قطعاً تا به حال بارها و بارها این جمله را شنیدهاید که میگویند «دروغ نگویید وگرنه دماغتان دراز میشود!» یکی از درسهای پایهای که در دوران کودکی در اشکال مختلف تعلیم داده میشود، پرهیز از دروغگویی است. اما دروغگویی علاوه بر روابط، بر مغز و بدن افراد نیز تأثیر میگذارد.
بهگزارش سلامت نیوز، همه ما میدانیم که نباید دروغ بگوییم. با این حال همچنان گاهبهگاه چیزهایی میگوییم که درواقع همان دروغگفتن است. نکته جالب توجه این است که تقریباً بیشتر افراد هرروز دروغ میگویند. تحقیقات نشان داده است بیشتر آدمها بهطور تقریبی یک یا دو دروغ در روز میگویند.
آدمها همچنین برای دروغهایشان توجیه و دلایل متعددی میسازند: «این یک دروغ پاتولوژیکی (در دروغهای پاتولوژیکی فرد بهطور همیشگی در حال دروغگفتن است، بدون اینکه منطقی پشت این رفتار او باشد.این رفتار بهعنوان رفتاری مزمن تعریف میشود) نیست، یک دروغ مصلحتی است» یا «من این را گفتم چون نمیخواستم احساساتش را جریحهدار کنم» یا «نمیخواستم دردسر درست کنم». حالا تصور کنید اگر همه افراد با مبنا قراردادن این توجیهات دروغ بگویند، چه اتفاقی میافتد.
دروغگفتن بر مغز و بدن افراد تأثیر میگذارد. در گزارش منتشرشده در لایفهک، تأثیرات مخرب دروغ بر مغز و جسم افراد به لحاظ علمی بررسی و توضیح داده شده است.
مغز در دروغ غرق میشود
تحقیقات بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که دروغهای پاتولوژیکی تأثیر قابل توجهی روی سلامت افراد میگذارند. میدانید این تأثیرگذاری چگونه است؟ سلامت افراد بر اثر دروغگفتن صدمه جدی میبیند.
بهمحض اینکه دروغ از دهان فردی خارج میشود، بدن هورمون کورتیزول را در مغز آزاد میکند. فقط چند دقیقه کوتاه بعد حافظه شما تلاش زیادی میکند تا هر دو قسمت ماجرا یعنی هم دروغ و هم واقعیت را بهخاطر بیاورد. در چنین حالتی، تصمیمگیری دشوار خواهد شد و حتی این امکان وجود دارد که فرد ناراحتی ناشی از این اتفاق را در قالب خشم نشان دهد. همه این اتفاقات فقط
در ۱۰ دقیقه ابتدایی واقع میشوند.
استرس شما بیشتر میشود
بعد از این واکنش اولیه، نگرانی شما درباره دروغی که گفتهاید، آغاز میشود. درواقع، شما گرفتار دروغ شدهاید. در این حالت ممکن است در مقابل فردی که دروغ گفتهاید، رفتار جدیدی را برنامهریزی کنید که میتواند مهربانی بیش از حد در مواجهه با او باشد. یا اینکه ممکن است شرایط معکوسی اتفاق بیفتد، به این ترتیب که خودتان را قانع کنید که اگر دروغ گفتهاید، به این دلیل بوده که طرف مقابلتان شما را مجبور به این کار کرده است.
یک روز بعد از دروغگفتن، دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد. اگر شما از دروغ پاتولوژیکی استفاده کردهاید، ممکن است خودتان هم آن را باور کنید! اگر دروغ شما پاتولوژیکی نبوده است، پس احتمالاً همچنان احساس بدی خواهید داشت و سعی میکنید خودتان را از فردی که به او دروغ گفتهاید مخفی کنید و وی را نبینید. عذاب وجدانی که بابت دروغگفتن به آن گرفتار شدهاید میتواند در طول مدت چند روز آینده برنامه خواب شما را مختل کند.
نکته اینجاست که همه این استرسهای اضافی تبعات منفی را برای سلامت شما در پی خواهد داشت. این استرسها میتواند فشار خون را بالا ببرد، سردرد از دیگر تبعاتش است. پشتدرد بههمراه کاهش گلبولهای سفید خون (که بر اثر مبارزه با بیماری کاهش پیدا میکند) از دیگر تبعات این اتفاق هستند. بخش زیادی از انرژی ذهن افراد بابت دروغگفتن و مراقبت از این دروغ برای برملانشدن خرج میشود. به همین دلیل، در مواقعی فرد خشمگین، عصبانی و افسرده خواهد شد. البته این مشکلات در همین نقطه متوقف نمیشود. این احساسات روی سیستم گوارشی افراد هم تأثیر میگذارند. نتیجه هم چیزی نخواهد بود جز اسهال، ناراحتی معده، تهوع و گرفتگی عضلات.
اتفاقاً پروژه تحقیقاتی نوتردام هم نگاهی به اثرات دروغ پاتولوژیک داشته است. در این پروژه ۱۱۰ داوطلب مورد بررسی قرار گرفتهاند که از این بین نیمی از آنها قبول کردند دروغگفتن را متوقف کنند و نیمی دیگر هیچ دستورالعملی دریافت نکردند. در پایان ۱۰ هفته، گروهی که کمتر دروغ گفتند تقریباً ۵۴ درصد کمتر دچار پیچیدگیهای ذهنی مانند استرس و خشم شدند و ۵۶ درصد کمتر در چالش مواجهه با مشکلات سلامت جسمی مانند سردرد و مسائل گوارشی قرار گرفتند.
دروغهای پاتولوژیکی را متوقف کنید
بهتر است با خودتان صادق باشید. اگر دروغگفتن بخشی از برنامه روزمره زندگی شماست، بنابراین توقف این روند آن هم به سادگی نخواهد بود. میتوانید به خودتان بگویید فقط امروز را دروغ نمیگویم اما احیاناً در پایان روز خودتان را در شرایطی میبینید که دروغ یا دروغهایی از دهانتان خارج شده است.
توقف دروغهای پاتولوژیکی زمانبر است. به خودتان بگویید میخواهید بیشتر صادق باشید و در این مسیر تلاش آگاهانهای برای قطع ریشه دروغ از زندگیتان بکنید. قبل از اینکه به سؤالی جواب بدهید، بیشتر درباره پاسخ آن فکر کنید. آیا میتوانید از جوابدادن خودداری کنید؟ آیا راهی وجود دارد که به سؤال جواب بدهید، آن هم با حذف حقیقت؟
راه دیگر کنترل دروغهای پاتولوژیکی، معاشرت با افرادی است که برای حقیقت ارزش قائلاند. داشتن دوستانی که ترجیح میدهند واقعیت را بشنوند و شما را هم به گفتن واقعیت ترغیب میکنند، میتواند یک انگیزه قوی برای توقف دروغگفتن باشد.
و درنهایت، اگر هیچکدام از این راهها جواب نداد، دستکم به فکر سلامت خود باشید.
code