تأمین اجتماعی ورامین رسیدگی کند
نیاز چندانی به ذکر این مقدمه‌چینی‌ها نیست که ما آزادگان و جانبازان در سال‌های دفاع مقدس با چه اهداف متعالی و چگونه آن‌ همه سال را در زندان‌های رژیم بعثی و شکنجه‌های مأموران آنان به سر بردیم، این‌ها مطالبی است که تاکنون هزاران بار از زبان من و همسنگران و هم‌بندهایم، گفته و نوشته شده است.

اما این که در این سال‌ها علیرغم جانباز و آزاده بودن بر برخی از ما، چه می‌گذرد، واقعیت‌هایی است که باید از زبان تک تک همسنگران و هم‌بندهای اسارت کشیده من، گفته و نوشته شود و من در اینجا فقط به شرح مختصری از آنچه بر روند بازنشستگی‌ام رفته است، می‌پردازم. و دارای کارت آزادگی به شماره ۰۱۱۰۰۰۲۳ و کد جانبازی ۲۳۱۲۰۲۰۸۳۸ و جانباز ۳۰ درصد هستم و هیچ انتظاری از مسئولان و بویژه سازمان تأمین اجتماعی به جز اجرای قانون و عدالت ندارم.

۱۱ سال پیش که برای بازنشستگی خود اقدام کردم، مشمول مصوبه مجلس شورای اسلامی درباره «قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی» مصوب سال ۱۳۶۷ بودم و بر این اساس و در حالت اشتغال در دستگاه دولتی، در تاریخ ۳ر۳ر۱۳۸۴ با داشتن سابقه‌ای معادل ۲۴ سال و ۱۰ ماه و ۲۰ روز درخواست بازنشستگی خود را به استناد قانون یاد شده به محل اشتغال خود ارائه دادم که در دبیرخانه آن، به ثبت رسید و طی نامه‌ای از محل اشتغالم به اداره تأمین اجتماعی شهرستان ورامین ارسال شد و رئیس اداره مزبور در هامش آن دستور داد: «واحد مستمریها، جهت اقدام مقتضی».این دستور، به منزله بازنشسته و مستمری بگیر شدن من بود (که در این زمینه مستندات کافی و متقن با ذکر شماره و تاریخ و نام مسئولان مربوطه را گردآوری کرده‌ام و دارم)، و با محاسبه ۵ سال سنوات ارفاقی، سابقه‌ام به ۲۹ سال و ۱۰ ماه و ۲۰ روز می‌رسید و بر این اساس باید بازنشست می‌شدم. اما سازمان تامین اجتماعی به جای بازنشست کردن من، مرا مشمول دریافت بیمه بیکاری کرد که به مدت ۴ سال به من پرداخت شد، حال آنکه من در زمان اشتغال، تقاضای بازنشستگی کرده بودم. از آن تاریخ تاکنون به قول مولانا؛ «من به هر جمعیتی نالان شدم، جفت خوش حالان و بدحالان شدم!»، و علیرغم داشتن همه گونه دستورات و احکام قانونی وزارتی و ریاستی مسئولان رده بالای وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی مبنی بر ضرورت بازنشسته شدنم، تاکنون نتوانسته‌ام مسئولان تأمین اجتماعی ورامین را متقاعد به بازنشستگی خود از سال ۱۳۸۴ به بعد کنم و آنها با این که پذیرفته‌اند باید بازنشسته شوم، اصرار دارند که مرا از حالا به بعد بازنشست کنند و این در حالی است که از سال ۱۳۸۴ به بعد بازنشست بوده‌ام و همه احکام قانونی و دستورات لازم مسئولان نیز بر همین موضوع دلالت دارد. به این ترتیب از مسئولان ذی‌ربط درخواست اجرای دقیق و درست قانون را دارم و عبارت دیگر، این که هرچه قانون در این باره می‌گوید را اجرا و اشتباهی را که درباره من رخ داده است، جبران کنند.

منصور حیدری ـ آزاده جانباز و دانشجوی علوم سیاسی

نسخه مناسب چاپ