخزاد، خائفی، نیستانی، مشیری، پرنگ پدرام، بهمنی، شیون و منزوی تا شاعران پرشور بعد از انقلاب نمونه‌های درخشانی از غزل را در کارنامه شعری خود دارند که نشان از محبوبیت این قالب شعری دارد.
یکی از چهره‌های نام آشنای عرصه غزل که سهم عمده‌ای در تربیت غزل پردازان امروز دارد، استاد «علیرضا طبایی» است که در طول سال‌های سردبیری صفحه شعر مجله جوانان، به معرفی شاعران شهرستانی اقدام کرد.
استاد طبایی به تازگی مجموعه‌ای از غزلیات خود را در دفتری با عنوان «تندر اما ناگهانی‌تر» توسط انتشارات «آوای کلار» تقدیم غزل دوستان کرده است که در حد خود حرفی برای گفتن دارد و نمونه‌های روشن غزل معتدل است.
استاد طبایی چنانکه ذکر شد در کنار هدایت و حمایت شاعران جوان، غزل، ترانه و شعر نیمایی را ادامه داده و در هر مورد نمونه‌های زیبایی به یادگار گذاشته است. تندر اما ناگهانی‌تر، مجموعه‌ شکیلی از غزلیات ناب است که نوگرایی با مفاهیم عالی انسانی، سادگی بیان، شیوائی سخن و ژرف‌نگری و خوشفکری شاعر، دست به دست هم داده تا نمونه‌هایی برتر از این قالب دلخواه‌ شاعران در دیدرس مخاطب فهیم امروز باشد.
تنوع در وزن و ردیف و قافیه ستودنی است. تلاش پنجاه ساله شاعر در این مجموعه، نشانگر این واقعیت است که غزل در طول تاریخ ظرفیت بالایی در توصیف محرومیت‌ها و شکست‌ها و دردهای جانکاه اجتماعی داشته و در غم و شادمانی در کنار مردم زندگی کرده و تا امروز ما را تنها نگذاشته است. ما نیز وظیفه داریم از آن حمایت کرده و در تقویت و تداوم آن بکوشیم. چرا که غزل، صدای ذوق و ذائقه ملت بزرگ ایران و فارسی زبانان جهان است و به عنوان میراث فرهنگی قابل احترام برای دوستداران زبان فارسی.
به نمونه زیبایی از غزل استاد طبایی توجه فرمایید:
چه در تومی رودای آفتاب زندانی
در آن مکعب بی‌روزن زمستانی
چه برتو می‌رود آیا که گام زخمی تو
چو موج پر شده از لحظه‌های ویرانی
کدام بالش نوشیده اشک‌های تو را
درآن شبانه‌ترین فصل‌های ظلمانی
کدام واژه تو را تازیانه زد بر روح
کدام عدل تو را داغ زد به پیشانی؟
تو را از آن سوی دیوار شیشه‌ای پیداست
نهفته داری، اما خروش توفانی
چو چشم آینه خاموش واری و پیداست
به هر نگاه تو هنگامه پریشانی
چه می‌توان کرد با پای سنگی مفلوج
« و ناتوانی این دستهای سیمانی»
***
استاد طبایی در این مجموعه، نمونه‌های زیبایی از غزلیات سبک و سنگین(!) را آورده تا نسل امروز بدانند که هنوز دود از کنده بلند می‌شود!

code

نسخه مناسب چاپ