۲ـ صاحبُ النّعمه یجبُ ان یُوسّع علی عیاله: توانگر را واجب است که در معاش خانوادهاش توسعه بخشد.
۳ـ من لم یشکُر المُنعم من المخلُوقین لم یشکُرالله عزّوجل: کسی که شکر انعام مردمان نگذرد، شکر خدای تعالی نکرده باشد.
۴ـ الایمانُ اداءُ الفرائض واجتنابُ المحارم: ایمان، انجام فرایض است، و پرهیز از محرمات.
۵ـ لم یخنک الامینُ، ولکن ائتمنت الخائن: امین به تو خیانت نکرده، ولی تو خائن را امین شمردهای!
۶ـ الصّمتُ بابٌ من ابواب الحکمه: سکوت، دری از درهای حکمت است.
۷ـ الاخُ الاکبرُ بمنزله الاب: برادر بزرگتر به منزله پدر است.
۸ـ صدیقُ کلّ امرء عقلُهُ و عدُوّهُ جهلُه: دوست هر کس عقل اوست، و دشمنش نادانی وی.
۹ـ التّودُّدُ الی الناس نصفُ العقل: اظهار دوستی به مردم، نیمی از خرد است.
۱۰ـ التّوکُّلُ ان لاتخاف احدا الّا الله: توکل آن است که جز از خدا نترسی.
۱۱ـ افضلُ ما تُوصلُ به الرّحمُ کفُّ الاذی عنها: بهترین صله رحم، خودداری از آزار آنان است.
۱۲ـ احسنُ النّاس معاشا من حسُن معاشُ غیره فی معاشه: بهترین مردم در زندگی آن کس است که دیگران در پرتو زندگیاش به خوبی زیند.
۱۳ـ العقلُ حباءٌ من الله، و الادبُ کُلفه: خرد بخشش الهی است؛ ولی ادب با کوشش شخص، به دست میآید.
۱۴ـ لیس لبخیل راحهٌ، و لا لحسُود لدّه: بخیل را راحت و حسود را لذت، نیست.
۱۵ـ ما التقت فئتان قطُّ الّا نُصر اعظمُها عفوا: از دو گروه متخاصم خدا آن را که عفوش بیشتر است، نصرت میدهد.
۱۶ـ عونُک للضّعیف افضلُ من الصّدقه: یاری به ضعیف، افضل از صدقه است.
۱۷ـ المُؤمنُ اذا احسن استبشر و اذا اساء استغفر: مؤمن چنان است که اگر نیکی کند خرسند گردد، و اگر بد کند بخشایش طلبد.
۱۸ـ المُسلمُ، الّذی سلم المُسلمُون من لسانه و یده: مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دستش به سلامت باشند.
۱۹ـ لیس منّا من لم یأمن جارُهُ بوائقه: کسی که همسایه از شرش ایمن نباشد، از ما نیست.
۲۰ـ التّواضُعُ ان تُعطی الناس من نفسک ما تُحبُّ ان یُعطوک مثلُه: فروتنی آن بود که به مردمان کنی که خواهی با تو آن کنند.
۲۱ـ من علامات الفقیه، الحُکمُ و العلمُ و الصّمت: از نشانههای فقیه، قضاوت به حق و علم و سکوت است.
۲۲ـ الصّفحُ الجمیلُ، العفوُ من غیر عتاب: نیکو درگذشتن، آن باشد که کس را بدون عتاب ببخشایی.
۲۳ـ لایأبی الکرامه الّا الحمار: هدیه را که در آن منت نباشد، جز احمق، رد نمی کند.
۲۴ـ السّخیُّ یأکُلُ من طعام النّاس لیأکُلُوا من طعامه: سخاوتمند از طعام مردم میخورد تا از طعامش بخورند.
۲۵ـ السّخیُّ قریبٌ من الله، قریبٌ من الجنّه، قریبٌ من النّاس: سخی به خدا و بهشت و مردمان نزدیک است.
۲۶ـ صدیقُ الجاهل فی التّعب: دوست مردم نادان در رنج باشد.
۲۷ـ افضلُ العقل معرفهُ الانسان بربّه: والاترین خرد معرفت آدمی به پروردگار است.
۲۸ـ من رضی بالیسیر من الحلال خفّت مئُونتُه: کسی که به حلال اندک خشنود باشد، زندگیاش آسان گذرد.
۲۹ـ من رضی بالقلیل من الرّزق قُبل منهُ الیسیرُ من العمل: کسی که به روزی اندکی که خدایش داده راضی باشد، خداوند عمل اندکش را قبول فرماید.
۳۰ـ الصّمتُ یکسبُ المحبّه و هُو دلیلٌ علی کُلّ خیر: خاموشی دوستی به بار آرد و هم دلیلی است بر نیکی.
۳۱ـ من حاسب نفسهُ، ربح و من غفل عنها، خسر: کسی که به حساب خویش رسد، سود برَد و کسی که از خود غافل شود، زیان بیند.
۳۲ـ من اعتبر ابصر، و من ابصر فهم، و من فهم علم: کسی که عبرت گیرد، بینا شود و آن که بینا شود، بفهمد و آن کس که فهم کند، دانا گردد.
۳۳ـ افضلُ المال ما وُقی به العرض: بهترین مال آن بود که آبرو نگه دارد.
۳۴ـ المُؤمنُ اذا غضب لم یُخرجهُ غضبُهُ من حق: مؤمن را خشمش از طریق حق خارج نمیسازد.
۳۵ـ المُؤمنُ اذا قدرلم یأخُذ اکثر من حقّه: مؤمن چنان است که اگر قدرت یابدف بیش از حق خود نگیرد.
۳۶ـ النّظرُ الی ذُرّیّه مُحمد عباده: نظر به ذرّیه پیامبر، عبادت است.
۳۷ـ انّما الحمیهُ من الشّیء، الا قلالُ منه: پرهیز از خوردنیها، کم خوردن از آن است.
۳۸ـ لا یعدمُ العُقُوبه من ادرع بالبغی: آن کس که ظلم به زیادت کند، نباید عقوبت را نادیده گیرد و نبوده شمارد.
۳۹ـ لا تطلُبُوا الهُدی فی غیر القُرآن فتضلّوا: هدایت را در غیر قرآن مجویید که گمراه می شوید.
۴۰ـ من علامه ایمان المُؤمن، کتمانُ السّر و الصّبرُ فی البأساء و الضّراء و مُداراهُ النّاس: از نشانههای ایمان مؤمن، پنهان داشتن اسرار، و شکیبایی در شدت و دشواری و مدارای با مردم است.