اشاره: «هزاروپانصد یادداشت در مباحث لغوی، ادبی، تاریخی، فلسفی، کلامی و تاریخ علوم در اسلام» نام کتابی است گردآوردة استاد دانشمند، آقای دکتر مهدی محقق که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۹۴ در ۴۵۶ صفحه به چاپ رسانده است. استاد محقق در مقدمه نوشتهاند:
کتاب حاضر نخستین بخش از مجموعة یادداشتهایی است که به مرور زمان و به تفاریق فراهم آمده تا از آنها برای پژوهشهای علمی و تحریر مقالات تحقیقی بهرهبرداری شود. پیشینیان میگفتند: «کل علم لیس فی القرطاس، ضاع»؛ یعنی هر دانشی که بر روی کاغد نباید، تباه میگردد. حال باید گفت چه بسا دانشهایی که بر روی کاغذ هم آمده و تباه گشته است! ابن ابی اصبیعه میگوید که وقتی ابن مطران ـ پزشک صلاحالدین ایوبی، صاحب کتاب بستانالاطباء ـ وفات یافت، یادداشتها و اوراق علمی او پراکنده گردید، چنانکه یکی از خواهرانش که میخواست سوراخهای صندوقی را با کاغذ بگیرد، از همین اوراق استفاده میکرد!
در زمان ما مرحوم پدرمـ رحمهالله تعالی علیهـ که در مسجد هدایت واقع در خیابان استامبول تهران منبر میرفت، روزی از یکی از قصابهای آن خیابان گوشت میخرید؛ دید بر روی پارة کاغذی که گوشت در آن پیچیده شده بود، آیههایی از قرآن است و سپس متوجه شد که این کاغذپارهها تفسیر قرآن کریم از شیخ عباسعلی کیوان واعظ قزوینی است. آنگاه همة آن اوراق را از قصاب ابتیاع کرد!
از این توجیهها گذشته، چون خود قادر نبودم که هنگام نیاز یادداشت مورد نظر را از میان انبوه یادداشتها پیدا کنم، فکر کردم که این مجموعه این دشوار را آسان میسازد، و نیز دیدم که یادداشتهای مرحوم قزوینی و مینوی با همت ایرج افشار چاپ شده است و اینگونه همم عالیه هم دیگر به ندرت یافت خواهد شد، و همچنین دیدم که گذشتگان ما نیز گهگاه به این امر مبادرت میورزیدهاند که از میان آنان میتوان از شیخ بهاءالدین عاملی معروف به شیخ بهائی نام برد که کتابهای «کشکول» و «المخلاه» او مجموعهای از یادداشتهای گوناگون است و از دانشمندان نزدیک به زمان ما، احمد تیمورپاشا اهل مصر که یادداشتهای او در کتابهای: الموسوعهالتیموریه من کنوزالعرب فیاللغه و الفن و الادب و التذکرهالتیموریه، معجمالقوائد و نوادرالمسائل در قاهره چاپ و منتشر شده است همه و همة این دلائل مرا وادار به گردآوری و نشر این یادداشتها کرد.
در اینجا تذکر چند نکته دربارة این یادداشتها ضروری به نظر میرسد:
۱ـ چون یادداشتها در طی زمانهای مختلف تحریر گردیده، ممکن است رسمالخط یکنواخت در آنها رعایت نشده باشد.
۲ـ برخی از منابع فقط با نام یاد گردیده؛ چه، آنکه پس از آن دسترسی به آن منبع نبوده است تا مشخصات آنها ذکر گردد.
۳ـ گاه اتفاق افتاده که از چاپهای مختلف یک منبع استفاده شده و در فهرست منابع از یک چاپ آن یاد گردیده است.
۴ـ در برخی از موارد به ذکر نام شاعر یا کتاب بسنده گردیده و شمارة صفحة دیوان و کتاب یاد نشده است.
۵ـ چون در تنظیم یادداشتها هیچ نظم الفبایی یا ترتیب زمانی و منطقی رعایت نگردیده، در آغاز فهرست الفبایی موضوعات یادداشتها به آن افزوده شده است.
۶ـ تا آنجا که ممکن و میسور بوده، مشخصات منابع و مأخذ مورد استفاده گردآوری و در پایان کتاب آورده شده است و اگر نام منبعی فوت گردیده و یا به صورت کامل آورده نشده، اعتذار میجوید.
اگر این مجلد مورد پسند و تحسین و استفاده قرار گیرد، به نشر جلدهای بعدی مبادرت ورزیده خواهد شد، وگرنه بازمانده یادداشتها را به ایادی سبا میسپارد تا یا درز و سوراخ صدوقی کهن با آن گرفته شود و یا قصابی آن را برای گوشتپیچی بهکار برد…!
در پایان از خوانندگان ارجمند خواهشمند است که در این مجموعه با عین عنایت بنگرند و از تشویش و نامنظمیها و همچنین اشتباهات و اغلاط آن چشمپوشی نمایند.
و عینالرضا عن کل عیب کلیله
و لکن عینالسخط تبدیالمساویا
مرد باید بهر چه در نگرد عیب بگذارد و هنر نگــرد
هست در عیبها هنربینی در میان صــدف گهرچینی
***
امید است هر چه زودتر استاد محقق تمامی یادداشتها را به چاپ برسانند و تهدیدی را که خواندیم، در شمار شوخیهای تلخ روزگار محسوب فرمایند. بر اهل فضل پوشیده نیست که یادداشتهای مرحوم قزوینی، بهویژه با فهرستراهگشایش، چه اندازه مددکار محققان در امور تاریخی و ادبی و شرححالنویسیهاست. از آنجا که گستره فعالیت و تحقیق آقای دکتر محقق تا اندازه زیادی متفاوت با حیطه فعالیت آن بزرگوار است، ناگفته پیداست که یادداشتهای این مرد دانشور تا چه حد سودمند خواهد بود. همچنان که امروزه یادداشتهای مرحوم استاد شهیدمطهری در حوزهای دیگر یاور پژوهندگان است.
در اینجا برای نمونه تنها صفحه نخست فهرست الفبایی موضوعات این کتاب را میآوریم تا دامنه این نوشتهها معلوم شود:
آب زمزم، آبستنی روز آبستنی = دوقلو، آبشار، آتش افروختن در نوروز، آتش پارسی، آثار علوی، آخذه، آخرالدواء الکی، آریانشهر
(= ایرانشهر)، آزاد دختیه، آزاد مردیه، آزمایش طبی، آفوریسم
(= الفصول)، آلاتالروحانیه، آلات و ابزار جراحی، الآلام و العلل، آماس را از فربهی بازنشناختی، آمل، آهنگ فارسی، ابانبن تغلب، ابداع ـ جد و فتح و خیال، الابداع والابتداع، ابرقلس، ابزارهای جراحی ـ نامهای فارسی آنها، ابصارـ اقوال دانشمندان دربارة آن، ابطالالطب، ابن ابی الحدید، ابن افلح اشبیلی، ابن بیطار، ابن جوزی، ابن خردادبه صاحبالمسالکالممالک، ابن دقلیس، ابن راوندی، ابن رشد، ابن رشد و غزالی، ابن سکیت نحوز، ابن سینا، ابن سیناـ تدریس در شب، ابن سیناـ تمایل او به مکتب اشعری، ابن سیناـ رئیس مشائیان اسلام.
و اینک نمونههایی از آن یادداشتها، با حفظ شمارهشان:
۶۸۹٫ علم نجوم ـ اصطلاحات فارسی
وجود «زیج شهریار» و «البزیذج فیالموالدی» منسوب به بزرجمهر و «کتاب الاندرز غرفیالموالید» که مورد استفاده مسلمانان قرار گرفته نشانهای از تأثیر علم نجوم ایرانی در اسلام است. کلمة بزیذج در پهلوی «ویچیتک» بوده که در فارسی «گزیده» میشود و «اندرزغر» همان «اندرزگر» است و در ترجمه لاتینی بهصورت Andrucagar آمده است. وجود اصطلاحات فارسی در نجوم اسلامی همچون «هیلاج» و «کدخدا» و «جانبختان» نیز مؤید این مطلب است. (برای تفصیل رجوع شود به تاریخ نجوم اسلامی نالینو، ترجمة احمد آرام صفحههای ۲۳۰، ۲۶۱، ۲۶۲، ۱۸۵).
۸۶۵ ـ اعاجم
ابوبکر محمدبن یحییالصولی نقل میکند: روزی مردی پارسی با مردی تازی در حضور یحییبن خالد برمکی مناظره میکرد. پارسی میگفت: ما در کار و در زبان به شما نیازمند نیستیم؛ اما شما که خود را فرمانروای ما میدانید، در کارها و زبانتان به ما نیازمندید: اسفیداج، سکباج، دوغباج و مانند آن و همچنین سکنجبین، خلنجبین، جلاب و مانند آن و همینطور روزنامج، اسکدار، فروانک و مانند آن که بسیار است. (ادبالکتاب، ص۱۹۳)
۱۲۲۴٫ چرک (= کتاب پزشکی هندیان)
ابوریحان میگوید که آنان را کتابی است که به نام نویسندهاش «چرک» معروف است و آن را بر سایر کتابهای پزشکی خود مقدم میدارند و معنی «چرک» یعنی خردمند این کتاب را برمکیان به زبان عربی برگرداندهاند. (ماللهند، ص۱۲۳). علیبن ربن طبری فصلی از کتاب خود را اختصاص به «محاسن کتب الهند و افضل ادویتهم» داده و مطالب فراوانی را از کتاب چرک نقل کرده است. (فردوسالحکمه، ص۵۱۷).
کتاب چرک از متن سنسکریت به زبان انگلیسی ترجمه شده و به نام Charaka در سال ۱۹۰۲ در کلکته چاپ شده است. ابن ابی اصبیعه میگوید که رازی در کتاب حاوی و دیگر کتابهای خود از جماعتی از هندیان نقل قول کرده، از جمله از کتاب شرک هندی که عبدالله بن علی آن را از فارسی به عربی نقل کرده است؛ زیرا نخستین بار این کتاب از هندی به فارسی ترجمه شده بود. (عیونالانباء، ص۴۷۳)
هزاروپانصد یادداشت
دکتر مهدی محقق ـ رئیس هیأت امنای انجمن مفاخر