وحدت؛ ضرورت همیشگیِ پیش روی جهان اسلام
 

نشست سیزدهم سازمان همکاری اسلامی به میزبانی ترکیه در حالی برگزار شدکه جهان اسلام درگیر نزاع و تنش‌های فرقه ای است و ضرورت دارد کشورهای اسلامی تمامی تلاش خود را در راستای حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقه به کار گیرند.در این نشست دوروزه رهبران بیش از ۳۰ کشور اسلامی شرکت داشته‌اند و درباره مهم ترین موضوع‌های روز منطقه از جمله تروریسم، تحولات یمن، بحران سوریه، مساله فلسطین و بحران قره باغ بحث و گفت وگو کردند. نشست پیشین این سازمان در سال ۱۳۹۱ به میزبانی مصر برگزار شد.

سازمان همکاری اسلامی بزرگ ترین و قدیمی ترین سازمان فرامنطقه ای است که در آن ۵۷ کشور عضویت دارند و پس از سازمان ملل متحد بزرگ ترین سازمان بین‌المللی به حساب می‌آید. ریاست کنونی این سازمان بر عهده کشور ترکیه است و دبیرخانه دائمی آن در شهر «جده» عربستان قرار دارد.

نشست‌های این سازمان هر سه سال یک بار برگزار می شود.پیش از اجلاس سران، نشست وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی برگزار شد؛ نشستی که در آن، دکتر «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان به دلیل وجود چهار بند ضدایرانی و یک بند ضد حزب الله لبنان در پیش نویس اعلامیه پایانی اجلاس سران، به این پیش نویس اعتراض و اعلام کرد این سازمان باید به دنبال تقویت وحدت اسلامی باشد، نه این که به ابزار دست برخی کشورها تبدیل شود.

نشست دوروزه سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در حالی به کار خود را پایان داد که منطقه خاورمیانه به عنوان مهد تمدن اسلامی و قلب جهان اسلام بیش از پنج سال است در آتش نفرت پراکنی و خونریزی افراط گرایان و رقابت‌های مخرب و سیاست‌های براندازانه برخی کشورهای منطقه و در صدر آن‌ها عربستان سعودی می‌سوزد.

به جرات می‌توان گفت دوره کنونی از متشنج‌ترین و بی‌ثبات‌ترین دوره‌های تاریخ ۱۰۰ سال اخیر در جهان اسلام است. بحران سوریه، جنگ یمن، بحران ریاست جمهوری در لبنان، بی ثباتی سیاسی و بحران داعش در عراق، مساله فلسطین و مهم تر از همه، بحران گسترش گروه‌های تکفیری مهم‌ترین مسایلی است که موجب گسترش بی ثباتی و ناامنی در خاورمیانه شده است؛ تحولی که منجر به کشته شدن هزاران نفر و آوارگی میلیون‌ها تن در این منطقه شده است.

انتخاب شعار اتحاد و همبستگی برای صلح به عنوان شعار نشست سیزدهم سازمان همکاری اسلامی به خوبی گویای نیاز کشورهای اسلامی به اتحاد و همکاری در پایان دادن به این بی ثباتی‌ها و ناامنی‌ها در خاورمیانه است.با وجود انتخاب چنین شعاری و نیاز فوری منطقه خاورمیانه به صلح و همبستگی، برخی کشورها با هدایت عربستان سعودی همه تلاش خود را به کار بردند تا فضای نشست استانبول را از مسائل اصلی جهان اسلام منحرف و از آن در راستای اهداف ثبات‌زدای خود بهره‌برداری کنند. آنچه باعث اعتراض وزیر خارجه ایران به پیش‌نویس بیانیه پایانی نشست سران سازمان همکاری اسلامی شد نیز به همین تلاش‌های تفرقه افکنانه عربستان سعودی بر می گردد .

باید بر این مساله تاکید داشت که یکی از مهم ترین دلایل شکل‌گیری سازمان همکاری اسلامی،‌مقابله با اشغالگری‌های رژیم صهیونیستی بود. پس از تجاوزگری‌های پیاپی رژیم صهیونیستی و جنایت‌های این رژیم همچون آتش‌ زدن «مسجد‌الاقصی» قرار شد این سازمان به مکانی برای احقاق حقوق از دست رفته مردم فلسطین تبدیل شود.

در برابر، عربستان سعودی که خود را داعیه دار رهبری جهان اسلام می‌داند، به مهم‌ترین هدف سازمان همکاری اسلامی پشت پا زده و در میان کشورهای اسلامی بیشترین ارتباطات منطقه ای را با رژیم صهیونیستی برقرار کرده است. این کشور با همکاری رژیم صهیونیستی بیشترین نقش را در بی‌ثبات‌سازی کشورهای منطقه دارد؛ از جمله تازه ترین این همکاری‌ها تلاش برای ضربه زدن به مذاکرات هسته ای و جلوگیری از شکل‌گیری و اجرای «برجام» (برنامه جامع اقدام مشترک) بوده است. عربستان سعودی با کنار گذاشتن آرمان سازمان همکاری اسلامی مبنی بر اتحاد جهان اسلام و مقابله با اشغالگری رژیم صهیونیستی، اکنون نه تنها به مانع اصلی این اتحاد تبدیل شده، بلکه با برقراری ارتباطات نزدیک با رژیم صهیونیستی به آرمان فلسطینِ رها از اشغال نیز چشم فروبسته است.

عربستان با در پیش گرفتن چنین سیاستی تلاش دارد سازمان همکاری اسلامی را نیز به ابزاری در اهداف بلندپروازانه و تنش‌زای خود تبدیل کند و در این راه از هر ابزاری برای ایجاد متحدانی در جهان اسلام بهره برداری می کند.نشست سیزدهم سازمان همکاری اسلامی در فضای پرآشوبِ جهان اسلام برگزار شد. پیشینه این سازمان در چند دهه گذشته نشان داده به واسطه مداخله و کارشکنی برخی کشورها و شماری از اعضا چالش‌های فراوانی در مسیر در دستیابی به اهداف سازمان همکاری اسلامی وجود دارد.

با این حال همچنان می‌توان امیدوار بود برگزاری نشست‌های دوره‌ای این چنینی موجب تازه شدن دیدارهای مستقیم رهبران سیاسی کشورهای اسلامی و نزدیک شدن دیدگاه‌های آن‌ها در حفظ وحدت اسلامی و جلوگیری از پاره پاره شدن جهان اسلام شود. جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری نیازمند در پیش گرفتن چنین رویکردی است.

در این حال،شاید اغراق نباشد اگر بگوییم نشست اخیر سران سازمان همکاری اسلامی بدترین نشست از زمان تأسیس این سازمان باشد که در سال ۱۹۶۹ به دنبال به آتش‌ کشیده شدن مسجد الاقصی تأسیس شد و شاید هم اگر «فتنه مذهبی» که بر جهان اسلام یا به طور کلی خاورمیانه حاکم است، مهار نشود، این نشست آخرین نشست سران این سازمان باشد.

روزنامه مستقل رأی الیوم در سرمقاله خود درباره نشست سازمان همکاری اسلامی نوشته است: سازمان همکاری اسلامی یک سازمان ناکارآمد و سست و به مکانی برای گروهی از کارمندان تبدیل شده است که برای آن‌ها حقوق و مزایای خوب درنظر گرفته شده است چراکه عربستان این را می‌خواهد اما نشست اخیر سران، بیماری‌های جهان اسلام و اختلافاتشان را به بدترین شکل نشان داد.

بهتر است این کنفرانس سران را کنفرانس سران «اختلاف» و نه همکاری اسلامی دانست و فقط با انداختن یک نگاه سطحی به این نشست و دیدن عدم حضور بیشتر رهبران این حقیقت را می‌توان تأیید کرد.برای اینکه به اغراق‌گویی متهم نشویم می‌توانیم به رعایت نکردن کمترین میزان از تعارفات پروتکلی اشاره کرد. برای مثال رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه ریاست این نشست را تحویل گرفت بدون اینکه از عبدالفتاح سیسی، رئیس‌جمهوری مصر برای حضور در آن دعوت به عمل آورد. اردوغان همچنین از دست دادن با سامح شکری، وزیر خارجه مصر که به نیابت از سیسی در این نشست سخنرانی می‌کرد، خودداری کرد .

بر این باور نیستیم که چنین رفتارهایی در نشست سران دیگری غیر از نشست‌های سران کشورهای عربی و اسلامی اتفاق بیفتد. اگر سیسی در این نشست حضور می‌یافت چه می‌شد؟ اگر اردوغان از سیسی دعوت می‌کرد یا با شکری که مهمانش بود، دست می‌داد چه چیزی را از دست می‌داد؟ رهبران عربی و مسلمان با همتایان اسرائیلی خود دست می‌دهند و به عادی‌سازی روابط با اشغالگران اسرائیلی آن هم در روز روشن می‌پردازند و حتی از توصیف اسرائیل به «دشمن» خودداری می‌کنند .

نهاد سران کشورهای عربی که از اتحادیه عرب سرچشمه می‌گیرد کاملا ازهم فروپاشید. اکنون نشست سران کشورهای اسلامی نیز به همان سرنوشت دچار شده طوری که ویروس‌های سمی اختلافات عربی به آن نفوذ کرده و خدا می‌داند هدف آینده آن کجا خواهد بود.

کنفرانس سران اسلامی که تا این حد دارای دودستگی و اختلافات و جانبداری است نمی‌تواند راه حلی را برای مسائلی همچون تروریسم، اسلام هراسی، فلسطین و دیگر مسائل پیدا کند بلکه به افزایش بحران‌ها و وخیم‌تر کردن خطرات می‌انجامد. اگر یک مساله یعنی تروریسم را ذکر کنیم باید بگوییم که کشورهای شرکت‌کننده در این نشست یا برخی از آن‌ها اکسیژن مالی، نظامی و رسانه‌ای را برای حمایت از تروریسم فراهم می‌آورند و این علاوه بر فضای مناسبی است که برای تروریست‌ها در سوریه، عراق، یمن و لیبی به وجود آمده است.

نکته مهمی که در سخنرانی اردوغان در افتتاحیه این نشست دیده می‌شد این بود: « دین و مذهب من سنی یا شیعه نیست بلکه اسلام است.» این عبارت به نوعی مرضی سرطانی را منعکس می‌کند که تمامی جهان اسلام را تهدید می‌کند و نشان می‌دهد که هر لحظه ممکن است منطقه وارد جنگ‌های ویرانگر طایفه‌ای شود. منظور اینجا جنگ طایفه‌ای و مذهبی است که این روزها برخی طرف‌ها به صورت عمدی دنبال آن هستند.

ما امیدواریم اردوغانی که به عنوان رئیس این نشست این عبارت را گفت تلاش واقعی برای نجات جهان اسلام از فاجعه طایفه‌ای و جنگ‌هایی داشته باشد که به سرعت درحال گسترش است. ما همچنین از اردوغان انتظار داریم مذاکراتی را میان عربستان و ایران برگزار کند به ویژه اینکه ترکیه با ریاض و تهران روابط خوبی را براساس احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و متمرکز شدن بر دشمن مشترک دارد. مذاکره و آشتی میان ایران و عربستان دروازه‌ای است که ممکن است به حل و فصل بیشتر بحران‌ها در سوریه، عراق و یمن و مقابله با تروریسم اسرائیل بینجامد.

از سویی،نشست‌های اجلاس سران کشورهای اسلامی با شعار «وحدت و همبستگی برای عدالت و صلح» در حالی به کار خود در استانبول پایان داد که نمایندگان کشورهای شرکت‌کننده با یکدیگر اختلاف نظر‌های جدی داشتند.در همین رابطه، سایت شبکه خبری مباشر ۲۴ در تحلیلی درباره نشست سران کشورهای اسلامی در استانبول با این عنوان شعار وحدت و همبستگی نشست سران کشورهای اسلامی در استانبول در نبود اتفاق نظر، نوشت: انتظار می‌رفت که رهبران کشورهای اسلامی در نشست استانبول قطعنامه‌ها و طرح‌های عملی برای افزایش همکاری‌ها و اقدامات مشترک و ارتقای جایگاه سازمان همکاری اسلامی در منطقه و جهان و نیز طرح جدید برای ۱۰ ساله ۲۰۱۵-۲۰۲۵ را بررسی کنند.

این نشست نه فقط از این نظر که اولین نشست سران کشورهای اسلامی در ترکیه از زمان آغاز فعالیت کنفرانس اسلامی در رباط در سال ۱۹۶۹ است، بلکه به دلیل حوادث جاری منطقه و سفر سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان به ترکیه پس از سفرش به مصر و نیز مشارکت محدود مصر در این اجلاس در سایه اختلافات دو کشور (مصر و ترکیه) و تلاش‌های دیپلماتیک عربستان در ایجاد ائتلافی سه‌گانه میان قاهره، ریاض و آنکارا جهت مقابله با دو چالش پیش رویشان یعنی ایران و تهدیدات تروریستی اهمیت بسیاری داشت.

اما روابط دچار تنش شده آنکارا با برخی کشورهای اسلامی مهم‌ترین چالشی بود که اجلاس سران با آن روبرو شد. در این اجلاس، جنجالی درمورد امکان از سرگیری روابط مثبت میان مصر و ترکیه وجود داشت.

برخی محافل سیاسی کاهش و از بین رفتن اختلافات میان مصر و ترکیه را در شرایط کنونی بسیار دشوار می‌دانند،‌ به ویژه که آنکارا بر خواسته‌های خود مبنی بر آزادسازی برخی از اعضای اخوان‌المسلمین اصرار و تاکید دارد و می‌گوید مصر دخالت در امور داخلی‌اش و پرداختن به پرونده حقوق بشر در ترکیه را متوقف کند .برخی کارشناسان امکان آغاز روابط مثبت میان آنکارا و قاهره را منوط به آمادگی هر دو طرف برای اثبات حسن نیتشان می‌دانند.

بسیاری از کارشناسان نیز مساله اسلام سیاسی را اختلاف نظر اصلی میان مصر و قطر می‌دانند زیرا دوحه از بزرگ‌ترین حامیان گروه اخوان‌المسلمین است، در حالی که این گروه در مصر تروریستی خوانده می‌شود .در این راستا کارشناسان نیز انعطاف‌پذیری در موضعگیری کشورها را خواستار شدند و تاکید کردند مساله حمایت رسانه‌ای از رهبران اخوان‌المسلمین به عنوان اقدامی مثبت و گامی مهم در روند اصلاح روابط میان این کشورها باید متوقف شود.

موضوع چگونگی مواجهه با شرایط بحرانی کشورهای لیبی، سوریه و یمن نیز از دیگر اختلافات میان کشورهای اسلامی شرکت‌کننده در این اجلاس بود.برخی محافل خارجی از تمایل عربستان در ایجاد سازش و ائتلافی مثلثی میان قطر، ترکیه و مصر برای ایجاد توازن میان قدرت‌های جدید و اجرای سیاست‌های منطقه‌ای سخن می‌گویند.

وقتی سازمان همکاری اسلامی راه را گم می‌کند

نتیجه سیزدهمین اجلاس سازمان همکاری‌های اسلامی در ترکیه، روی دیگر سکه

رفت‌و‌آمدهای سیاسی در میان برخی کشورهای منطقه را بار دیگر عیان کرد.

خبرگزاری مهر نوشت: سیزدهمین اجلاس سازمان همکاری‌های اسلامی در حالی در استانبول به کار خود پایان داد که روند حاکم بر آن و در نهایت بیانیه پایانی اش، برگی تاریک بر دفتر اقدامات و توفیقات این سازمان برجا گذاشت.سازمان همکاری اسلامی به عنوان دومین سازمان بزرگ بین المللی، بعد از سازمان ملل، در سال ۱۹۶۹با رویکردی صحیح تاسیس شد و آن هم تلاش برای اتحاد و یکپارچگی جهان اسلام در مقابل دشمن اصلی و مشترک آنها؛ رژیم جعلی اسرائیل، بود.

ارزیابی میزان موفقیت این سازمان در تحقق خواست اولیه اش اکنون موضوع بحث نیست، اگرچه قطعا توفیقاتی در این زمینه و به ویژه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته است.سیزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در حالی از اوایل هفته گذشته فعالیت خود را به میزبانی ترکیه ابتدا در سطح کارشناسان، سپس وزیران خارجه و سرانجام طی روزهای پنج‌شنبه ۲۶و جمعه ۲۷فروردین ماه با حضور سران کشورها و با شعار «اتحاد و همبستگی برای عدالت و صلح» پی گرفت که محتوای اصلی و چارچوب کلی بیانیه پایانی آن نه در استانبول بلکه حدود دو ماه پیش و در شهر جده (محل دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی) تنظیم شده بود، آن هم در اجلاس مقدماتی کارشناسان که هیات ایرانی به دلیل عدم صدور ویزا از سوی عربستان، موفق به حضور و ایفای نقش در آن نشد.

همین کافی بود تا آشکار شود که رژیم آل سعود برنامه‌ریزی جدی و خطرناکی را برای انحراف در کارکرد این نهاد اسلامی در پیش گرفته است. برنامه ای که اگرچه «پخت و پز» اصلی آن در جده صورت گرفت تا «دست‌پخت» نهایی اش در استانبول بر روی میز قرار گیرد، اما کیست که نداند «دستورالعمل» اولیه آن دقیقا در تل آویو صادر شد، شهری که سازمان همکاری اسلامی روزی برای نابودی رژیم جعلی مستقر در آن و بازگرداندن آنجا و سایر سرزمین‌های اشغالی به ساکنان اصلیش، تاسیس شد.

شاه بیت این تحرکات نیز گنجاندن ۴بند ضد ایرانی و یک بند علیه حزب الله لبنان، در بیانیه پایانی اجلاس بود.

اگرچه در فاصله نشست جده تا اجلاس استانبول تحرکاتی از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان برای اصلاح بیانیه نابخردانه و ضد ایرانی اجلاس سیزدهم صورت گرفت، اما سخنان محمد جواد ظریف در اجلاس وزیران و اخطار او به آل سعود برای پند گرفتن از سرنوشت طارق عزیز، (وزیر خارجه عراق در دوران صدام)، حکایت از آن داشت که دلارهای نفتی عربستان با جدیت مرکب سازمان همکاری اسلامی را در جاده خاکی انحراف و تقابل با دول اسلامی، به پیش می برد.

گویا کارنامه ضد اسلامی خاندان منحرف آل سعود که در یکسال اخیر به مسلمان‌کشی در شهرهای یمن مشغول بوده و جنایت کشتار بیش از ۷۰۰۰حاجی در صحرای منا را بر کارنامه سیاه خود افزوده است، لکه ننگ دیگری را می طلبد و آن منحرف کردن پیکان تقابل مهمترین سازمان اسلامی از سمت رژیم اشغالگر قدس به سوی مقابله با جدی ترین حامی قدس و فلسطینیان است؛ ایران و حزب الله لبنان.

عصر چهارشنبه ۲۵فروردین ماه بود که حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری در راس یک هیأت سیاسی، عازم ترکیه شد تا علاوه بر دیدارهای دو جانبه، در سیزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری ‌اسلامی شرکت کند. حضوری که تنها یک روز پیش از انجام قطعیت آن اعلام شد که همین مساله هم حکایت از نوع نگاه تهران به اجلاس استانبول داشت.

رئیس دولت هنگام ترک فرودگاه مهرآباد، ابراز امیدواری کرد که در این نشست برای رفع اختلافات و تقویت وحدت در دنیای اسلام و به ویژه در زمینه هماهنگی برای مبارزه با تروریسم، بحث‌های راهگشایی مطرح شود. همین امیدواری بود که در سخنان دکتر حسن روحانی در اجلاس نیز خودنمایی کرد؛ آنجا که تأکید شد «برای همه روشن است که نه عربستان مشکل ایران است و نه ایران مشکل عربستان. مشکل اصلی، جهل و تعصب و خشونت‌ورزی است.

معضل همه ما، اختلافات در جهان اسلام است».اما علی رغم سخنان وحدت طلبانه رئیس جمهوری که منبعث از نگاه دائمی جمهوری اسلامی به مقوله برادری و همکاری بین کشورهای اسلامی است، محور عبری- عربی خواسته‌ای دیگر را دنبال می‌کرد.

جدیت این واقعیت تلخ تا حدی بود که سیدعباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگو با خبر ساعت ۲۱سیما، با صراحت فضای کنفرانس را مغایر با اهداف این نشست اعلام کرد و افزود:‌ همبستگی، اتحاد و همفکری از نشانه‌های بارزی بود که در این نشست و میان کشورهای مسلمان دیده نمی‌شد.معاون ظریف این را هم گفت که سازمان از مواضعی که علیه ایران و حزب الله گرفت، پیشمان خواهد شد.

در نهایت، داستان سیزدهمین اجلاس سازمان همکاری‌های اسلامی به صفحه آخر خود رسید شاهد واکنشی جدی و قهرآمیز از سوی هیات دیپلماتیک ایران بودیم؛ تا جایی که رئیس جمهوری کشورمان و هیات همراه وی، در اعتراض به وجود بندهای ضدایرانی در بیانیه پایانی اجلاس از جمله اتهام مضحک حمایت از تروریسم، دخالت در امور داخلی کشورها و عدم تامین امنیت سفارتخانه‌های خارجی، در نشست اختتامیه حضور نیافتند.

به این ترتیب، اجلاسی که به ظاهر برای توسعه همکاری‌های اسلامی، مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی و با شعار صلح و عدالت برپا شده بود، با تحرکات شوم حامیان تروریسم منطقه‌ای و جریان‌های افراطی و بدون حضور نمایندگان جمهوری اسلامی پایان یافت. شاید فهم این ماجرا چندان پیچیده نباشد که ناتوانی و عجز رژیم آل سعود در رسیدن به اهداف خود علی رغم تغذیه گسترده تسلیحاتی و مالی داعش و دیگر جریان‌های تکفیری و نیز جنگ فرسایشی و بی توفیق آن در یمن، تبدیل به کینه‌ای شده است که فقط گوشه‌ای از این دمل چرکین، در یک نشست سیاسی و دیپلماتیک که باید محل گفتگو و تفاهم باشد، سر باز کرد.

این جاهلیت در لباس تمدن، وقتی شدت و بروز بیشتری می‌گیرد که دست نیافتن به اهداف خود در کشورهای منطقه، همزمان باشد با گسترش دامنه نفوذ جمهوری اسلامی در میان ملت‌های منطقه و نیز کاهش توان عملیاتی جریان‌های تکفیری و ضربات سهمگین به آنها به دلیل حضور مستشاری و بدون چشمداشت ایران در عراق و سوریه.

در واقع اتاق عملیاتی که چند صباحی است با مشارکت پیدا و پنهان عربستان، رژیم صهیونیستی، امارات، قطر در مقابل مردان غیور محور مقاومت شکل گرفته، ناکامی‌هایش در عرصه مبارزه نظامی در سوریه، عراق و یمن را به امید جبران و روحیه بخشی به ایادیش به میدان نبرد سیاسی و دیپلماتیک کشاند، اما در این عرصه هم آنچه عایدش شد بیانیه ای تعدیل شده بود که حتی امکان قرائت در نشست پایانی را هم پیدا نکرد.

نسخه مناسب چاپ