. . . پنجره
اولین شانس
روزی مرد جوانی که در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود نزد کشاورز رفت… کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می‌کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد. مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد. باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت‎.‎
دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد.جوان پیش خودش گفت: منطق می‌گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد‎.‎
سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر می‌کرد ضعیف‌ترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود‎.‎‏ پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد… اما گاو دم نداشت‎!‎‏
زندگی پر از ارزش‌های دست یافتنی است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.

سود و زیان کار
روزی از روزها پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کاری را که می‌گوید انجام دهند‎:‎از هر وزیر خواست تا کیسه‌ای برداشته و به باغ قصر برود و کیسه‌ها را برای پادشاه با میوه‌ها و محصولات تازه پر کنند‎.‎
همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند‎.‎‏ وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه‌ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند‎!‎‏ وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه‌ها و با کیفیت‌ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می‌کرد تا اینکه کیسه اش پر شد‎.‎وزیر دوم با خود فکر می‌کرد که شاه این میوه‌ها را برای خود نمی‌خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی‌کند پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمی‌کرد تا اینکه کیسه را با میوه‌ها پر نمود.‏وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی‌دهد‎.‎‏ کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود‎!‎روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه‌هایی که پر کرده‌اند بیاورند‎.‎‏ وقتی وزیران نزد شاه آمدند به سربازانش دستور داد سه وزیر را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کیسه اش
به مدت سه ماه زندانی کنند!‏بهتر است در هر شرایطی، بهترین کار خود را انجام دهید چون در نهایت سود و زیان آن به خودتان بر می‌گردد.‏

code

نسخه مناسب چاپ