بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت سیدالساجدین (علیه السلام) در مناجات خود با خدا و ادامه دعای مکارم الاخلاق میفرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْیِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَة»؛ پروردگارا بر محمد و آل محمد درود فرست و دشمنی و کینهتوزی دشمنان را برایم به دوستی و محبت تبدیل کن و حسادت اهل بغی را برایم به صمیمیت مبدل کن و بدگمانی و سوءظن اهل صلاح نسبت به من را به اعتماد تبدیل کن.
در لغت عربی واژه «ابدال» به جابجایی یک چیز با چیز دیگر معنا شده است (مفردات، ص۱۰۲) و در اینجا به درخواستِ تبدیل و جایگزینی محبت و دوستی به جای بغض و دشمنی معنا میشود.
«بِغْضَةِ»، به شدت بُغض معنا شده است و به دشمنی شدید گفته میشود. (ریاضالسالکین، ج۳، ص۳۲۰) «شنان» نیز همان بغض و کینه است (مفردات، ص۴۳۲ و صحاح، ج۱، ص۵۷) و منظور از اهل شنان گروه و عدهای است که نسبت به یک شخص یا یک موضوع، کینه و عداوت در دل دارند و این کینه را ابراز و اظهار میکنند.
آرزوی زوال نعمت، از کسی که مستحق آن نعمت است را «حسد» میگویند. (مفردات، ص۲۴۷). این حالت درونی و حس قلبی گاه با اقدام همراه است و گاه در دل مخفی است و ابراز نمیشود.
«البغی» به ظلم و تجاوز و تلاش برای ایجاد فساد و شر معنا شده است (ریاض السالکین، ج۳، ص۳۲۰) و در لغت عربی به کسی که از حد تجاوز کرده باشد و برای ایجاد ظلم و فساد تلاش داشته باشد، «اهل البغی» خوانده میشود. (مفردات، ص۱۳۰) در پاسخ به این پرسش که چرا به حسودان اهل بغی گفته میشود نیز باید گفت، چون حسود ظالمی است که برای شخص مقابلش شرّ میخواهد و با تجاوز از حد خود، طالب از بین رفتن نعمتهایی است که خدای تعالی در اختیار وی نهاده است. به این دلیل امام سجاد (علیه السلام) در این دعا آنها را اهل بغی نامیده است. (ریاض السالکین، ج۳، ص۳۲۰)
«ظِنّه» به تهمت و بدگمانی و «الثقه» به حسن ظن و اعتماد معنا شده است. (ریاض السالکین، ج۳، ص۳۲۰) «اهل صلاح» هم به گروهی گفته میشود که اهل رأی و نظرند و به درستی و راستی شهرهاند.
حضرت سجاد (علیه السلام) در این فراز از دعای شریف مکارم الاخلاق، پس از طلبِ درود و صلوات برای پیامبر اکرم و اهل بیت پاک و طاهر ایشان (علیهم السلام)، که کلید استجابت دعاهای دیگر است، از خدای بزرگ میخواهد تا بغض و کینه دشمنان و کج اندیشان نسبت به حضرتشان را به دوستی و محبت تبدیل کند.
برخی امور، به خصوص امور قلبی و احساسات درونی، به سختی تغییر و تبدیل مییابد و تا خدای رحمان خود در آن دخالت و تصرف نکند، تبدیل و اصلاح آن صعب و دشوار و گاه ناممکن است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَ أَلَّفَ بَینَْ قُلُوبهِِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَینَْ قُلُوبِهِمْ وَ لَاکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنهَُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیم»؛ خداست که دلهای مؤمنان را مهربان کرد و [به هم] پیوند داد، که اگر همه ثروت روی زمین را هزینه میکردی، نمیتوانستی دلهایشان را پیوند دهی، ولی خدا بود که میان آنان الفت برقرار کرد. به یقین او عزیز و حکیم است (سوره انفال آیه ۶۳) یا در موضعی دیگر میفرماید: «وَ اذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینَْ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا»؛ نعمت خدا را به یاد آرید، آنگاه که دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت انداخت و در پرتو نعمت او، با یکدیگر برادر شدید. (سوره آل عمران آیه ۱۰۳)
پس میتوان گفت که ایجاد الفت و مهربانی و تبدیل دشمنی و کینه و حسد، به دوستی و برادری از جمله نعمتهایی است که خدای سبحان به بندگانش اعطا میکند و از این رو است که در این دعای مکرم از خدای تعالی میخواهیم که این تبدیل احسن را بر ما ارزانی دارد.
توجه به این نکته ضروری است که حب و بغض باید برای رضای پروردگار و در مسیر خواست او باشد و دستورات الهی معیار و میزان دوستیها و دشمنیها قرار گیرد؛ یعنی برای خدا دوست بداریم و معیار بغض و کینههای درونی مان، خدا و دستورات او باشد، چنان که پیامآور حق، حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: «الْحُبُ فِی اللَّهِ فَرِیضَةٌ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ فَرِیضَة»؛ دوست داشتن برای خدا و دشمن داشتن برای او از واجبات است (بحار الانوار، ج۶۶، ص۲۵۲) و این از نشانههای مؤمن واقعی است و در زمره فروع دین. مؤمن اعمال و افعال و امیالش را مطابق احکام و خواستههای حضرت حق تنظیم میکند و در همه حال رضایت و خواست باری تعالی را در نظر میگیرد. امام صادق (علیه السلام) در این باره میفرماید: «مَنْ أَحَبَ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطى لِلَّهِ، فَهُوَ مِمَّنْ کَمَلَ إِیمَانُهُ»؛ کسی که برای خدا دوست بدارد و برای او دشمن، و برای خدا اعطا کند،همو از کسانی است که دارای ایمان کامل اند. (الکافی، ج۲، ص۱۲۴) روایت دیگری نیز با همین مضمون از پیامبر خدا نقل شده که فرمودند: «مَنْ أَحَبَ فِی اللَّهِ وَ أَبْغَضَ فِی اللَّهِ وَ أَعْطَى فِی اللَّهِ وَ مَنَعَ فِی اللَّهِ فَهُوَ مِنْ أَصْفِیَاءِ اللَّه»؛ هر کس در راه خدا دوست بدارد و در راه خدا دشمنی کند و در راه خدا ببخشد و به خاطر خدا امساک کند، او از بندگان برگزیده و خالص خداست. (الکافی، ج۲، ص۱۲۵)
از این رو حضرت سید الساجدین (علیه السلام) از خدا میخواهد که دشمنی را به دوستی و حسد را به محبت و صمیمیت و بدگمانی را به حسنظن تبدیل کند.
در گفتار آینده به بررسی معنای حسد خواهیم پرداخت و به این پرسش پاسخ خواهیم گفت که امام سجاد علیه السلام از چه نظر، مورد حسد بدخواهان بودهاند.
شرح مختصر دعای مکارم الاخلاق/گفتارهفتم
تبدیل دشمنی به دوستی و محبت
حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی