کودکی فقط یکبار تجربه میشود. مثل باقی عمر هیچ چیز تکرار نمیشود. اما چیزی که کودکی را خاص و متمایز میکند، این است که هر چه در آن اتفاق میافتد بر همه زندگی آدمی تاثیر میگذارد.
به عنوان انسانهای بالغ همه ما چه خوب و چه بد بر اساس آنچه که در کودکی یاد گرفتهایم، باورها و عقاید خود را ساختهایم. به همین دلیل است که لازم است در مواجهه با فرزندان خود مراقب باشیم که آنها را در معرض آسیبهای دوران کودکی قرار ندهیم.
کودکان چگونه در معرض آسیب قرار میگیرند؟
برای والدین و مراقبان کودک، شناخت عوامل آسیبزنندهای که زندگی کودک را تحت تاثیر قرار میدهند بسیار مهم است. اگر شما مراقب یک کودک هستید، لازم است بدانید چگونه باید مانع این آسیبها شوید.
رفتار با کودک مثل یک بزرگسال
برخی از والدین با کودکان خود مثل یک فرد بزرگسال رفتار میکنند اما این یک اشتباه محض است، آنها کودک هستند و تواناییهای یک فرد بزرگسال را ندارند.
کودک در مرحله رشد مغز کاملی ندارد به همین دلیل او از نظر ذهنی و عاطفی بالغ نیست.
انتظار والدین از یک کودک برای اینکه شبیه یک بزرگسال رفتار کند، نادرست است. اینکه کودکتان را به رستورانی ببرید و او نتواند همانطور که شما انتظار دارید رفتار کند، طبیعی است. انتظار نداشته باشید او عاقلانه رفتار کند چون شما چنین چیزی را دوست دارید.
برای کودک فرصتهایی برای کودکی کردن فراهم کنید. اسباب بازیهای مناسب، بازیهای مناسب و امکانات مورد نیاز در کودکی ضروری هستند.
آموزشهای فشرده
اشتباه والدین در پر کردن همه اوقات کودک با آموزش باعث میشود، خیلی از آنها پیش از شروع دانشگاه یا کار دلزده و خسته باشند.
کودکی که بیش از حد با درس و کلاس و فعالیتهای آموزشی وقت خود را پر کرده است، کمتر فرصتی برای تجربه کودکی
دارد.
در پایان روزی که او به مدرسه رفته، کلاس ورزش رفته و موسیقی یاد گرفته، وقتی برای لذتهای ساده کودکی وجود ندارد. چنین کودکی همواره دچار استرس است، چرا که میترسد از پس این برنامههای دیوانهکننده
برنیاید.
کودکان امروزی از همان سالهای اولیه با انواع آموزشهای دلخواه والدین، سرگرم میشوند. اما هر کودکی نیاز دارد آزادانه بازی کند، رویاهای خودش را داشته باشد و جهان را با تجربههای ساده زندگی کشف کند.
کودک پر مشغله وقتی برای بازیهای ساده ندارد و خلاف تصور والدینی که گمان میکنند کلاسهای آموزشی فراوان فرصتی برای یادگیری و بهبود مهارتهاست، چنین کودکی سادهترین مهارتهای زندگی را نمیآموزد.
آزارهای جسمی و روحی
هیچ بحثی وجود ندارد که آزارهای جسمی به کودکان آسیب میزند. اما خیلی از والدین از آزارهای عاطفی غافل هستند و تاثیر آنرا نادیده میگیرند. کلمهها مثل چسب هستند و به راحتی پاک نمیشوند.
وقتی به کودک میگویید «احمق»، «بد» و یا «زشت» و او را در معرض تحقیر قرار میدهید، نباید انتظار داشته باشید که او به آسانی فراموش کند. هیچ چیز به اندازه واژههای تحقیرآمیز به کودک آسیب نمیزند. مراقب حرف و عملتان باشید. اگر انتقادی دارید، آنرا به رفتار کودک معطوف کنید نه به شخصیت او.
توقع حل کردن مشکلات
از کودکتان انتظار نداشته باشید که مشکلات شما را حل کند این وظیفه شماست که حامی او در برابر مشکلاتی مثل اعتیاد به الکل،
مواد مخدر، مشکلات مالی و اختلافات خانوادگی باشید.
یکی از راههای رایجی که والدین به کودکان آسیب میزنند در دوران جدایی اتفاق میافتد. خیلی از والدین در این دوران از کودک به عنوان ابزار استفاده میکنند و سعی میکنند او را علیه والد دیگر بشورانند.
هر مشکلی که با شریک زندگی خود دارید، نباید آنرا با فرزندتان مطرح کنید. او فرزند هر دوی شماست.
موفقیت اجباری فشار برای موفق شدن یکی از عادتهای والدین امروزی است. والدین همه چیزهای خوب را برای فرزندشان میخواهند.
اما اگر بخواهید کودکتان همیشه بهترین باشدمساله دیگری است. همیشه یک نفر هست که بهتر از فرزند شماست بنابراین اجازه بدهید او بهترین خودش باشد.
تفاوت زیادی بین تشویق و فشار وجود دارد. این تفاوتها را بشناسید. تشویق راهی برای رسیدن است اما فشار اولین قدم برای عدم موفقیت است.
انزوای اجتماعی
کودکان نیاز به ارتباط با دوستان خود دارند. کودکان را محدود به روابط خود با بزرگسالان نکنید. این مساله به توانایی کودک در ارتباط با همسالان خود آسیب میزند.
کودک شما باید با هم سن و سالان خود بازی کند تا رفتارهای اجتماعی را یاد بگیرد. پنج سال اول زندگی او بسیار مهم است تا بتواند به این توانایی دست پیدا کند.
تجربههای کودک در سه سال اول زندگی او در اینکه او بتواند در مدرسه مورد پذیرش کودکان دیگر قرار بگیرد بسیار مهم است. کودکانی که دوستان فراوانی دارند، رفتارهای اجتماعی بهتری دارند و بعدها در ارتباطهای خود موفقتر هستند. فرصتهایی فراهم کنید تا فرزندتان با دوستان هم سن خودش بازی کند.
الگوی نامناسب
داشتن الگوی مناسب و مثبت بسیار مهم است. کودکی که با والد آزارگر، معتاد، فحاش و بیمار زندگی میکند این رفتارها را الگوبرداری خواهد کرد. به عنوان یک والد شما نقش مهمی در زندگی کودکتان دارید.
آیا رفتارهای شما ارزشمند و قابل تحسین است؟ آیا میخواهید او هم مثل شما رفتار کند؟ چه بخواهید یا نخواهید او رفتار شما را در بیشتر موارد تکرار خواهد کرد. یک الگوی مثبت واقعی کسی است که میتواند نقش موثری برای دیگران داشته باشد.
برای کودک، شما مهمترین الگو هستید. او شما را میبیند و بر اساس رفتار شما در مدرسه، در کار، در روابط و در تصمیمات زندگیاش عمل خواهد کرد. آیا شما طوری رفتار میکنید که شایسته الگوبرداری باشد؟ اگر اینطور نیست باید فکری برای این مسأله بکنید.
code