سیری در دعای ابوحمزه ثمالی
استاد کریم زمانی - بخش پنجم و پایانی
 

همه خوبی‌ها
معبودا، تویی که طلب‌کننده‌ات تو را تنگدست نگرداند و رسیده به نعمت‌هایت چیزی از تو نکاهد؛ چنانی که خود گویی و برتری از آنچه ما گوییم.
خداوندا، از تو صبری جمیل و گشایشی نزدیک و گفتاری راست و پاداشی بزرگ خواهم.
پروردگارا، از تو همه خوبی‌ها را خواهانم، آنچه شناسم و آنچه نشناسم.
از تو خواهم ای خدا، بهترین چیزی که بندگان شایسته‌ات خواهند. ای بهترین درخواست شدگان و ای بخشنده‌ترین بخشندگان، خواسته‌ام را در مورد خودم و خانواده و پدر و مادر و فرزندان و بستگان و برادران دینی‌ام برآور، و زندگی‌ام به کام گردان و جوانمردی‌ام آشکار، و همه احوالم به سامان آور و مرا در شمار کسانی قرار ده که عمرشان دراز و کردارشان نکو گردانیدی، و نعمت خود بر آنان تمام کردی و از آنان خشنود گشتی و حیاتی پاک به آنان بخشیدی، در پایدارترین خوشی و فراخ‌ترین کرامت و کاملترین زندگانی، که همانا کنی هر چه خواهی و نکنی هر چه دیگری خواهد.
خداوندا، به ذکر مخصوصت، خاصم گردان و چنانم مگردان که هرچه در لحظات روزان و شبان، وسیله تقرب به درگاهت قرار دهم، آن را به خودنمایی و شهرت‌طلبی و سرکشی و ناسپاسی آلایم، و مرا در شمار فروتنان درگاهت قرار ده.
خداوندا، عطایم کن فراوانی روزی و امنیت در وطن و روشنی چشم در خانواده و دارایی و فرزند و پایداری در نعمت‌هایی که به من دادی و تندرستی در جسم و نیرومندی در بدن و سلامت در دین. و تا زنده‌ام مرا بر طاعت خود و رسولت محمد ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ قرار ده، و مرا از برخوردارترین بندگانت گردان در هر خیری که فرو فرستادی و در ماه رمضان به شب قدر فرو فرستی، و رحمتی که در هر سال فرو فرستی و پراکنده کنی، و عافیتی که پوشانی و بلایی که گردانی و نکویی‌هایی که پذیری و بدیهایی که درگذری؛
و روزی‌ام گردان زیارت خانه محترمت را در این سال و هر سال؛ و روزی‌ام کن رزقی فراوان از فضل گسترده‌ات.
و سرورا، بدی و گزند از من بگردان و قرض و مظلمه‌ام ادا فرما تا از آن آزرده نشوم؛ و چشمها و گوشهای دشمنان و حسودان و ستمکاران را بر من فرو بند و مرا بر آنان یاری ده، و چشمانم روشن و دلم شادمان گردان و اندوه و گرفتاری‌ام گشای و گریزگاهی برایم قرار ده؛
و هریک از آفریدگانت بد من خواهد، زیر پایم نه [خوارش گردان و مقهور من کن.] و از شرّ شیطان و شرّ سلطان و زشتی کردارم رهایی‌ام ده.
و از همه گناهان پاکم ساز و با عفوت از آتش پناهم ده، و با مهرت به بهشت اندرم ساز، و مرا برسان به دوستان شایسته‌ات، محمد و خاندان نیک او که پاک و پاکیزه و برگزیدگانند. درودهای تو بر آنان و جسم و جانشان باد و رحمت خدا و برکات او.

اگر به دوزخم بری…
معبودا و سرورا، سوگند به عزت و شکوهت که اگر مرا به گناهانم گیری، تو را به گذشتت طلبم، و اگر به خواری‌ام نکوهی، تو را به بزرگواری‌ات جویم، و اگر به دوزخم بری، دوزخیان را به محبّتی که به تو دارم، آگاهانم.
معبودا و سرورا، اگر تنها بر دوستان و مطیعانت آمرزش آری، پس گنهکاران، نزد که نالند؟ و اگر تنها به وفادارانت بزرگواری کنی، پس بدکاران از که یاری جویند؟
معبودا، اگر به آتشم درآری، دشمنت شادمان شود، و اگر به بهشتم اندرسازی، پیامبرت شادمان گردد؛ سوگند به خدا نیک دانم که شادمانی پیامبرت نزد تو محبوب‌تر از شادمانی دشمن توست.

بیم و شوق
خداوندا، از تو خواهم که دلم از دوستی و ترس و تصدیق کتابت و ایمان به خودت و بیمت و شوقت لبریز فرمایی.
ای دارنده شکوه و بزرگواری، مرا دوستدار لقایت کن و دوست‌دار، لقایم. و دیدارت را مایه آسایش و گشایش و بزرگواری‌ام گردان.
خداوندا، مرا به نیکان پیشین رسان و بگردانم از نیکان باقی مانده، و به راه نیکانم بر؛
و همان‌طور که نیکان را در چیرگی بر نفْسشان یاری دادی، مرا نیز بر نفسم یاری ده؛
و فرجامم به نکوترین فرجام‌‌ها رسان،
و به مهرت پاداش مرا از آن، بهشت قرار ده؛
و یاری ده مرا به شایسته آنچه به من عطا فرمودی؛ و پایدارم دار ای پروردگار؛
و بدان بدیها که از آن رهایی‌ام دادی، بازم مگردان، ای پروردگار جهانیان.

ایمان بی پایان
خداوندا از تو خواهم ایمانی که پایانی ندارد جز دیدارت؛ و زنده‌ام دار بر آن ایمان تا زنده‌ام داشته‌ای؛ و بمیرانم به گاه مردنم بر آن؛ و برانگیزم به گاه برانگیختنم بر آن.
و پاک گردان دلم از خودنمایی و تردید و شهرت‌طلبی در دینت تا عملم برای تو خالص گردد.
خداوندا، به من بخش بینشی در دین و فهمی در احکام و درایتی در دانشت و دو بهره از رحمتت [پاداش دنیا و آخرت] و پروایی که مرا از نافرمانی‌ات باز دارد.
و به نورت رخساره‌ام تابناک گردان و شوقم را بدانچه نزد توست، متوجه گردان؛ و در راه خود و بر آیین رسولت ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ بمیران.

پناه بر تو
خداوندا، به تو پناه برم از کاهلی و سستی و اندوه و ترس و تنگ‌چشمی و بی‌خبری و سنگدلی و خواری و بینوایی و نداری و هرگونه بلا و هرزگی آشکار و نهان؛
و به تو پناه برم از نفْسی که قانع نشود و شکمی که سیر نگردد و دلی که فروتن نشود و دعایی که شنوده نگردد و کاری که سود ندهد.
و پروردگارا، به تو پناه برم بر جان و دین و دارایی و بر همه آنچه روزی‌ام کرده‌ای، از شیطان رانده شده که همانا تویی شنوای دانا.
خداوندا، به‌راستی کسی نیست که مرا از تو پناهم دهد و جز تو پناهگاهی نیابم. پس مرا به هیچ‌گونه‌ای از کیفرت دچار مساز و به هلاکت مکشان و به عذاب دردناک بازم مگردان.
خداوندا، از من [طاعتم] پذیر و نامورم گردان و جایگاهم والا ساز و گناهم فرو ریز و مرا به خطایم یاد مکن؛ و پاداش مجلس و گفتار و دعایم را خشنودی‌ات و بهشت قرار ده.
و ای پروردگارم، عطا کن هر آنچه از تو خواهم، و بیفزایم از فضل خود که من به سوی تو مشتاقم،‌ ای پروردگار جهانیان.

در کتابت فرموده‌ای
خداوندا، تو در کتابت فرموده‌ای که «در گذریم از آن که بر ما ستم کرده»، و اینک ما بر خود ستم کرده‌ایم، پس از ما درگذر؛ زیرا تو از ما بدین کار سزاوارتری.
و به ما فرمان داده‌ای که تا «خواهندگان را از در خانه خود نرانیم»، و اینک به درگاهت سائل آمده‌ایم. پس مرانم جز آنکه نیازم برآوری.
و به ما فرمان دادی که «نسبت به زیر دستان احسّان کنیم»؛ و ما اینک بندگان توییم، حال ما را از آتش برهان.
ای پناهم به گاه گرفتاری و اندوه، و ای فریادرسم به گاه سختی، به درگاه تو نالم و از تو یاری خواهم و به تو پناه آرم و به جز تو پناه نیارم و گشایش نخواهم جز از تو.
پس به فریادم‌رس و بر من گشایشی آر، ای آن که بند اسیر گسلد و از گناه کثیر گذرد.
این طاعت اندکم بپذیر و از گناهان بسیارم چشم‌ پوش که همانا تویی مهربان و آمرزنده.
خداوندا، از تو خواهم ایمانی که هماره همراهی کند دلم را، و یقینی راستین که بدانم به من نرسد جز آنچه تو بر من نوشته‌ای و خشنودم‌دار بدان زندگانی که قسمتم کرده‌ای، ای مهربانترین مهربانان.
*زبده مفاتیح‌الجنان
(انتشارات اطلاعات)

نسخه مناسب چاپ