راه بی بازگشت برجام
بخش اول
 

سخنان قاطعانه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر متعلق بودن برجام به جهان و تضمین اجرای آن از سوی بروکسل، موضوعی مشخص را نشانه رفته و آن ضرورت پایبندی آمریکا به اجرای این توافق معتبر بین‌المللی به رغم میل باطنی رییس‌جمهوری این کشور است.
به گزارش ایرنا، در ماه‌های اخیر به خاطر مسائل مختلف شکافی بین اتحادیه اروپا و آمریکا شکل گرفته و با گذشت زمان بر عمق آن افزوده می شود تا جایی که برخی معتقدند این دو شریک تاریخی امروز راهی متفاوت را در پیش گرفته‌اند. مواضع آمریکا در قبال ناتو، خروج از پیمان آب و هوایی پاریس و بی توجهی به توافق هسته‌ای ایران تنها چند نمونه از مسائلی است که به شکل گیری و تعمیق شکاف میان آمریکا و اتحادیه اروپا منجر شده است. از مواضع آشکار سران بروکسل و واشنگتن در قبال یکدیگر می شود به تیرگی روابط آنها پی برد. همانند سخنان اخیر «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره برجام که از این توافق معتبر جهانی حمایتی تمام قد به عمل آورد که خود از مولفه‌های گوناگونی تاثیر پذیرفته بود.
پرچمداری ایران در اسلو و تاثیرگذار بر مواضع بروکسل
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در طول سال‌های گذشته، هماهنگ کننده مذاکرات هسته‌ای نیز به شمار می‌رفت در دوره پسابرجام از هر فرصتی برای اعلام حمایت از توافق هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ استفاده کرده است اما سخنان اخیر وی در نشست اسلو حمایت قاطعانه‌ای را تصویرگری می‌کند. موگرینی در این نشست اظهار داشت: «همه ما به این توافق هسته‌ای پایبند هستیم و این توافق متعلق به یک کشور نیست. این توافق متعلق به جامعه جهانی است و تا زمانی که مربوط به اتحادیه اروپا باشد ما تمام تلاش خود را می کنیم که مطمئن شویم که توافق اجرایی شده و در حال اجرا است. » این سخنان موگرینی پس از آن مطرح شد که «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان چند روز پیش در اجلاس مجمع اسلو حضور یافت و موضوع برجام و ضرورت پایبندی طرف مقابل به توافق را در گفت‌وگو با افرادی چون موگرینی، «جان کری» وزیر امور خارجه سابق آمریکا و «کوفی عنان» دبیر کل اسبق سازمان ملل مطرح ساخت. در همان دیدارها بود که آنها اجرای درست برجام به عنوان توافق معتبر بین المللی از سوی همه طرف‌ها را خواستار شدند؛ موضعی که می توان آن را برآیند مشارکت فعالانه وزیر امور خارجه کشورمان در اجلاس اسلو نامید. نکته مهمتر که مورد توجه جدی سران بروکسل قرار گرفته، پایبندی ایران به توافق هسته‌ای در عمر حدود یکسال و نیم اجرای برجام است که موگرینی را بر آن داشت تا نگاهی به گزارش‌های انتشار یافته از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته باشد؛ گزارش‌هایی که نشان می‌دهد هیچ گونه انحرافی در برنامه هسته‌ای ایران و جود ندارد و اجرای صحیح برجام از جانب جمهوری اسلامی به پیش می‌رود. در همین راستا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد: ما همین چند هفته پیش شاهد چندمین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بودیم که تایید کرد ایران به تعهدات خود در برجام پایبند است. موگرینی همچین اضافه کرد حالا که در آستانه رسیدن به سال دوم حصول برجام هستیم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ششمین گزارش جامع خود تایید می کند که ایران به توافق هسته‌ای پایبند است اما در هر حالتی اتحادیه اروپا تضمین می کند توافق هسته‌ای با ایران دوام خواهد داشت. سازمان بین‌المللی انرژی اتمی که از همان روزهای نخست گفت‌وگوهای هسته‌ای ارتباطی تنگاتنگ با ایران یافته بود، به طور مکرر گزارش‌هایی را درباره چگونگی پیشبرد برنامه هسته‌ای ایران در اختیار شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار می داد و پس از عملیاتی شدن برجام، این گزارش‌ها از پایبندی کشورمان به مفاد و بندهای مندرج در متن توافق حکایت دارد. آژانس در تازه‌ترین گزارش خود که دوازدهم خردادماه منتشر کرد سطح و ابعاد غنی‌سازی ایران را مورد تایید قرار داد و همچنین میزان تولید و ذخیره آب سنگین را کمتر از میزان مشخص شده در برجام برآورد کرد. در این میان اما هنوز ایالات متحده که خود عضوی از اعضای ۱+۵ محسوب می شود به دلیل شکل گیری تحولاتی در سیاست داخلی خود از همراهی با دیگر اعضای این گروه خودداری می کند.
آمریکا ناراضی توافق و ناتوان از برجام شکنی
دولت دموکرات گذشته و جمهوریخواه کنونی آمریکا دیدگاهی کاملا متفاوت از یکدیگر در قبال برجام دارند. «باراک اوباما» رییس جمهوری دموکرات آمریکا این توافق را بزرگترین دستاورد خود در حوزه سیاست خارجی می دانست و برای به ثمر رسیدن آن هر روزه با جمهوریخواهان کنگره در حال مناقشه بود. پس از آنکه در انتخابات ۲۰۱۶ این کشور جمهوریخواهان در کنار کنگره، دولت را نیز به دست گرفتند بر تلاش آنان برای زیر پاگذاشتن برجام افزوده شد اما غافل از اینکه دیگر متحدان اروپایی را در کنار خود نخواهند یافت. «دونالد ترامپ» رییس‌جمهوری جدید آمریکا که پاره کردن برجام را در رقابت‌های انتخاباتی مطرح می کرد پس از ورود به کاخ سفید مجبور به اجبار تغییر رویه داد و بر بازبینی توافق هسته‌ای تاکید کرد؛ خواسته‌ای که تحقق نیافت و پس از این نیز محقق نخواهد شد.تغییر رویه ترامپ از این رو حاصل شد که اصرار بر برجام شکنی یک طرفه آمریکا، هزینه‌های سنگینی را بر این کشور تحمیل می کرد. ضمن این که تصمیم‌های بزرگ و در عین حال نسنجیده ترامپ، انرژی وی را هدر داده و به خاطر این تصمیمات هر روز در آمریکا گرفته تا گوشه و کنار جهان تظاهرات اعتراضی را در مقابل خود می بیند. بنابراین در چنین شرایطی، ریسک ورود جدی به برجام و به عبارتی اجرای شعار انتخاباتی خود را به گوشه‌ای نهاده است.
عقب نشینی ترامپ در قبال برجام به منزله تایید توافق هسته‌ای نیست و از ناتوانی وی حکایت دارد چرا که مقامات کاخ سفید هر از گاهی مخالفت خود را با برجام اعلام می‌دارند. همانند سخنان اخیر «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه این کشور که در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان با ابراز بدبینی دولت جمهوریخواه ترامپ به توافق هسته‌ای، اظهار کرد «واقعیت این است که این توافق، بد بنا شده. سطح لازم برای پایبندی ایران خیلی پایین است. پس نباید عجیب باشد که دارند به آن عمل می‌کنند. چون عمل‌کردن به آن اصلا برایشان دشوار نیست».
ترامپ و همفکران وی معتقدند که توافق هسته‌ای راه را برای قدرت یابی فزون تر ایران باز کرده و تهران را به بازیگری موثر در منطقه مبدل ساخته است. آنان با چنین نگرشی سعی می کنند که حتی اگر خود قادر به زیر پاگذاشتن برجام نیستند ایران را تحریک و به نقض برجام وادار کنند که اقدام اخیر مجلس سنای این کشور مبنی بر تصویب پیش‌نویس طرح تحریم‌های جدید علیه ایران را می توان در این راستا تحلیل و تفسیر کرد.
مصائب ایران ستیزی در خاورمیانه
رهبران آمریکا با درکی مخدوش و نادرست از واقعیت‌های خاورمیانه انگشت اتهام‌های گوناگون را به سوی ایران نشانه می‌روند تا سیاست‌ها و منافع مورد نظر خود را در منطقه پیگیری کنند؛ رویکردی که از دید برخی تحلیلگران غربی پیامدهایی چون گسترش تروریسم را به بار خواهد آورد.
ایالات متحده و برخی متحدان منطقه‌ای واشنگتن سال‌ها است اتهام‌هایی متعدد را علیه جمهوری اسلامی ایران تکرار می‌کنند. این در حالی است که واشنگتن خود با یکی از بزرگترین حامیان تروریسم در جهان هم پیمان شده و رییس‌جمهوری آمریکا در کانون ناامن سازی‌های منطقه رقص شمشیر می کند. درحالی که بخش مهمی از اقدام‌های تروریستی در جهان به دست افراطیون مسلح نزدیک به عربستان سعودی انجام می شود اما مسائلی همچون معاملات تسلیحاتی چند صد میلیارد دلاری، حفظ موجودیت و منافع رژیم صهیونیستی و … باعث شده است کاخ سفید بر موضع غیرمنطقی خود اصرار بورزد و ایران را عامل تنش در منطقه نشان دهد.
رفتار کودکانه رهبران آمریکا
بیان اتهام‌های تکراری از سوی مقام‌های آمریکایی علیه ایران، از سوی بسیاری از تحلیلگران و رسانه‌ها بی پایه و با اهدافی خاص تفسیر شده است. تارنمای خبرگزاری روسی «راشا تودی» در گزارشی عنوان داشت ایالات متحده آمریکا در حالی ایران را به حمایت از تروریسم متهم می کند که مهمترین متحد منطقه‌ای این کشور یعنی عربستان سعودی هنوز از داعش و اقدامات آن پشتیبانی می کند. به نوشته رسانه روسی، بازی اتهام زنی و سرزنش‌ها علیه ایران چیز جدیدی نیست اما به رویه‌ای کودکانه تبدیل شده است زیرا زمانی که همه می دانند عربستان سعودی پشت گروه‌هایی همچون داعش ایستاده است بازهم انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه می رود. کارشناس این خبرگزاری افزود: ایران همیشه به علت ایستادگی خود مورد سرزنش آمریکا قرار دارد. آمریکا این رویه را دنبال کرده است تا تحریم‌ها علیه ایران را توجیه کند.
بر اساس این گزارش، بازی اتهام زنی آمریکا چیز جدیدی نیست. این تعجب آور نیست که ترامپ و کاخ سفید از اتهام زدن به متحدی همچون ریاض طفره می رود. این کشور از داعش به شدت حمایت می کند و از نظر ایدئولوژیکی به آن نزدیک است. ریاض و داعش نگاه یکسانی به مسائل دارند و هیچ حقی را به مرد، زن یا رقیبی که دیدگاه متفاوت دارد نمی دهند. به نوشته راشا تودی، در حالی که ریاض بنیانگذار و پدر تروریسم است ایران در کنار روسیه و سوریه در مقابل تروریسم مقاومت می کند. رد پای ریاض در تروریسم آشکار است ضمن اینکه عربستان توانسته است آمریکا را به واسطه دلارهای نفتی به این معرکه بکشاند. این گزارش بحران قطر را نیز در این چارچوب تحلیل کرد و ضمن اشاره به تقابل دیدگاهی تهران و واشنگتن در این موضوع افزود دشمنی میان دوحه و ریاض وجود دارد؛ اکنون عربستان به یک قربانی و سپر بلا برای تروریسم نیاز دارد. این درحالی است که عربستان مهمترین حامی تروریسم است نه ایران، اما نکته مهم این است که آن‌ها نیازمند یک عامل ترس هستند تا دشمنی‌ها را گسترش دهند.
خطای واشنگتن در تشخیص ریشه تحولات خاورمیانه
برخی تحلیل‌ها نیز مدل رفتاری مقام‌های آمریکا را از اساس اشتباه و هدفدار می بینند. آن‌ها اعتقاد دارند تا زمانی که سیاستگذاران و مجریان در آمریکا الگوی رفتاری و تفکری خود را عوض نکنند نمی توان شرایط تغییر را ایجاد کرد. تارنمای تحلیلی «لبلاگ»در گزارشی تاکید کرد که آمریکا باید از بدگویی و بهتان زدن علیه ایران دست بردارد. اینکه وزیر دفاع آمریکا می گوید هرجا را که در خاورمیانه نگاه می کنید ایران را می‌بینید، گفته‌ای نیست که با واقعیت همخوانی داشت باشد.این گزارش با روایت چند مورد از برخی حوادث تروریستی در منطقه آورد: این واقعیتی ساده است که ایران پشت بسیاری از اتفاق‌ها نیست. تا زمانی که دولتمردان آمریکایی دیدگاه خود را تغییر ندهند و این مدل فکری و رفتاری را دنبال کنند که همه جا و همه زمان‌ها ایران مسئول است؛ نتیجه‌ای به جز شکست نصیب آمریکا نمی‌شود. در این شرایط نکته قطعی آن است که آنها (آمریکایی‌ها) بیمار را به اشتباه تشخیص داده‌اند و به همین دلیل در حال معالجه اشتباه هستند.
سخنان وزیر دفاع آمریکا علیه ایران نشان می دهد که واشنگتن پر از افرادی است که گرفتار ایران هراسی هستند. در این چارچوب بسیاری از وقایع و سخنان در مورد ایران دچار مشکل بزرگنمایی شده است. چالش این است که به طور کلی آمریکایی‌ها دقیق و نکته سنج نیستند و می خواهند نقش بد را ایفا کنند حتی اگر این نمایش ناخوشایند، سیاست آن‌ها را ضعیف نشان دهد. این تحلیل افزود: ایران یک قدرت منطقه‌ای مهم و بازیگری نقش آفرین در موقعیت‌های گوناگون خاورمیانه است. ایران از حزب‌الله حمایت می کند اما اقدامات حزب‌الله با داعش و القاعده کاملا متفاوت است و حتی با داعش در سوریه و لبنان می جنگد. این گزارش تحلیلی جامع نوشت سیاست خارجی ایالات متحده در مورد ایران چهل سال شکست خورده است. سیاستگذاران دموکرات و جمهوریخواه آمریکا بدون شک در این چهار دهه با چنگ و دندان به جنگ با ایران رفتند اما همان اتفاقی که برای تحریم‌های کوبا رخ داد، برای هدف منزوی‌سازی ایران اتفاق افتاده و سیاست‌های کاخ سفید را بی اثر کرده است. به باور نویسنده به طور کلی سیاست‌های ایالات متحده در خاورمیانه درهم، نامشخص، غیرمفید و خطرناک است.
پیش فرض‌های غلط ترامپ
تحولات در منطقه حساس خاورمیانه به گونه‌ای رقم خورده است که دخالت‌های ایالات متحده، کاخ سفید را در کنار داعش و در راستای اهداف این گروه تروریستی قرار داده است. تارنمای تحلیلی آلترنتاز هم راستایی ایالات متحده با داعش خبر داد و نوشت رئیس جمهوری آمریکا اکنون جنگ خود را با ایران به راه انداخته و دو حمله تروریستی در تهران آغازی برای این بحران بوده است. گرچه داعش مسئولیت این حملات را پذیرفت اما این حملات، اهداف ترامپ را در گسترش دشمنی با ایران تضعیف نکرد. ترامپ میراث دار جنگ در افغانستان، عراق و سوریه و یک جنگ سرد با ایران است. وی حتی به دنبال آن است تا صلح سرد با ایران را به جنگ گرم تبدیل کند. دیدار ترامپ از عربستان سعودی طنزی نبود که تنها در آن گوی درخشان به نمایش درآید بلکه تشکیل شورایی متشکل از آمریکا و کشورهای سنی برای اعلان جنگ با ایران بود. به نوشته این تارنما، ترامپ با این کار به جنگ مذهبی در منطقه دامن می زند. وی حتی در سخنرانی رسمی خود نیز اتهام‌های تندی را علیه ایران مطرح کرد اما نکته اینجاست که همه تروریست‌ها در منچستر، پاریس و نیویورک بنیادگرای سنی بودند و هیچ یک از آن‌ها با ایران ارتباط نداشتند. از سال ۲۰۰۰ به بعد بیش از ۹۵ درصد عملیات تروریستی در جهان به وسیله شبه نظامیان وابسته به عربستان سعودی صورت گرفته است. این نشان می‌دهد که سیاست‌های ترامپ بر اساس پیش فرض‌هایی غلط شکل می گیرد. در واقع بی توجهی آمریکا به نقش عربستان سعودی راه را برای وهابی‌های داعش باز می کند که با شیعه، دموکراسی و حقوق زنان مخالف هستند. ترامپ پس از حمله تروریستی به منچستر از این اقدام ابراز انزجار کرد اما پس از حملات تروریستی تهران در مورد سفرش به سینسیناتی توییت‌هایی را فرستاد. کاخ سفید هم در بیانیه‌ای که در آن نامی از داعش برده نشد دوباره به ایران اتهام‌هایی را وارد کرد.حتی برخی تحلیلگران می گویند همزمانی تقریبی سفر ترامپ با حمله‌های تروریستی تهران اتفاقی نیست و می‌توان این اقدام را نوعی توطئه از سوی عربستان و ایالات متحده فرض کرد. این حادثه در حالی رخ داد که دولتمردان در آمریکا آتش جنگ مذهبی را شعله ورتر می کنند و تروریسم را در منطقه گسترش می دهند.
ادامه دارد

نسخه مناسب چاپ