«کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: جهان به صورت فزایندهای فراملی شده، به طوری که ردیابی، رصد و ارزیابی تهدیدات امنیتی غیرممکن گردیده است و به دلیل وابستگیهای متقابل کشورها در عصر جهانی شدن، عدم امنیت در یک جامعه میتواند بر جوامع دیگر نیز تاثیر بگذارد.
به گزارش ایرنا از پکن، کمال خرازی روز شنبه در ششمین مجمع جهانی صلح در پایتخت چین افزود: جهانی شدن بر ضد خود یعنی ضد جهانی شدن تبدیل شده است و گسترش بیکاری، تروریسم، عدم امنیت در فضای واقعی و فضای سایبری را در پی داشت که امروزه به یک پدیده فراملی بسیار پیچیده تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: برخلاف دولتها که محدود به مرزهای خود هستند، جهان به صورت فزاینده فراملی شده است به طوری که ردیابی، رصد و ارزیابی تهدیدات امنیتی غیرممکن شده و به دلیل وابستگیهای متقابل کشورها در عصر جهانی شدن، عدم امنیت در یک جامعه میتواند بر جوامع دیگر نیز تاثیر بگذارد.
خرازی افزود: در این میان آنچه که بیش از همه کار را برای کشورها جهت مبارزه با تروریسم مشکل میسازد عدم همکاری جمعی است، به ویژه آنکه عدم همکاری کشورها و احیانا اختلاف بین آنها میتواند فضای بیشتری را برای تروریسم فراهم سازد.
وی به سه رویداد «استقلال کشورهای مستعمره و روی کار آمدن دولتهای دیکتاتوری»، «فروپاشی نظم دو قطبی جهان» و «ظهور پدیده جهانی شدن» به عنوان سه پدیده تأثیرگذار بر امنیت بینالمللی در دهههای پس از جنگ جهانی دوم نام برد و گفت: اگرچه در عالم نظری، جهانی شدن امیدهای بزرگی را در بین ملتها آفرید، ولی در عمل به ابزار زیاده خواهی و نفوذ فرهنگی قدرتهای بزرگ تبدیل شد.
او تصریح کرد: تقسیم کشورهای بزرگ به کشورهای کوچکتر با مرزهای ساختگی، انسانهای بسیاری را از موطن اصلی خود آواره و از تاریخ، فرهنگ و هویت اصلی خود جدا ساخت. این رویداد همچون آتشی زیر خاکستر، امکان درگیریهای قومیو بی ثباتی دائمیرا در این کشورها فراهم ساخت که بعضا به درگیریهایی منطقهای و بینالمللی کشیده شد که حتی تا امروز استمرار یافته است.
وی در مورد فروپاشی نظم دو قطبی جهان گفت: پس از فروپاشی شوروی، آمریکا در صدد تشکیل جهان تک قطبی برآمد که موفق نشد و به جای آن مجموعهای از قدرتهای منطقهای ظهور یافتند که مستقل از ابرقدرت آمریکا هرکدام از قدرت و نفوذ بالایی در منطقه خود برخوردار بودند.
خرازی افزود: این شرایط جدید، یعنی وجود قدرتهای بزرگ و منطقهای، پارادایم جدیدی را به نام جهانی شدن میطلبید تا همه قدرتهای بزرگ و منطقهای در آن مشارکت داشته باشند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان همچنین به ظهور پدیده جهانی شدن اشاره کرد و گفت که در چند دهه اخیر با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به شدت شتاب گرفت. خرازی گفت: در واقع جهانی شدن را میتوان فرصتی برای مشارکت همه دولت – ملتها در پیشبرد امور جهانی دانست، به طوری که موجب هم افزایی و برخورداری همه از مواهب آن شود. وی تصریح کرد که جهانی شدن میتوانست نظام مطلوب و آزمون شده دموکراسی در سطوح دولت ملتها را به الگویی کارآمد برای نظام جهانی پسا دوقطبی مبدل سازد و البته، متاسفانه گرچه در عالم نظری، جهانی شدن امیدهای بزرگی را در بین ملتها آفرید، ولی در عمل به ابزار زیاده خواهی و نفوذ فرهنگی قدرتهای بزرگ تبدیل شد و نارضایتی و ناامیدی کشورهای کوچک را فراهم ساخت.
خرازی گفت: در واقع جهانی شدن به نوعی استعمار فرانو انجامید که در آن صاحبان قدرت، ثروت و علم و فناوری منابع بیشتری را به خود اختصاص دادند وکشورهای کوچک همچنان در فقر و عقب ماندگی فروماندند.
جدال بین نظر و عمل در پدیده جهانی شدن همچنان ادامه یافت به طوری که در عمل آنچه پیشبینی میشد تحقق نیافت.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران اظهار داشت: از سوی دیگر، با توسعه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و شبکههای اجتماعی، تلاشهای قدرتهای بزرگ برای نفوذ فرهنگی در کشورهای دیگر از جمله کشورهای اسلامیو همسان سازی خرده جوامع اسلامیدر اروپا و تحقیر آنها گسترش یافت و موجبات ناخرسندی آنها را فراهم ساخت.
خرازی تصریح کرد: این نارضایتی فضایی را فراهم ساخت تا گروههای افراطی، تکفیری بتوانند نظر جوانان این جوامع را به خود جلب کنند و آنها را متقاعد سازند که جهانی شدن به معنای از دست رفتن ارزشها، اصالت و هویت جوامع دیگر در اثر نفوذ فرهنگی قدرتهاست.
وی خاطرنشان کرد: مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان نیز از عواملی بود که شرایط را برای شکل گیری و نیروگیری گروههای افراطی آسانتر ساخت.
خرازی گفت: «در چنین فضایی مقوله همکاریهای بینالمللی و منطقهای نیز دستخوش تحول شد. ائتلافهای منطقهای که میتوانست در خدمت توسعه جهانی باشد، به ابزاری در جهت منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شد. این روند تا انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا ادامه داشت، به طوری که هر یک از قدرتهای بزرگ تلاش میکردند منافع حداکثری خود را دنبال کنند.»
وی در بخش دیگری از سخنرانی خود افزود: رقابت حاصله بین قدرتهای بزرگ اقتصادی در عمل به سود یک طرف و زیان طرف دیگر انجامید، به طوری که در چنین مصافی ابرقدرتی همچون آمریکا خود را بازنده یافت و این موجب ظهور رئیس جمهورجدیدی در آمریکا شد که ضد جهانی شدن بود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: در این میان انفجار انقلابهای عربی در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه و پیامدهای آن از جمله دخالت برخی از کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی، امارات، قطر در کشورهای این منطقه، همچون سوریه، یمن و بحرین و حمایت آنها از گروههای افراطی مذهبی منجر به تشکیل گروههای تروریستی – تکفیری بزرگی همچون القاعده و داعش در این مناطق شد و آنها را با معضل بزرگی روبرو ساخت که میرفت تا موجب سرنگونی حکومتهای منطقه و تشکیل دولتی تکفیری و ضد بشری در سرزمینهای عراق، سوریه و لبنان شود.
وی گفت: «آنچه در اینجا به عنوان یک واقعیت باید مورد تاکید قرار گیرد نقش قدرتهای فرامنطقهای در حمایت یا سکوت در برابر شکل گیری این گروههای تروریستی در منطقه خاورمیانه بود. کشورهای اروپایی و آمریکا در برابر این پدیده از کشورهایی حمایت کردند که پدید آورندگان آن گروهها بودند و حتی اطلاعات، سلاح، آموزش و امکانات در اختیار آنها قرار دادند تا دولتهای قانونی عراق و سوریه را سرنگون سازند.»
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: متاسفانه امروزه شاهد آن هستیم که بعضی کشورها بخاطر منافع اقتصادی خود حتی امنیت ملی خود را نیز نادیده میگیرند.
او افزود: متاسفانه چنین رفتار محافظه کارانه ای از سوی برخی کشورهای اروپایی نیز دیده میشود. آنها با وجود آنکه میدانند منشا تروریسم تکفیری وهابیت و خاستگاه آن عربستان سعودی است و این کشور در ایجاد و حمایت از تروریستهای مزبور نقش اساسی داشته و دارد، به دلیل منافع مادی خود سکوت اختیار کرده و برغم صدماتی که از گروههای تروریستی دیدهاند عکس العمل جدی در برابر آن کشور نشان نمیدهند.
خرازی افزود: سرزنش خارجیها، جلوگیری از سفر اتباع کشورهای اسلامیبه آمریکا، کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک برای جلوگیری از مهاجرتهای غیر قانونی، تهدید دیگر کشورها به دلیل صادرات اجناس رقابتی خود به آمریکا و در نتیجه بیکاری روزافزون کارگران و رشد ناچیز اقتصادی آمریکا از مواردی بود که مورد تأکید کاندیدای مزبور قرار داشت که همه را ناشی از جهانی شدن میدانست. بدین ترتیب، جهانی شدن از یکسو موجب ظهور افراط گرایی و مشکلات امنیتی در جوامع دیگر شد و از سوی دیگر برای قدرتهای اقتصادی از جمله آمریکا عقب ماندگی اقتصادی ورشد ملی گرایی افراطی را در پی داشت.
وی افزود: جنبش ضد جهانی شدن ریشه در گسترش افراط گرایی و تروریسم، هراسهای امنیتی، وضع اقتصادی کشورها، بیکاری جوانان و مهاجرت پناهجویان دارد.
وی اظهار داشت: جهانی شدن چنانچه مبتنی بر عدالت و مشارکت همه کشورها در اداره جهان باشد و از زیاده خواهی و اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ جلوگیری به عمل آید میتواند به رشد و شکوفایی همگان بینجامد. ایران از چنین دنیای چند قطبی که مبتنی بر اصول دموکراسی اداره شود استقبال میکند.
به گزارش ایرنا از پکن، کمال خرازی روز شنبه در ششمین مجمع جهانی صلح در پایتخت چین افزود: جهانی شدن بر ضد خود یعنی ضد جهانی شدن تبدیل شده است و گسترش بیکاری، تروریسم، عدم امنیت در فضای واقعی و فضای سایبری را در پی داشت که امروزه به یک پدیده فراملی بسیار پیچیده تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: برخلاف دولتها که محدود به مرزهای خود هستند، جهان به صورت فزاینده فراملی شده است به طوری که ردیابی، رصد و ارزیابی تهدیدات امنیتی غیرممکن شده و به دلیل وابستگیهای متقابل کشورها در عصر جهانی شدن، عدم امنیت در یک جامعه میتواند بر جوامع دیگر نیز تاثیر بگذارد.
خرازی افزود: در این میان آنچه که بیش از همه کار را برای کشورها جهت مبارزه با تروریسم مشکل میسازد عدم همکاری جمعی است، به ویژه آنکه عدم همکاری کشورها و احیانا اختلاف بین آنها میتواند فضای بیشتری را برای تروریسم فراهم سازد.
وی به سه رویداد «استقلال کشورهای مستعمره و روی کار آمدن دولتهای دیکتاتوری»، «فروپاشی نظم دو قطبی جهان» و «ظهور پدیده جهانی شدن» به عنوان سه پدیده تأثیرگذار بر امنیت بینالمللی در دهههای پس از جنگ جهانی دوم نام برد و گفت: اگرچه در عالم نظری، جهانی شدن امیدهای بزرگی را در بین ملتها آفرید، ولی در عمل به ابزار زیاده خواهی و نفوذ فرهنگی قدرتهای بزرگ تبدیل شد.
او تصریح کرد: تقسیم کشورهای بزرگ به کشورهای کوچکتر با مرزهای ساختگی، انسانهای بسیاری را از موطن اصلی خود آواره و از تاریخ، فرهنگ و هویت اصلی خود جدا ساخت. این رویداد همچون آتشی زیر خاکستر، امکان درگیریهای قومیو بی ثباتی دائمیرا در این کشورها فراهم ساخت که بعضا به درگیریهایی منطقهای و بینالمللی کشیده شد که حتی تا امروز استمرار یافته است.
وی در مورد فروپاشی نظم دو قطبی جهان گفت: پس از فروپاشی شوروی، آمریکا در صدد تشکیل جهان تک قطبی برآمد که موفق نشد و به جای آن مجموعهای از قدرتهای منطقهای ظهور یافتند که مستقل از ابرقدرت آمریکا هرکدام از قدرت و نفوذ بالایی در منطقه خود برخوردار بودند.
خرازی افزود: این شرایط جدید، یعنی وجود قدرتهای بزرگ و منطقهای، پارادایم جدیدی را به نام جهانی شدن میطلبید تا همه قدرتهای بزرگ و منطقهای در آن مشارکت داشته باشند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان همچنین به ظهور پدیده جهانی شدن اشاره کرد و گفت که در چند دهه اخیر با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به شدت شتاب گرفت. خرازی گفت: در واقع جهانی شدن را میتوان فرصتی برای مشارکت همه دولت – ملتها در پیشبرد امور جهانی دانست، به طوری که موجب هم افزایی و برخورداری همه از مواهب آن شود. وی تصریح کرد که جهانی شدن میتوانست نظام مطلوب و آزمون شده دموکراسی در سطوح دولت ملتها را به الگویی کارآمد برای نظام جهانی پسا دوقطبی مبدل سازد و البته، متاسفانه گرچه در عالم نظری، جهانی شدن امیدهای بزرگی را در بین ملتها آفرید، ولی در عمل به ابزار زیاده خواهی و نفوذ فرهنگی قدرتهای بزرگ تبدیل شد و نارضایتی و ناامیدی کشورهای کوچک را فراهم ساخت.
خرازی گفت: در واقع جهانی شدن به نوعی استعمار فرانو انجامید که در آن صاحبان قدرت، ثروت و علم و فناوری منابع بیشتری را به خود اختصاص دادند وکشورهای کوچک همچنان در فقر و عقب ماندگی فروماندند.
جدال بین نظر و عمل در پدیده جهانی شدن همچنان ادامه یافت به طوری که در عمل آنچه پیشبینی میشد تحقق نیافت.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران اظهار داشت: از سوی دیگر، با توسعه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و شبکههای اجتماعی، تلاشهای قدرتهای بزرگ برای نفوذ فرهنگی در کشورهای دیگر از جمله کشورهای اسلامیو همسان سازی خرده جوامع اسلامیدر اروپا و تحقیر آنها گسترش یافت و موجبات ناخرسندی آنها را فراهم ساخت.
خرازی تصریح کرد: این نارضایتی فضایی را فراهم ساخت تا گروههای افراطی، تکفیری بتوانند نظر جوانان این جوامع را به خود جلب کنند و آنها را متقاعد سازند که جهانی شدن به معنای از دست رفتن ارزشها، اصالت و هویت جوامع دیگر در اثر نفوذ فرهنگی قدرتهاست.
وی خاطرنشان کرد: مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان نیز از عواملی بود که شرایط را برای شکل گیری و نیروگیری گروههای افراطی آسانتر ساخت.
خرازی گفت: «در چنین فضایی مقوله همکاریهای بینالمللی و منطقهای نیز دستخوش تحول شد. ائتلافهای منطقهای که میتوانست در خدمت توسعه جهانی باشد، به ابزاری در جهت منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شد. این روند تا انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا ادامه داشت، به طوری که هر یک از قدرتهای بزرگ تلاش میکردند منافع حداکثری خود را دنبال کنند.»
وی در بخش دیگری از سخنرانی خود افزود: رقابت حاصله بین قدرتهای بزرگ اقتصادی در عمل به سود یک طرف و زیان طرف دیگر انجامید، به طوری که در چنین مصافی ابرقدرتی همچون آمریکا خود را بازنده یافت و این موجب ظهور رئیس جمهورجدیدی در آمریکا شد که ضد جهانی شدن بود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: در این میان انفجار انقلابهای عربی در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه و پیامدهای آن از جمله دخالت برخی از کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی، امارات، قطر در کشورهای این منطقه، همچون سوریه، یمن و بحرین و حمایت آنها از گروههای افراطی مذهبی منجر به تشکیل گروههای تروریستی – تکفیری بزرگی همچون القاعده و داعش در این مناطق شد و آنها را با معضل بزرگی روبرو ساخت که میرفت تا موجب سرنگونی حکومتهای منطقه و تشکیل دولتی تکفیری و ضد بشری در سرزمینهای عراق، سوریه و لبنان شود.
وی گفت: «آنچه در اینجا به عنوان یک واقعیت باید مورد تاکید قرار گیرد نقش قدرتهای فرامنطقهای در حمایت یا سکوت در برابر شکل گیری این گروههای تروریستی در منطقه خاورمیانه بود. کشورهای اروپایی و آمریکا در برابر این پدیده از کشورهایی حمایت کردند که پدید آورندگان آن گروهها بودند و حتی اطلاعات، سلاح، آموزش و امکانات در اختیار آنها قرار دادند تا دولتهای قانونی عراق و سوریه را سرنگون سازند.»
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: متاسفانه امروزه شاهد آن هستیم که بعضی کشورها بخاطر منافع اقتصادی خود حتی امنیت ملی خود را نیز نادیده میگیرند.
او افزود: متاسفانه چنین رفتار محافظه کارانه ای از سوی برخی کشورهای اروپایی نیز دیده میشود. آنها با وجود آنکه میدانند منشا تروریسم تکفیری وهابیت و خاستگاه آن عربستان سعودی است و این کشور در ایجاد و حمایت از تروریستهای مزبور نقش اساسی داشته و دارد، به دلیل منافع مادی خود سکوت اختیار کرده و برغم صدماتی که از گروههای تروریستی دیدهاند عکس العمل جدی در برابر آن کشور نشان نمیدهند.
خرازی افزود: سرزنش خارجیها، جلوگیری از سفر اتباع کشورهای اسلامیبه آمریکا، کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک برای جلوگیری از مهاجرتهای غیر قانونی، تهدید دیگر کشورها به دلیل صادرات اجناس رقابتی خود به آمریکا و در نتیجه بیکاری روزافزون کارگران و رشد ناچیز اقتصادی آمریکا از مواردی بود که مورد تأکید کاندیدای مزبور قرار داشت که همه را ناشی از جهانی شدن میدانست. بدین ترتیب، جهانی شدن از یکسو موجب ظهور افراط گرایی و مشکلات امنیتی در جوامع دیگر شد و از سوی دیگر برای قدرتهای اقتصادی از جمله آمریکا عقب ماندگی اقتصادی ورشد ملی گرایی افراطی را در پی داشت.
وی افزود: جنبش ضد جهانی شدن ریشه در گسترش افراط گرایی و تروریسم، هراسهای امنیتی، وضع اقتصادی کشورها، بیکاری جوانان و مهاجرت پناهجویان دارد.
وی اظهار داشت: جهانی شدن چنانچه مبتنی بر عدالت و مشارکت همه کشورها در اداره جهان باشد و از زیاده خواهی و اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ جلوگیری به عمل آید میتواند به رشد و شکوفایی همگان بینجامد. ایران از چنین دنیای چند قطبی که مبتنی بر اصول دموکراسی اداره شود استقبال میکند.