نقد آثارمنظوم و منثور عباس یمینی شریف
یار مهربان
هومن ظریف ـ۴
 

نکته مهم دیگر این که چون در پیشانی هویت فرهنگی ما،شعر نسبت به رمان و داستان،جایگاه بالاتری دارد،بسیاری از صاحبنظران،ادبیات کودک را فقط در کالبد شعرجستجو کرده اند. در صورتی که کارکرد واژه ها در ساحت های نثر و نظم،هریک جایگاه و معنای خاص خود را در پی خواهد داشت.
ژان پل سارتر، راجع به کاربرد واژه در دو ساحت شعرو نثر معتقد است: «کلمه برای نثر نویس وسیله ای است تا ازخود به درآید و خود را به میان جهان بیافکند و برای شاعر آینه ای است که تصویر را به خود او بازمی گرداند.»
اما آنچه آشکار است این است که ادبیات کودک (که ادبیات مربوط به نوجوان نیز را در بر می گیرد)، شامل بخشی از ادبیات است که «از طرف بزرگسالان جامعه در راه گسترش فکر و سطح دانش کودکان و همچنین پرورش دادن ذوق و استعدادهای آنان نوشته می شود.» درباره هدف های مختلف ادبیات کودک چنین گفته شده است:
« ۱– آماده کردن طفل برای شناختن و دوست داشتن و ساختن محیط از طریق ادبیات است که کودکان و نوجوانان مسائل مختلف را می شناسند.
۲ – شناساندن طفل به خویشتن
۳ – سرگرم کننده و لذت بخش بودن
۴ – علاقه مند کردن طفل به مطالعه و ایجاد عادت به مطالعه.»
برخی با مذمت ادبیات تعلیمی،مؤلفه های سرگرمی و تخیل را مؤلفه مهمی در حد هدف غایی این ادبیات معرفی کرده اند و برخی فقدان سرگرمی و درنگ و آهنگ ادبیات کودک را وسیله ای برای انتقال مفاهیم تعلیمی دانسته اند.
براین اساس،داریوش عبادالهی واحد،معتقد است که:«در ادبیات کودکان پرداختن به ماجراهای خارق العاده و یا محیرالعقول و عملیات حیرت انگیز بس عبث است.کار نویسنده خلق قهرمانان واقعی و واداشتن آنها به ایستادگی مقابل اندوه و تلخی ها غم ها و ناروایی های زندگی است.نویسنده کودکان نمی تواند و حق هم ندارد که دردها را باتمام تلخی هایش
در کتاب کودکان تصویر کند.»
واین تضارب آرا در مورد هدف ادبیات کودک،همچنان مورد بحث اندیشمندان این حوزه است.اما به نظرمی رسد که ادبیات کودک، باید بازتعریف شود. زیرا محدوده سنی های خردسال،کودک و نوجوان،بسته به نیازعاطفی و روانی سن مخاطب،نیاز ادبی خاصی را ایجاد می کنند
و مؤلفه های روانشناختی این بحث،ادبیات کودک را به عنوان بین رشته ای معرفی می کند و نه یک علم تک ساحتی.
«عده ای بر این عقیده اند که ادبیات کودکان در ایران تازه پا گرفته است.درحالی که از سالها پیش و خیلی پیشتر ادبیات کودکان در ایران ریشه دوانده است.زیرا که زندگی گذشتگان به نوعی بوده است که مادربزرگ ها و پدربزرگ ها و عمه ها
و خاله ها در شب های بلند و طولانی زمستان زیرکرسی و کنار اجاق هیزمی برای بچه ها روایت نقل می کردند.منتهی اینگونه ادبیات عامیانه بیشتر جنبه سرگرمی داشته است تا ذهن بچه ها را به خود مشغول کند.در حالیکه جنبه های سازندگی درآنها به چشم نمی خورده است.»
نکته دیگر این که در هیچ تعریف ادبیات کودکان و نوجوانی مشاهده نشده است که در امتداد پرورش خلاق کودک و نوجوان،نویسنده یا شاعر آثار،خود،کودک باشد.به عبارت دیگر،همه منابع با پیش فرض این که نویسنده یا شاعر کودک و نوجوان،خود در سن بزرگسالی است،سخن گفته اند.
درصورتی که در خاطرات یمینی شریف،درباره شیوه خلاق معلمی بیست ساله بحث شده است و او مجموعه داستانی را با همکاری شاگردان کلاس خود،می نویسد.

code

نسخه مناسب چاپ