مینی بوسی که کتابخانه ۱۹ روستا شد
 

در روزهایی که همگی از ترویج کتاب و کتاب‌خوانی حرف می‌زنیم کسی پیداشده است که برای بهتر کردن اوضاع، خودش دست به کار شده و با یک مینی‌بوس پر از کتاب قصه‌های کوچک و بزرگ، در تمامی روزهای سال از روستایی به روستایی دیگر می‌رود تا با کتاب‌هایش مهمان هرازچندگاهی بچه‌های آبادی شود.آقای صفاری ۹سال است که کتابدار یکی از کتابخانه‌های سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۱۹ روستای شهرستان طبس است و مجله مهر، گزارشی از کار او منتشر کرده است:
مینی‌بوسی با ۱۴۷۰نفر عضو فرهنگی
صفاری نه فقط آمار تعداد کتاب‌هایش را دارد حتی دقیق تعداد اعضای کتابخانه‌اش را «۱۴۷۰نفر» برمی‌شمارد و می‌گوید: بچه روستایی‌های طبس او را «عمو مهربان» صدا می‌کنند. ۳۵ساله است با مدرک کارشناسی علوم تربیتی که از بین همه شغل‌های گوناگونی که پیش رویش بوده ۹سال است که این شغل را انتخاب کرده و خواسته تا سفیر فرهنگی کتاب وکتابخوانی برای بچه‌های روستاهای مختلف در طبس باشد. او روزهایش را با بچه‌هایی سپری می‌کند که به لحاظ فرهنگی و آموزشی به نسبت کودکان شهری از امکانات کمتری برخوردارند.کتابخانه او یک مینی‌بوس است که به طور میانگین بیش از ۷هزار جلد کتاب دارد و کارهایی فراتر از توزیع کتاب میان بچه‌ها انجام می‌دهد. «توزیع و امانت دادن کتاب فقط بخشی از کاری است که با بچه‌ها انجام می‌دهیم؛ چون وقتی به هم می‌رسیم داخل مسجد می‌شویم و غیر از رد و بدل کتاب‌های امانتی، برنامه‌های مختلفی با هم انجام می‌دهیم از جمله شعرخوانی، قصه‌گویی و نقاشی. جالب اینجاست که بعد از اینکه هر قصه‌ای را برای بچه‌ها تعریف می‌کنیم بچه‌ها دنبال کتابش می‌روند و همین هم باعث بیشتر شدن مطالعه آن‌ها می‌شود.»
*روستایی که دیگر عضوی ندارد
یکی از موضوعات ناراحت کننده‌ای که صفاری به آن اشاره می‌کند، کاهش جمعیت روستاهاست؛ چیزی که در دوران نه ساله کاری او حسابی به چشم آمده است. «روستاهای زیادی در طبس وجود دارند که من به آن‌ها سر می‌زنم اما در طول این سال‌ها بوده‌اند روستاهایی که بعد از چند وقت جمعیت آن‌ها کاهش پیدا کرده به عنوان مثال روستایی بود که قبلاً در کتابخانه ما عضو داشت اما الان دیگر کسی در آن نیست و عضوی هم ندارد.»
اما با وجود کاهش جمعیت در روستاها، همین تعداد خانوار باقی‌مانده در روستا، استقبال همیشگی و گرم از کتابخانه دارند.«مخاطبان سنی کار ما بین شش تا ۱۶سال است. مقطع ابتدایی خیلی بیشترند اما سنشان که بالاتر می‌رود تابستان‌ها بیشتر سر زمین و کشاورزی مشغول به کار می‌شوند ولی من سعی می‌کنم مخصوصاً در تابستان هفته‌ای یک‌بار به هر روستا بروم زیرا بچه‌ها به اندازه‌ای استقبال نشان می‌دهند که از من می‌خواهند هر روز به آن‌ها سر بزنم.»
بچه‌های روستا بیشتر بچگی می‌کنند
«تعداد کتاب‌هایی که در کتابخانه سیار امانت داده می‌شود بیشتر از یک مرکز ثابتی است که در یک شهر وجود دارد.» این حرف آقای صفاری نشان می‌دهد بچه‌های روستا در زمینه مطالعه نسبت به بچه‌هایی که در شهر زندگی می‌کنند یک قدم جلوتر هستند و درباره تفاوت بچه‌های شهر و روستا ادامه می‌دهد: «فرق بزرگی که این بچه‌ها با بچه‌های شهر دارند این است که اندازه بچه‌های ‌شهر غرق در گوشی و تبلت نیستند. در روستاهای طبس کمتر بچه‌ای را می‌بینیم که گوشی موبایل دستش باشد. همین باعث می‌شود بچه‌ها سراغ تفریحاتی مثل کتابخوانی بیایند و به نسبت بچه‌های شهر بیشتر بچگی کنند.»
هرچه روستا دور افتاده‌تر، شوق بچه‌هایش بیشتر
کاری که آقای صفاری و همکاران دیگرش در کانون پرورش فکری کودکان در زمینه کتابخوانی انجام می‌دهند کاری است که باید بازدهی و خروجی آن را در ۱۰سال دیگر پیدا کرد چون فعالیت‌های فرهنگی با گذشت سالیان تأثیرخودش را نشان می‌دهند. کاری که حتی شاید به لحاظ مالی و سختی شغل برای او و همکارانش در مناطق مختلف کشور چندان به صرفه نباشد.«کتابخانه سیار ما در طبس از ۱۹روستای این منطقه عضو دارد. جالب اینجاست که دورترین روستایی که من سروقت آن می‌روم از پایگاه مرکزی اینجا ۱۰۰کیلومتر فاصله دارد و وظیفه ما این است که تا فاصله‌های ۳۵کیلومتر را برویم ولی من وقتی می‌بینیم این بچه‌ها چقدر ذوق و شوق نشان می‌دهند به سراغشان می‌روم؛ به اندازه‌ای که هر قدر یک روستا دور افتاده‌تر باشد شوق و ذوق بچه‌هایش بیشتر است و من فکر می‌کنم همین شوق و ذوق بچه‌هاست که به من انگیزه می‌دهد که این کار را با همه سختی‌هایش دوست داشته باشم.»

code

نسخه مناسب چاپ