میان مکانیزمهای طراحی فضاهای شهری از نظر ساخت کالبدی فضاهای شهری و محیطهای اقتصادی- اجتماعی با محیط زیستشهری پیوندی سیستماتیک وناگسستنی برقرار است.
مکانیزم فعالیتهای انسانی در سطح شهرها نیز عملکردهای مثبت و منفی دارد. عملکردهایی را که به تنزل سطح کیفی محیط زیست شهری منجر شده وتأثیر ناخوشایندی بر محیط زیست شهری داشته باشند، در زمره عملکردهای منفی در سطح شهرها قرار میدهند مانند فعالیتهای صنعتی،کاربریهای مزاحم و منابع متحرک در سیستم حمل و نقل شهری که برای ارتقاء کیفی سطح محیط زیست شهری یا باید این کاربریهای مزاحم از سطح شهر خارج شوند یا میزان اثرگذاری منفی خویش را بر محیط زیست کاهش دهند.
برای استقرار کاربریهای اقتصادی- اجتماعی در مناطق مسکونی لازم است فعالیت آنان خدماتی و به دور از حساسیت های زیست محیطی باشد.
البته باید بدانیم که در بسیاری از کلانشهرها کاربریهای مختلف شهری به نوعی درهم آمیختهاند که هرگونه تفکیک آنها نیازمند صرف هزینه و زمان زیاد است و احتمال بروز تنشهای اجتماعی شاغلان کاربریها و مخاطبان آنها با طرح تفکیک کاربریها وجود دارد.
جداسازی فیزیکی فعالیتهای انسانی ناسازگار با محیط زیست شهری در یک دهه اخیر مورد توجه کارشناسان برنامهریزی محیط زیست شهری کشورهای درحال توسعه واقع شده است تا از این طریق سطح کیفی محیط زیست شهری ارتقاء یابد.
در این زمینه طرحهایی ارائه شده است که یکی از مهمترین آنها سیستم موقتی منطقهبندی زیستمحیطی یکپارچه(IEZ) است که استانداردهای زیستمحیطی نواحی مختلف شهری را پایش میکند تا با تعیین نواحی شهری بیشتر در معرض خطر زیستمحیطی، منشاء آلودگی را شناسایی و از بین ببرد.
حتی در صورت پیشرفته بودن منشاء آلودگی و پیچیدگی روشهای کاهش آلودگی، اقدام به جابجایی سکونتگاههای شهری از آن ناحیه کند. در کتاب برنامهریزی محیطزیست شهری دونالد میلر وگرت درو، ترجمه دکتر اصغرضرابی و همکاران، به این موضوع اشاره شده است که: «مشکلات زیستمحیطی هنگامی تشخیص داده میشوند که مناطق تحت تأثیر شدید قرار گرفته و در نقشه به وسیله فعالیتهای حساس نمایش داده شوند. در این مناطق تلاشها برای کاهش آلودگی در منشاء صورت میگیرد و اگر به هر دلیلی چنین امری عملی نبود ساکنان از ناحیهای که آلودگی شدید دارد نقل مکان کرده و مسکن خود را نیز تغییر میدهند.»
امروزه کارشناسان محیط زیست شهری عمده مخاطرات زیست محیطی را در سطح زمین و در محیط شهرها بررسی و برای حل این معضلات برنامهریزی میکنند و مخاطرات منابع طبیعی برون شهری را در اولویت قرار نمیدهند،حال آنکه شهرهایی که قرار است بیش از ۶۰ درصد جمعیت جهان را تا سالیان آینده در خود جای دهند از دو بخش سطحی وزیر سطحی تشکیل شده اند. مشکلات زیست محیطی سطح فوقانی شهرها را کم و بیش میشناسیم و ابعاد آسیبهای نوین زیست محیطی هم رفته رفته بر بشر مکشوف میشوند وکارشناسان با سیاستگذاری و برنامهریزی و نظارت، دنبال راهکاری برای برون رفت از چالشهای زیستمحیطی سطح فوقانی شهرها هستند لیکن معضلات زیستمحیطی زیر سطحی شهرها و به ویژه کلان شهرها هنوز آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفتهاند. شهرهای بسیاری در بستری از خاکهای کارستی، زمینهای سست وترکخورده، قناتها،آبخوانهای زیرزمین، حوضچههای دفع فاضلاب زیرسطح شهری، روی گسلهای زلزلهخیز و فشارهای سطح فوقانی بر سطح زیرین قرار گرفتهاند که تدبیری عملی برای مواجهه با مخاطرات احتمالی آنها اندیشیده نشده است.
مقابله با آلایندهها
دو راهکار برای مقابله با آلایندهها وجود دارد، راهکار موقتی و راهکار واقعی. راهکار موقتی این است که انسانها که با نوع زندگی خویش آلایندهها را تولید کرده اند، اکنون با شگردهای مصنوعی و ابتکارهای خلاقانه به کاهش اثرات این آلایندهها بپردازند. مثلا برای مقابله با تولید روزافزون زباله ها که امروزه در سمی بودن بخش عمده ای از آنها و خطرات گازهای متصاعد شده از مراکز زباله سوزی اتفاق نظر وجود دارد، با تولید انرژی و بازیافت از طریق تولید کالاهای مصرفی خاص به کاهش اثرات آنها بر محیطزیست کمک کنیم یا برای کاهش آلودگی صوتی، بر در ودیوار و سقف وکف ساختمانها عایق صوتی نصب کنیم.
در راهکار قطعی و نهایی، خشکاندن منشاء آلایندهها و دور شدن از شرایط قرارگیری در محیطهای آلوده توصیه می شود. خارج کردن فرودگاهها، پایانههای مسافربری وکارخانجات صنعتی و دیگر کاربریهای مزاحم از سطح شهرها مثال هایی از راهکار نهایی و واقعی هستند. راهکار نهایی هزینههای سنگینی را به مدیریت شهری تحمیل میکند. اما مشکل را برای سالیان آتی حل میکند.
در راهکار نهایی که به جای کنار آمدن با منشاء آلایندهها و دورکردن سکونتگاهها از اطراف منشاء آلاینده، اقدام به خارجکردن منبع آلاینده میکنند، بیشتر بر برنامه ریزی علمی محیط زیست شهری تأکید می شود تا بر جنبه حفاظت از محیط زیست سکونتگاهها. یک پیشنهاد مطرح شده این است که همه کاربریهای شهری حساس به مسائل زیست محیطی در یک ناحیه برون شهری گردآوری شوند. بدین معنی که ناحیهای طراحی شود که محلی برای انتقال کاربریها از درون شهر به بیرون شهر باشد. موافقان این طرح مدعی هستند کاربریهایی که در این ناحیه فعالیت میکنند ملزم به کسب مجوزهای لازم بهرهبرداری از سازمانها و نهادهای مرتبط هستند و این سازمانها ابتدا گزارش ارزیابی اثرات زیست محیطی را تهیه میکنند و در صورت کاهش اثرات زیست محیطی به پیمانکاران و سرمایهگذاران، مجوز فعالیت در آن ناحیه خاص داده میشود. برخی مخالفان این طرح مدعی هستند گرچه با صرف هزینههایی سنگین شهرکی خاص برای فعالیتهای حساس به مسایل زیست محیطی طراحی و پیاده سازی میشود، لیکن آلایندگی سیستمها ودستگاههای موجود بر شاغلان و کارکنان این شهرک خاص تأثیراتی منفی داشته و این تأثیرات منفی به صورت مستقیم وغیر مستقیم در طول زمان وارد محدوده شهری میشوند و کارکنان به صورت مستقیم و دیگر شهروندان به صورت غیر مستقیم از اثرات منفی زیست محیطی این نواحی ویژه متضرر خواهند شد و منافع اقتصادی- اجتماعی این نواحی سهم کارفرمایان و سرمایهگذاران میشود.
پیشنهاد مطرح دیگر که با موافقت کارشناسان محیط زیست مواجه شده است، ایجاد ساختمان های ترکیبی اداری- صنعتی است برای جلوگیری از نفوذ کاربریهای تجاری عمومی و خدماتی به محیطهای با قابلیت صنعتی و با محوریت محصولات صنعتی وکارگاهی. به این ترتیب کاربریهای مجاز از کاربریهایی با عملیات صنعتی و شبه صنعتی جداسازی میشوند.
پیشنهادهای دیگری در زمینه ارتقای کیفی محیط زیست شهری و مواجهه با چالشهای زیست محیطی شهری در کمیتههای مشورتی زیست محیطی توسط کارشناسان و فعالان محیط زیست ارائه میشود که قابلیت طرحریزی و اجرایی شدن دارند و هرکدام به حل وفصل بخشی از چالشهای زیست محیطی شهری منجر خواهند شد. برخی سرمایهگذاران شهری و پیمانکاران در تکمیل سیاستهای منطقهبندی یکپارچه زیست محیطی،طرح نوسازی، بهسازی و بازسازی هسته مرکزی شهرها و بافتهای فرسوده را برای کاهش اثرات زیست محیطی و ارتقای کیفی محیط زیست شهری دنبال میکنند. گرچه کنترل همه پارامترهای مربوط به مباحث محیط زیست در همه طرح و برنامه ریزیهای زیست محیطی ضروری است لیکن در هر منطقه شهری یک عامل زیستمحیطی به عنوان عامل اثرگذاری مشخص میشود. به عنوان مثال سروصدا در یک منطقه شهری مهمترین عامل مزاحمت شناخته میشود، حال آنکه در ناحیه دیگری کاهش اثرات گرد وخاک و ریزگردها چالش اول زیست محیطی است و گاهی نیز تجمع دو یا چند عامل آلوده کننده باهم در یک منطقه شهری چالشهای زیست محیطی را تشدید میکنند. در همه این پیشنهادهای ارائه شده نوعی یکپارچه سازی کاربریهای منطقهای و مکانیابی برای استقرار کاربریهای مجاز و انتقال کاربریهای مزاحم با حساسیت زیستمحیطی در قالب برنامهریزیهای برقراری عدالت فضایی با رعایت جنبههای حفاظتی زیستمحیطی مشاهده میشود که قوانین حمایتی زیستمحیطی را در اولویت قرار داده و دیدگاه اهمیت محیطزیست را بر دیدگاههای توسعهطلبانه اقتصادی رجحان میدهد. بدین معنا که اگر قرار است توسعهای اقتصادی اتفاق بیفتد باید از مسیر کسب مجوزهای قانونی زیستمحیطی و با حفاظت کامل از بهداشت روح و جسم شهروندان صورت پذیرد.
علم توسعه محیطزیست هنگامی که در کنار توان اقتصادی توسعهپذیری قرار گیرد، به توسعه پایدار همهجانبه با رعایت حساسیتهای زیست محیطی منجر میشود. همه حقیقت این است که انسانها باید نقش وجایگاه خود را در حفاظت از محیط زیست بپذیرند و فعالیتهای انسانی را در جهت ارتقای کیفی سطح محیطزیست شهری سوق دهند.کارشناسان با طرح ایدههای مفید به کمک تکنولوژیهای کاربردی در پروژههای شهری به کاهش اثرات زیانبار آلایندههای زیستمحیطی امیدوار شدهاند.
* کارشناس ارشد محیط زیست شهری
code