یک قطعه پازل که در پیاده رو افتاده، یک قطعه مقوایی پازل که در آب باران خیس خورده،ممکن است یک دکمه آبی از کت خانمی باشد که توی لنگه کفش زندگی می کرده است.
میتواند لوبیای سحرآمیز باشد یا چینی در پیراهن مخمل قرمز یک ملکه یا یک گاز از سیبی که نامادری سفیدبرفی به او داد. میتواند تور یک عروس باشد یا یک شیشه که به محض این که درش را باز کنی غول زشتی بیرون میآید.
میتواند تکهای از لباس ساحره غرب باشد موقعی که بخار میشد.
میتواند لوبیای سحرآمیز باشد یا چینی در پیراهن مخمل قرمز یک ملکه یا یک گاز از سیبی که نامادری سفیدبرفی به او داد. میتواند تور یک عروس باشد یا یک شیشه که به محض این که درش را باز کنی غول زشتی بیرون میآید.
میتواند تکهای از لباس ساحره غرب باشد موقعی که بخار میشد.
میتواند جریان عمیق قطره اشکی روی صورت یک فرشته باشد.
هیچ چیز به اندازه یک قطعه خیس خورده پازل احتمال هر چیزی بودن را ندارد.
code