آنچه در پی آمده است نگاهی دارد به موضوع تجارت گاز و روش های صادرات این حامل انرژی در سطح جهان که بخش اول آن را در شماره قبل ملاحظه کردید و اینک بخش دوم را می خوانید:
***
هزینه های خط لوله: برای صادرات گاز به روش خط لوله، پس از اکتشاف و تولید گاز، بایستی این گاز در پالایشگاه های گازی شیرین سازی شده و ترکیبات زائد آن مانند کربن دی اکسید، سولفید هیدروژن، نیتروژن و… جدا شوند. پس از ورود گاز سبک تحت فشار به خط لوله، انتقال آن آغاز می شود. با توجه به افت فشار گاز درون خط لوله بایستی در فواصل معینی (حدود ۱۰۰ کیلومتر) ایستگاه های تقویت فشار گاز نصب شود. اگر خط لوله از کشور واسطی بگذرد، بایستی هزینه ترانزیت گاز به این کشور هم در محاسبات وارد شود. بنابراین هزینه های انتقال گاز به روش خط لوله شامل هزینه های اکتشاف و تولید گاز، احداث و تعمیر و نگهداری پالایشگاه، خطوط لوله و ایستگاه های تقویت فشار است.
با توجه به داده های واقعی در هر مورد و روش ارائه شده ،هزینه انتقال گاز به روش خط لوله محاسبه می شود. مجموع هزینه های انجام شده برای تولید گاز سبک (خروجی پالایشگاه ها) به طور متوسط برابر ۶ ر ۸ سنت بر مترمکعب است. همانطور که مشخص است یکی از هزینه های عمده در خط لوله، هزینه ترانزیت گاز است که بایستی به کشور واسط پرداخت شود.
با رسم هزینه های خط لوله و ال.ان.جی نسبت به مسافت انتقال، این نتیجه حاصل می شود که در مسافت های کوتاه تر به دلیل کمتر بودن هزینه سرمایه اولیه مورد نیاز برای احداث خط لوله، انتقال گاز به این روش اقتصادی تر است. در مقابل، ال.ان.جی در ابتدا هزینه سرمایه گذاری بالاتری نیاز دارد؛ اما به دلیل حمل این محصول به وسیله کشتی، با افزایش مسافت، هزینه های انتقال آن نرخ افزایش کمی دارد. بنابراین در یک مسافت خاص، هزینه انتقال گاز به هر دو روش با هم برابر می شود که این مسافت را نقطه سربه سر اقتصادی می نامند.
در سناریوی متوسط هزینه سرمایه اولیه ال.ان.جی ( ۱۰۰۰ دلار بر تناژ سالانه) این نقطه سربه سر در فاصله حدود ۴۰۰۰ کیلومتر قرار دارد.
مقایسه اقتصادی صادرات گاز
همانطور که گفته شد، به دلیل ماهیت منطقه ای بازار گاز، برخلاف نفت قیمت این حامل انرژی در نقاط مختلف جهان متفاوت است. در حال حاضر سه شاخص قیمتی اصلی برای گاز در سطح جهان وجود دارد که عبارتنداز:
الف) شاخص گاز بازار آمریکا (هنری هاب):در هنری هاب قیمت گاز به صورت رقابتی و در بازاری آزاد تعیین می شود و فقط تابع عرضه و تقاضای گاز است. درحال حاضر آمریکا با مازاد عرضه گاز روبرو است؛ بنابراین قیمت هنری هاب آمریکا ارزانترین شاخص قیمت گاز در سطح جهان است.
ب) شاخص ال.ان.جی وارداتی ژاپن (شاخص بازار شرق آسیا):به دلیل محدود بودن ژاپن به واردات ال.ان.جی برای تأمین نیاز خود، این کشور ناچار است قیمت بالاتری را برای خرید گاز به صادرکنندگان این محصول پیشنهاد دهد تا بتواند گاز خود را تأمین کند؛ بنابراین قیمت ال.ان.جی وارداتی ژاپن معمولاً بالاترین قیمت در جهان است.
ج) شاخص گاز اروپا:به دلیل اینکه کشورهای اروپایی گزینه های متعدد واردات گاز هم به روش خط لوله و هم به روش ال.ان.جی دارند، قیمت گذاری گاز در این قاره معمولاً از قیمت ال.ان.جی ژاپن ارزانتر و از قیمت گاز هنری هاب گرانتر است. دو شاخص عمده بازار اروپا NBPانگلستان (با مکانیسم عرضه -تقاضا) و شاخص قرارداد بلندمدت وارداتی آلمان هستند.
نکته مهمی که در مورد قیمت گذاری گاز وجود دارد، آن است که بجز در بازار هنری هاب آمریکا و NBPانگلستان، در عمده بازارها و قراردادهای گاز، قیمت این حامل انرژی به نحوی با نفت و فرآورده های آن مرتبط است؛چنانکه قیمت گاز در سال ۲۰۱۵ به شدت کاهش یافته که ناشی از کاهش قیمت نفت در نیمه دوم سال ۲۰۱۴ بوده است.
با توجه به اینکه قیمت خرید گاز در بازارهای مختلف صادراتی متفاوت است، سود خالص حاصل از صادرات این منبع انرژی بایستی معیار تعیین بازار مطلوب برای صادرات گاز قرار گیرد.
با توجه به مقایسه اقتصادی صادرات گاز به روش خط لوله و ال.ان.جی، نکات زیر به عنوان جمع بندی ارائه می شود:
۱٫ صادرات گاز چه به روش خط لوله و چه به روش ال.ان.جی فرآیندی هزینه بر است که علیرغم نیاز به سرمایه گذاری اولیه بالا، سود کمی را عاید کشور می کند. به طوری که با قیمت های فعلی نفت (نفت ۵۰ دلاری)، سود خالص حاصل از صادرات گاز به بازارهای صادراتی ایران بین صفر تا ۱۰ سنت بر مترمکعب است. سود خالص صادرات گاز در بهترین حالت (بازار منطقه) حدود ۳۵ درصد است. این در حالی است که در همین شرایط، سود خالص عایدی از صادرات هر بشکه نفت خام (با احتساب ۱۰دلار هزینه تولید برای هر بشکه) حدود ۴۰ دلار است که سهم آن از کل قیمت حدود ۸۰ درصد است. بنابراین می توان این چنین نتیجه گرفت که به دلیل هزینه های بالای انتقال گاز (چه با خط لوله و چه به روش ال.ان.جی) اولویت مصرف گاز بایستی مصارف داخل کشور باشد و نه صادرات آن. رویکردی که خوشبختانه تاکنون هم کشور بدان پایبند بوده است.
الف) در قیمت های فعلی نفت (زیر ۵۰ دلار): در فواصل بالای ۳۰۰۰ کیلومتر، صادرات گاز (خط لوله یا ال.ان.جی) گزینه مطلوبی برای کشور از لحاظ اقتصادی نیست؛ چراکه سود خالص صادرات هر مترمکعب گاز حداکثر ۸ سنت و در بیشتر موارد صفر خواهد بود.
ب) در قیمت های بالای نفت(بالای ۱۰۰ دلار): در قیمت های بالای نفت، سود خالص حاصل از صادرات گاز افزایش می یابد و بنابراین صادرات گاز در قیمت های بالای نفت به ویژه به بازار منطقه و شرق آسیا اقتصادی تر است.
اما بایستی به این نکته توجه کرد که در حال حاضر نه در بازار منطقه و نه در بازار شرق آسیا، امکان عقد قراردادهایی با قیمت های بالای گاز وجود ندارد. اولاً در بازار منطقه، قیمت گاز در قرارداد ایران – ترکیه به نحوی است که در قیمت های پایین نفت، قیمت های متعارف در منطقه را داراست، اما در قیمت های بالای نفت به دلیل شیب بالای فرمول آن به یک قرارداد جذاب مبدل می شود.
با توجه به شرایط بازار گاز منطقه پیش بینی می شود قراردادهای آتی صادرات گاز ایران با کشورهای منطقه در قیمت های بالای نفت هم قیمتی پایین تر از قیمت قرارداد با ترکیه ( ۴۵ سنت) داشته باشد. ثانیاً در بازار ال.ان.جی شرق آسیا هم به دلیل افزایش عرضه ال.ان.جی در جهان و اشباع بازار آن پیش بینی می شود قراردادهای آینده کشورهای این حوزه دارای قیمت پایین تری نسبت به قراردادهای فعلی باشند.
۲ . اقتصادی ترین بازار صادرات گاز برای ایران، بازار گاز منطقه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و در نتیجه کاهش هزینه های انتقال است. پس از بازار گاز منطقه، بازار ال.ان.جی شرق آسیا قرار دارد که به دلیل اقتصادی بودن آن، خرید گاز به قیمت بالاتر توسط کشورهای این حوزه
است.
۳ . اروپا و چین به لحاظ اقتصادی بازارهای مطلوبی برای صادرات گاز ایران نیستند. این موضوع به ویژه در قیمت های فعلی نفت تشدید می شود؛ به طوری که در قیمت های فعلی نفت، صادرات گاز به اروپا (به روش خط لوله یا ال.ان.جی) به لحاظ اقتصادی توجیه اقتصادی ندارد. این بحث در مورد چین کمی تفاوت دارد؛ چراکه قیمت خرید گاز در چین هنوز به تعادل نرسیده و در قراردادهای مختلف، تفاوت های فاحش قیمتی مشاهده
می شود.
به عنوان مثال قرارداد این کشور با قطر دارای قیمتی نزدیک به قیمت ال.ان.جی ژاپن است، در حالیکه قیمت قرارداد با استرالیا در محدوده بسیار پایین ( ۱۵ سنت) قرار دارد. بنابراین در موضوع صادرات گاز به چین فرمول قرارداد تعیین کننده خواهد بود.
تحلیل ژئوپلیتیکی
به دلیل ماهیت راهبردی انرژی برای کشورها، تجارت انرژی همواره با مسائل سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیک گره خورده است. این موضوع در مورد تجارت گاز طبیعی به دلیل ماهیت بازار این منبع انرژی اهمیت بیشتری دارد. تجربیات فراوان تاریخی در مورد تأثیر تجارت گاز طبیعی بر روابط سیاسی کشورها و مناطق مختلف جهان مؤید این مطلب است. بنابراین ضروری است علاوه بر مقایسه اقتصادی بین روش های صادرات گاز، ابعاد ژئوپلیتیکی صادرات گاز به روش خط لوله یا ال.ان.جی هم مورد تحلیل قرار گیرد تا تصمیم گیری بهتری در این مورد انجام شود.
جهانی شدن بازار گاز
همانطور که گفته شد بازار گاز جهان به طور سنتی از بازارهای مجزای منطقه ای تشکیل شده است که هر منطقه دارای تأمین کنندگان و مصرف کنندگان مشخصی است. علت این موضوع به اقتصاد صادرات گاز بازمی گردد. از آنجا که هزینه انتقال گاز بین دو نقطه بسیار بالا است،کشورها همواره سعی کرده اند این منبع انرژی را در داخل تولید کنند یا در صورت عدم توان تولید داخلی، آن را از کشورهای همجوار به وسیله خط لوله تأمین کنند.
در نهایت، این روند موجب شده است تا در نقاط مختلف دنیا بازارهای منطقه ای گاز شکل گیرد که عمدتاً متکی بر خطوط لوله هستند. درحال حاضر هم عمده تجارت گاز جهان به وسیله خطوط لوله انجام می پذیرد. برخلاف گاز، نفت به دلیل هزینه حمل ونقل پایین بین کشورهای مختلف با فواصل جغرافیایی زیاد هم تجارت می شده است. بنابراین بازار نفت به صورت” جهانی” و یکپارچه درآمده است؛ بنابراین درحال حاضر برخلاف بازار جهانی شده نفت، بازار گاز دنیا، یک بازار نیمه انحصاری به ویژه در سمت عرضه است و معمولاً قدرت برتر در معاملات گاز بین کشورها، در اختیار کشورهای صادرکننده گاز است. مثال بارز این موضوع، صادرات گاز روسیه به اروپا است. با وجود تمایل اروپا برای متنوع سازی سبد تأمین گاز خود، به دلیل شرایط خاص بازار گاز و “منطقه ای” بودن آن، این قاره تاکنون نتوانسته به سیاست کاهش وابستگی خود به روسیه جامه عمل بپوشاند.
در ادبیات تجارت گاز، « استفاده از ابزار صادرات گاز به وسیله خط لوله در جهت مقاصد سیاسی کشورها تحت عنوان سیاست خط لوله” یاد می شود که امتیاز آن برای کشور صادرکننده گاز (به عنوان مثال روسیه)، فشار سیاسی و چانه زنی بر سر قیمت بالاتر است.
درحال حاضر بررسی آمار تجارت گاز جهان و پیش بینی های آینده نشان می دهد حجم تجارت گاز به روش ال.ان.جی در حال افزایش است و بازار گاز جهان به سمت” جهانی شدن پیش
میرود. افزایش تجارت ال.ان.جی بازار فعلی گاز را از حالت” منطقه ای” به حالت “جهانی” تبدیل می کند؛ چراکه برخلاف خط لوله، ال.ان.جی اصطلاحاً قابل تجارت است و به وسیله آن می توان گاز را به نقاط مختلف جهان انتقال داد.
تأثیر جهانی شدن بازار گاز بر طرف تقاضا
کشورهای طرف تقاضای گاز شامل اروپا و شرق و جنوب آسیا هستند که غالبا متحدان استراتژیک آمریکا هم محسوب می شوند. در راهبردهای انرژی طرف تقاضا همواره دو مسئله اصلی وجود داشته است: الف” تأمین پایدار انرژی” و ب) ” قیمت پایین تر خرید انرژی”. جهانی شدن بازار گاز باعث بهبود این دو مسئله برای کشورهای طرف تقاضا خواهد شد.
الف)تأمین پایدار گاز و متنوع شدن سبد واردات گاز: کشورهای متقاضی انرژی برای اینکه بتوانند نیاز خود را به صورت پایدار و به دور از مسائل سیاسی امنیتی تأمین کنند، همواره به دنبال افزایش حجم انرژی مورد نیاز در بازار و همچنین متنوع کردن سبد وارداتی خود بوده اند؛ اما با وضع فعلی بازار گاز، امکان چنین امری برای این کشورها وجود ندارد.
جهانی شدن بازار گاز از طریق افزایش تجارت ال.ان.جی باعث می شود عرضه قابل دسترس گاز برای کشورهای طرف تقاضا افزایش یابد. بنابراین این کشورها می توانند مبادی وارداتی گاز خود را متنوع کرده و تأمین گاز خود را پایدار کنند. در این شرایط طبیعی است که کشورهای طرف تقاضا به شدت از”جهانی” شدن بازار گاز و قابل تجارت شدن این محصول استقبال کنند.
ب) کاهش قیمت گاز وارداتی: در حالت کلی هرچه گزینه های دسترسی یک کشور طرف تقاضا به یک حامل انرژی بیش تر باشد و بتواند این حامل انرژی را از مبادی متعددی تأمین کند، قدرت این کشور برای چانه زنی بر سر کاهش قیمت واردات آن بیشتر می شود.
همانطور که اشاره شد یکی از دلایل کمتر بودن قیمت گاز وارداتی اروپا نسبت به شرق آسیا، امکان و اردات گاز به روش های مختلف و از کشورهای متفاوت است.
ادامه دارد
نگاهی به ابزارهای تجارت گاز
وقتی بازار گاز جهانی می شود