در دورهای که اسلام زندهباد گفتنش جرم بود، شروع کرد جوانها را جذب کردن. دنبال تحقیق رفت، کتاب خواند، تفکر کرد، اندیشید، هجرت کرد و با مردم دنیا و مکتبهای مختلف آشنا شد. بهتدریج آفاق ذهنش باز شد و آنچه که باید بداند از یک اسلام متحرک انقلابی، دریافت و به کشور خود بازگشت. این تغییر و تحول روحی بود که در اکثر جوانهای ما هست؛ ولی همه، دکتر شریعتی نیستند که با تحقیق از شک و تردید بیرون بیایند. من از زمان جوانی و دورههای دبیرستانی با مرحوم دکتر شریعتی از دور و نزدیک آشنایی کم و بیش داشتم. بارها که با هم بودیم، گفت: «اگر اشتباه میکنم، شما بیان کنید، بحث کنیم، من از اشتباه بیرون بیایم.» این خصوصیتش بود. این یکی از مزایای انسان است که دائما احتمال بدهد اشتباه میکند و در پی رفع اشتباهش باشد. مرحوم شریعتی این خصیصه را داشت؛ دائما گوش می داد، دائما فکر می کرد و آنچه را احسن بود ـ از هر مکتبی ـ میگرفت و مطلب دریافت میکرد و بعد آن احسنش را جذب میکرد.
این مکتبی است که ملتی را میتواند تغییر بدهد؛ همانطوری که گروه گروه جوانان ما را از کاخ جوانان به حسینیه ارشاد کشاند. هر روز یک معرکهای علیه شریعتی بود، مجالسی که ساواک گرداننده آنها بود، حالا آشکارا یا نهانی. و همین تغییر نفسی که در یک فرد متفکر، محقق ما و جوان آزاده ما پیش آمد و مردم را تغییر داد، زیربنایی شد برای این انقلاب بزرگ ما. همه سهم داشتند؛ یعنی قبل از این انقلاب، آنهایی که صاحب فکر و اندیشه بودند، زمینه فکری ساختند، اسلام را آنطوری که اسلام پیامبر، علی، اباذرها، حسینها بود، به مردم نشان دادند و رهبری بزرگ و قاطع حضرت آیتالله خمینی با آن رهبری قاطع این انقلاب را به ثمر رساند. امروز هم بر شما جوانها، بر شما فرزندان انقلاب اسلامی، بر شما فرزندان که مسئول امروز کشور هستید، اکنون و آینده بر دوش شماست. همان راهی که او رفت، برای تبیین اسلام انقلابی و اجتماعی، ادامه بدهید.
code