درّ ناب در صدف حجاب و عفاف
آیت‌الله محسنی گرکانی
 

در مرداد ماه ۱۳۵۲ شمسی از این بنده کوچک کتابی تحت عنوان «حجاب در اسلام» با مشکلات فراوانی که آن روزها در امر چاپ برای کتاب‌های مذهبی به‌ویژه درباره حجاب و عفاف بانوان باایمان در ایران به وجود آمده بود، سرانجام با زحمات زیاد چاپ شد و انتشار یافت؛ اما مشکلات از آن جهت بود که در آن روزگار بی‌حجابی و برهنگی زنان به گونه گسترده‌ای در کشور ایران رواج داشت و از انتشار کتاب حجاب در اسلام مربوط به شئون دینی، مسئولان وزارت فرهنگ و هنر آن روز جلوگیری و سختگیری می‌کردند.

درخصوص اجازه طبع کتاب «حجاب در اسلام»، مدیر کل فرهنگی انتشارات به این جانب گفت: «شما روحانیون چرا در پوشیدگی زن این اندازه اصرار و تبلیغ می‌کنید؟ در حالی که هدف ما و دولت، کشف حجاب (ولنگاری و بی‌بند و باری) است و آن را یکی از پدیده‌های ارتقای فرهنگ جامعه می‌دانیم.»

با همه مانع‌تراشی‌ها، توفیق چاپ و انتشار آن فراهم آمد و تحت شماره ۹۸۷ مورخ ۳ر۷ر۱۳۵۲ در کتابخانه ملی ثبت شد. در همان دوران خفقان و ضدیت با دستورات قرآنی، معذلک باورکردنی نبود برای مؤمنان و بانوانی که در اقلیت بودند، درباره حجاب و عفاف بانوان کتابی روانه بازار شود. آری، در آن زمان هم خانواده‌های مذهبی و جوان‌ها و دین‌باورانی بودند که حاضر نبودند به هیچ قیمتی حریم دین و عفاف بشکند و پوشیدگی و حجاب بانوان به برهنگی مبدل شود. کشف حجاب را برای خانواده و دختران خود لکه ننگی در اجتماع می‌دانستند و صیانت از مسئله حجاب را وظیفه دینی خود به شمار می‌آوردند.

با توجه به اینکه در زمان طاغوت فساد اخلاق اجتماعی به‌ویژه بی‌بندو باری در اجتماعات و خیابان‌ها و کاباره‌ها به اوج خود رسیده بود، واردکردن بحث حجاب در آن عصر ظلمانی و فضای تاریک به عنوان یک کار فرهنگی و اسلامی، سخت و دشوار بود و حمایت‌کننده که نداشت، هیچ، بلکه مورد ملامت و سخریّه هم قرار می‌گرفت، اگرچه به نام «امر به معروف و نهی از منکر»، کسی می‌خواست انجام وظیفه کند؛ ولی خوشبختانه این کتاب با استقبال گرم مؤمنین روبرو شد. این استقبال به خاطر نوشته ناقابل حقیر نبود، بلکه به دو جهت بود:

۱ـ مردم در آن مقطع زمانی، اعتقاد به احکام اسلام داشتند و حجاب و پوشش زنان را باور کرده بودند. با اینکه در برابر حکومتی قرار گرفته بودند که برای اعتقادات مذهبی آنان احترامی قائل نبود، بلکه بی‌اعتنایی خود را به حجاب زنان اسلام‌گرا نشان می‌داد و دهن‌کجی می‌کرد.

۲ـ ایمان مردم به مبانی دینی، مخصوصاً پایبندی جوانان هیأتی به دستورات قرآن مجید علی‌رغم تبلیغات ضددینی رضاخانی و پسرش، به‌ویژه درباره کشف حجاب به طور علنی و آشکار در حال گسترش بود.

یکی از نشانه‌های باور بانوان و جامعه دینی آن زمان به آیین و فرامین قرآن این بود که بعد از انتشار کتاب «حجاب در اسلام»، با گذشت زمان کوتاهی، تقاضای تجدید چاپ دوم و سوم شد و مورد مطالعه و استفاده افراد باایمان از آیات و روایات درباره پوشش زنان مؤمن قرار گرفت.

فراموش نکنیم که استقبال افراد باایمان از نگارش کتاب‌های اخلاقی و نگرش به فرهنگ دینی به خاطر ساختار شیوه‌های غلط در آن دوران ستمشاهی رضاخانی بود. درست این گرایش مردمی در مقابل اندیشه غرب‌گرایانه و ضد‌آیین اسلامی در آن عصر بود؛ عصری که کشور ایران میدان تاخت و تاز تبلیغات فرهنگ مبتذل غرب و غرب‌گرایان داخلی بود و در چنگال خونین استعمار و مستشاران امریکا گرفتار شده بود.

با سپاسگزاری از خدای تبارک و تعالی که حکومت طاغوت را به نظام الهی و استقرار حکومت اسلامی تبدیل گردانید و بیست ویکم تیرماه به نام «روز ملی حجاب و عفاف» در فضای ایران اسلامی ثبت شد، شخصیت زن و تبیین جایگاه و مقام معنوی وی مورد استقبال قرار گرفت و دیدگاه اسلام عزیز را نسبت به ابعاد وجودی بانوان جوان و نقش حجاب در ایجاد مصونیت و آزادی زن در اجتماع، ترسیم و عملی نمود. امید است رسانه ملی رسالت سنگین فرهنگی خود را انجام دهد و آب رفتة عفت و کمال را نگذارد دوباره از جویبار فرهنگ حجاب و عفاف، به فراموشی سپرده شود و به نام حجاب اسلامی در معابر عمومی کلان‌شهرها پدیدار گردد.

والسلام

نسخه مناسب چاپ