یادداشت
به یاد مرحوم ایمان ابراهیمبای سلامی
* خلیل‌الرحمن خلیلی‌پور
۱ـ بیستم شهریور سالروز تولدش بود. هنوز نفسی می‌آمد و می‌رفت. این نفس‌ها به قول شیخ سخن ـ سعدی شیرازی ـ ممد حیات بود و ما غافل از یک تضاد دیالکتیکی که می‌‌توانست اشک بر گونه‌هایمان جاری سازد و دل‌هایمان را به درد آورد. چرا که با افزوده شدن هر نفس و گذشت هر ثانیه، در واقع ار عمر باقی‌مانده ما کاسته می‌شود و ما نمی‌دانستیم که چقدر زمان داریم؟

۲ـ «امروز اولین روز ۲۲ سالگیمه. ولی هنوز کسی باهام تماس نگرفته تا این روز رو بهم تبریک بگه… ولی نمی‌دونم دوستام چقدر در این مورد بی‌خیالن، لااقل جواب تبریکایی رو که من براشون فرستادم؛ حاضر نیستند بدن شاید خیلی زحمتشون میاد.» این کلمات در سال هشتاد و چهار، در وبلاگ واگویه منتشر شده است و همین‌هاست که مرا مجاب می‌کند علیرغم سختی و سنگینی خبر، قلم بردارم و بنویسم.

۳ـ مهر، ماه سختی بوده است. برای خانواده ایمان، که در طی ده سال گذشته یک عضو دیگر خود را نیز در همین ماه از دست داده است. و ایمان بارها در روزنوشت‌هایش از سنگینی داغ برادرش مرتضی سخن می‌گوید. و رنجی که مادر در فراق فرزند متحمل می‌شود. اما گویا این مصیبت‌ها پایانی ندارد. این بار ایمان از دنیا رفت. اما خانواده دیگری در این ماه داغدار شد. خانواده خبرنگاران که طی یک ماه گذشته دو عضو دیگر خود (حنانه زاکانی) و (جابر معافی) را از دست داده بود.

۴ـ ایمان ابراهیمبای سلامی، در عرصه خبرنگاری، از برادرش در عرصه سیاست؛ کم‌تر شناخته شده نیست. خبرنگار حوزه مجلس، که بسیاری از نمایندگان مجلس و مسئولان او را به خاطر می‌آورند. از مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایش هنوز می‌‌توان به افتخارش ایستاد. و البته صبوری و پایداری‌اش در درد و رنج دوازده ساله و بلکه بیش‌تر؛ درد را بر قلم جاری می‌سازد و زبان را از گفتن باز می‌دارد…

۵ـ امروز ایمان آرام گرفته است؛ به قول خودش به ابدیت پرواز کرده است. پیکر رنجورش یک بار دیگر به زیارت امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) رفته است و قرار است در سرزمین میراث‌های ماندگار خواف و در شهر سلامی، تنش به آغوش خاک سپرده شود. امیدوارم خداوند شادی را به خانواده‌اش بازگرداند که خود، همیشه دغدغه شکسته و رنجیده‌تر شدن خاطر مادرش را در سوگ فرزند داشت. ایمان دانش‌آموخته رشته خبرنگاری دانشکده خبر بود. در اولین سال‌های فعالیت مطبوعاتی‌اش در کنفرانس خبری اولین دوسالانه بین‌المللی قرآن‌پژوهی دانشجویان در دانشگاه امیرکبیر ـ که من دبیر برنامه بودم ـ رابطه دوستی دبیرستانی من و ایمان از سر گرفته شد و این دوستی را هیچ‌گاه پایانی نیست. لبخندها و برخوردهای زیبای ایمان، همواره در ذهن من باقی است و همکاران ایمان در رسانه‌هایی چون همشهری، همبستگی، حیات‌نو، یاس‌نو و… هیچ‌گاه او را از یاد نخواهند برد. روحش شاد

* عضو جامعه فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی امبیرکبیر (پلی تکنیک تهران)

ـ روزنامه اطلاعات درگذشت این خبرنگار سختکوش را به خانواده گرامی‌اش و به ویژه دکتر غلام حیدر ابراهیمبای سلامی تسلیت می‌گوید.

نسخه مناسب چاپ