فرهنگ/به مناسبت سالگرد مجیدآقا اروانی
کتابفروشی های تبریز
دکتر برادران شکوهی
 

کتابفروشی شمس، مدیر: مجید آقا اروانی
نشانی: از ۴۳-۱۳۴۰ (بازار شیشه‌گرخانه): ۱۳۴۳ تا (۱۳۸۸)، خیابان امام (پهلوی سابق)، سه‌راه طالقانی (شاه)، مقابل (ارک)
سال‌های فعالیت: ‌۴۸ سال، تولد: سال ۱۳۱۱، تبریز، کوچه‌ی سیّدلر، محله خیابان.
در جوانی به سال ۱۳۴۰، کتاب‌فروشی شمس را دایر می‌سازد. این سال‌ها بازار شیشه‌گرخانه برعکس امروز، مرکز وراسته‌ی کتاب‌فروشان و انتشاراتی شهر بود. کتاب‌فروشی در خیابان، حتی خیابان پهلوی آن سال‌ها که خیابان اصلی و طولانی‌ترین خیابان شهر می‌باشد معمول نبود جز لوازم‌التحریر فروشی و یکی دو بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین کتاب‌فروشی کتاب‌های درسی در «داش‌مغازه‌لر و کوی «لیلاوا، شهناز و شریعتی جنوبی» امروز و کتاب‌فروشی چهر، در خیابان اصلی شهر، چند دکه‌ی مطبوعاتی که معروف‌ترین آن دکه‌ی روزنامه‌فروشی مرحوم «حاج حمیدآقا ملازاده»، کتاب‌فروشی ارک بود که خود مقاله‌ای می‌خواهد که در دست تهیه دارم. و نیز (بنگاه دین و دانش) در خیابان تربیت که این خیابان خود، در عین حال کانون مطبوعات و جریانات سیاسی و اجتماعی بعد از سوم شهریور ۱۳۲۰، سال ۱۳۴۳ ناظر کتاب‌فروشی شمس در محل فعلی آن شدیم و اولین بار بود که شاهد مراسم افتتاح یک کتاب‌فروشی با مراسم خاصی بودیم. علی‌الخصوص می‌گفتند استاد معروف جامعه‌شناسی زنده‌یاد دکتر علی‌اکبر ترابی هم به نوعی با این انتشاراتی همکاری خواهند کرد. بعضی‌ها می‌گفتند مدیریت علمی انتشاراتی با ایشان هست، بعضی‌ها معتقد بودند که دکتر علاوه از کتاب‌ها و تألیفات خود، قسمت انتشارات، نیز زیرنظر ایشان خواهد بود. واقعیت این است که مجیدآقا و برادرش بیوک خان (کتاب‌فروشی دنیا)ی امروز در تهران و رحیم آقا وطن‌خواه و دکتر، چهار نفری شراکتاً کتاب‌فروشی را دایر کردند. چندی بعد با صحبت‌هایی که با مرحوم محمدعلی فرزانه در تهران شد با او نیز شریک شدند و بیوک‌خان راهی تهران و دو سال بعد نوبل و دکتر ترابی هم جدا شدند و انتشاراتی را اروانی خود به عهده گرفت.
روز افتتاح، با استقبال گرم و صمیمانه آقایان مواجه بودیم. دوستداران کتاب با خوشحالی و شادمانی به همدیگر اطلاع داده، با دسته گل‌ها و انواع و اقسام هدیه‌ها تبریک و تهنیت‌گویان فرا می‌رسیدند. یادم هست به مجیدآقا پیشنهاد کردم که اسامی کسانی که امروز به دیدار می‌آیند در دفتری یادداشت و در تاریخچه کتابفروشی بازماند که امروز، روز ارزشمندی است، چنان‌که گفتم چندی نگذشت که شرکاء از هم جدا شدند و دکتر نیز به علت تدریس و تألیف و فعالیت‌های علمی در دانشگاه تبریز فرصت همکاری نیافتند، شمس ماند و مجید آقا.
مجیدآقا به کار برخاست، با انتشار کتاب‌های زنده‌یاد صمد بهرنگی، نام و نشانی یافت و الحق اروانی خود نیز انتشاراتی را جز با نیّت طبع و توزیع چنین کتاب‌هایی شروع نکرده بود و راهی داشت… به مرور «متل‌ها و چیستان‌ها»، «افسانه‌های آذربایجان»، «خرابکار»، «ما الاغ‌ها» که هر دو از ترکی استانبولی ترجمه بودند؛ انتشار یافت. بعد کتاب‌های متعدد دیگر که فهرست آنها تا آنجا که ممکن و مقدور بود آورده می‌شود.
فهرست انتشارات
۱- محمود، اکبر؛ نورانی، مهدی، «رازها»، نظم و نثر، تبریز، ۱۳۴۲٫
۲- بهرنگی، صمد، «پاره پاره»، دوغرولدان (ص، قارانقوش)، آذربایجان دیلینده اولان شعرلردن بیر نمونه، بایاتی لارینان بئله، چ ۱، تیر ماه ۱۳۴۲، چ دوم بهار ۱۳۵۹، ۲۰۹ ص، ۱۰۰ ریال.
۳- مقدم، علی (دکتر)، حقایقی درباره سرطان، مقدمه و ترجمه، شمس با همکاری فرانکلین، ۱۳۴۳٫
۴- مصری، محمد، خودآموز انشاء و برنامه‌نگاری، تبریز، ۱۳۴۳٫
۵- پت‌مک‌گردی، سیگار و تندرستی، ترجمه‌ی دکتر عبدالامیر سلیم، به انضمام سیگار یا انتحار تدریجی، دکتر علی مقدم، تبریز.
۶- جرسلید، آرتور، شناخت خویشتن، ترجمه‌ی محمدنقی براهنی و غلامحسین ساعدی، تبریز، شمس… فرانکلین، ۱۳۴۳٫
۷- دهقانی، بهروز و صمد بهرنگی، «افسانه‌های آذربایجان»، ج ۱، چاپ خورشید، طرح روی جلد از: مرتضی ممیز، ۱۴۳ ص، ۳۰ ریال، اردیبهشت ماه ۱۳۴۴٫
۸- فرزانه، م. ع (محمدعلی)، «بایاتیلار»، چ ۱، ۱۳۴۴٫
۹- بهرنگی، صمد، کندوکاو در مسائل تربیتی ایران، چ ۲، ۱۳۴۴٫
۱۰- اسفندیاری، علی (نیما یوشیج)، «ماخ اولا»، ۱۳۴۴٫
۱۱- امینی، یدالله (مفتون)، «کولاک»، چاپخانه‌ی محمدیه، ۱۳۴۴٫
۱۲- فرزانه، م. ع (محمدعلی)، «مبانی دستورزبان آذربایجان، اصوات و کلمات»، ۱۳۴۴٫
۱۳- دهقانی، بهروز، بهرنگی، صمد، «متل‌ها و چیستان‌»ها [قوشماجالار، تاپماجالار]، چ ۱، علمیه، ۸۷ ص، ۲۵ ریال، بهار ۴۵٫
۱۴- بهرنگی، صمد، «افسانه‌های محبت، قوچ‌علی و دختر پادشاه»، چ ۴، تبریز، ۱۳۴۸٫
۱۵- بهرنگی، صمد، «اولدوز و عرسک سخنگو»، تبریز، ۱۳۴۸٫
۱۶- بهرنگی، صمد، «اولدوز و کلاغ‌ها»، تبریز، ۱۳۴۸٫
۱۷- بهرنگی، صمد، «بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری»، تبریز، ۱۳۴۸٫
۱۸- بهرنگی، صمد، «پسرک لبوفروش»، تبریز، ۱۳۴۸٫
۱۹- نسین، عزیز، ایزگوو، مظفر و دیگران، «خرابکار»، ترجمه‌ی:‌ صمد بهرنگی، تبریز، ۱۳۴۸٫
۲۰- بهرنگی، صمد، «شش مقاله از بهرنگ»، درباره‌ی شناخت و تاریخ، تبریز، ۱۳۴۸٫
۲۱- بهرنگی، صمد، «قصه‌های بهرنگی»، تبریز، ۱۳۴۸٫
۲۲- بهرنگی، صمد، «کچل کفترباز»، چ ۱، چاپ خورشید، ۲۶ ص، ۸ ریال، چ ۲، زمستان ۴۷، چ ۳، تابستان ۱۳۴۸٫
۲۳- ترجانی‌زاده، احمد، «تاریخ ادبیات عرب»، از:‌ (دوره‌ی جاهلیت تا عصر حاضر)، ۱۳۴۸٫
۲۴- بهرنگی، صمد، «مجموعه‌ی مقاله‌ها»، انتشارات شمس، تبریز، ۱۳۴۸٫
۲۵- بهرنگی، صمد، «یک هلو و هزار هلو»، چ ۲، چاپ مهدآزادی، ۳۵ ص، ۱۰ ریال، ۱۳۴۸٫
۲۶- سیبریاک، مامین، شاعر، و «کلاغ سیاهه»، ترجمه‌ی صمد بهرنگی، چ مهدآزادی، ۵۰ ص، ۱۰ ریال، خرداد ۱۳۴۸٫
۲۷- هیوز، لنگستن، «قصه‌گوی سیاه»، ترجمه‌ی: بهروز دهقانی، تبریز، ۱۳۴۹٫
۲۸- نسین، عزیز، «ما الاغ‌ها» ترجمه‌ی بهرنگی، ۱۳۵۰٫
نشریات بدون تاریخ
۲۹- ساعدی، غلامحسین، «بهترین بابای دنیا»، (نمایشنامه)، گوهر مراد،…
۳۰- شاملو، اخوان ثالث و فروغ، «مجموعه‌ی شعر»، ترجمه‌ی صمد بهرنگی: «گئجه‌دیر باخ گئجه‌دیر»،…
۳۱- زمانوف، عباس، «صابر و معاصرین او»، ترجمه‌ی اسد بهرنگی،…
۳۲- صحت، عباس، «کوچ»، (مجموعه شعر برای کودکان)،…
۳۳- خلیلی، عظیم، «شمال» (مجموعه قصه)،…
۳۴- رئیس‌نیا، رحیم، «بچه‌های هیروشیما»، (مجموعه‌ی گزارش‌هایی از زبان بچه‌ها که شاهد عینی انفجار بمب اَتمی بر فراز هیروشیما بودند).
۳۵- رئیس‌نیا، رحیم، «دنیا انبار اسلحه»، (مقالاتی درباره جنگ)، (تجارت اسلحه در جهان).
۳۶- مورزوف، گ، رماسنکوف. و، «روانپزشکی علمی»، ترجمه‌ی منوچهر شفیعی.
۳۷- مفتون امینی، یدالله، «موج یا نهنگ»، (مجموعه‌ی شعر)
۳۸- تقوی، نعمت‌الله، (برگردان)، «جهان سوم از نظر جامعه‌شناسی و جمعیت‌شناسی».
۳۹- انشاء ساده، جلد ۱، مخصوص دانش‌آموزان سوم و چهارم دبستان.
۴۰- …، جلد ۲، …، پنج و اول راهنمایی.
۴۱- کاسترو، فیدل، «انقلاب فرهنگی در کوبا»، غلامحسین فرنود.
۴۲- اشراقی، عباس، «می‌خواهم ترکی آذربایجانی یاد بگیرم، آذری ترکجه‌سی ئویرنیرم»، شمس، چ ۱، ۹۳ ص، پائیز ۵۸٫
۴۳- هاشمی تنگستانی، جلال، «می‌توانی زندانبان نباشی!» (مجموعه داستان برای نوجوانان)، ۸۸ ص، ۷۵ ریال، بهار ۵۸٫
۴۴- پولاد. م. «تصویر صمد» (مجموعه طرح و کارتون)، چ ۲، با تجدیدنظر و اضافت، ۱۰۰ ص، ۹۰ ریال، بهار ۱۳۵۹٫
۴۵- تقوی، نعمت‌الله، گفتاری چند در جامعه‌شناسی خانواده، چ ۱، ۵۹ ص، چهار تومن، ۳۶ [۱۳۵۶].
۴۶- فورایف، «دومین جنگ امپریالیستی جهان» (سیری کوتاه در تاریخ معاصر جهان)، ترجمه و نگارش:‌ رحیم رئیس‌نیا، چ۱، تابستان ۵۹، ۶۳ ص، ۵۰ ریال.
۴۷- شهریار، محمدحسین، «حیدربابایه سلام» و…(۴)
۴۸- رحیم چاوش اکبری «ناله‌ی سه تار» نشر صداـ‌‌تهران‌ـ ۱۳۷۶٫
۴۹- مسعود عالم‌پوررجبی، «سیمای احساس» انتشارات احساس، تبریز، ۱۳۷۷٫
۵۰- مونتگمری «آن‌شرلی با موهای قرمز»، ترجمه: امیرحسین علمشاهی، تبریز، شمس، ۱۳۷۹٫
۵۱- دکتر علی‌اکبر ترابی «کعبه دل‌ها» فروغ آزادی‌ـ‌تبریز‌ـ۱۳۷۹٫
۵۲- گردآوری عبدالرحمن صادق رحمانی «یادها و یادگارها» نعمتی، تبریز، ۱۳۷۹٫(۵)
۵۳- صمد محمدی آسیابی، «خودآموز تندخوانی» نشر رهیافت (شمس)، تبریز، ۱۳۸۲٫
۵۴- آنتونی رابینز، «مجموعه کتاب‌های موفقیت»، انتشارات شمس، تبریز، ۱۳۸۳٫
۵۵- لئوبوسکالیا، «مجموعه کتاب‌های موفقیت»، انتشارات شمس، تبریز، ۱۳۸۳٫
۵۶- کاترین پاندر، «مجموعه کتاب‌های موفقیت»، انتشارات شمس، تبریز، ۱۳۸۳٫
۵۷- وین رایر، «مجموعه کتاب‌های موفقیت»، انتشارات شمس، تبریز، ۱۳۸۳٫
۵۸- دهناد، بهروز «خنده‌سرا»، انتشارات شمس، تبریز، ۱۳۸۴٫
۵۹- صمد حسین‌پور «مثنوی نیزار عشق»، نشر رهیافت (شمس)، تبریز، ۱۳۸۴٫
۶۰- بهزادی حسین «دو دوست دو دزد ولی نامرد»، رهیافت (شمس)، ‌۱۳۸۵٫
۶۱- مرتضی جعفری ثانی، «مجموع آثار نقاشی».
چاپ و انتشار این کتب‌ها در سال‌های ۴۰ تا ۵۷، بازی کردن با زندگی بود!‌
شمس، تنها در فاصله هفت و هشت سال ۴۳ تا ۱۳۵۰، نزدیک به بیست عنوان از تألیف و ترجمه‌ی بهرنگی را چاپ و پخش نمود. حدود سال‌های ۱۳۵۰ بود که در خفا و نهان شایع شد که مجیدآقا را گرفته‌اند! در این سال‌ها ما همچنان از مشتریان پروپاقرص و ثابت‌قدم کتاب‌فروشی بودیم. اگر امروز به کتابخانه‌های مختصر خود می‌بالیم از برکت ملاحظه و رعایت کتاب‌فروشی‌هایی چون: «شمس» و «سپهر» هستیم که با چندرغازی دسته دسته کتاب‌ها را برده و می‌بریم تا کی تسویه حساب شود؟!
من خود جز نسخ چند، تمامی انتشارات شمس را دارم و به مناسبت معلمی و کتاب‌دوستی با مؤلفان و نویسندگان این کتاب‌ها زنده‌یادان: استاد عبدالامیر سلیم، محمدعلی فرزانه، بهرنگی، دهقانی و ساعدی و اسد بهرنگی، رحیم رئیس‌نیا، نعمت‌الله تقوی، دکتر ترابی، مفتون امینی، همکاری فرهنگی و آشنایی و رقاقت داشته و دارم و حتی مطالبی درباره‌ی بهرنگی و ساعدی و ترابی و مفتون نوشته‌ام. به حضور شهریار می‌رسیدم که این دیدارها را نوشته‌ام با مرحوم دکتر علی مقدم آشنا بودم و در اواخر یکی دو بار مرا نیز با تربت و آب قرآن و ورد و ذکر با طریقت خود معالجه‌ام کردند.
با اسد بهرنگی در شصت سال پیش در خدمت نظام در سلطنت‌آباد تهران هم‌گروهان بودیم و خاطره‌ها داریم.

code

نسخه مناسب چاپ