مشکلات ما به ریشهها و سرچشمههای متفاوتی بازمیگردد. برخی به خود ما و نهادها و تصمیمات کوچک و بزرگمان مربوط است و تعدادی هم مربوط به رقابتهای خارجی و سنگ اندازی کشورهایی همچون آمریکا و متحدانش. آنچه به فشارهای خارجی مرتبط است باید با همدلی و اجماع همه جریانها و نهادهای سیاسی و اقتصادی خنثی و بی اثر شود. در غیر این صورت دشمنِ غدّار، قادر است اهدافش را پیش ببرد و ما را مقهور و مغبون سازد. باری، در شرایطی که رویکردهای ما میتواند اثر عظیم در تصمیمات و مدعیات رقبای منطقهای و دشمنان بینالمللی داشته باشد، چرا برخی مسئولان و تصمیمگیران کشور نمایش وحدت را مختل میکنند و گویی به تمام دشمنان پیام میدهند که ما یکپارچه نیستیم و به هرقیمتی اعتبار و قدرت جریانهای رقیب داخلی را زیر سؤال میبریم!
دیروز اخبار حساسیت زایی منتشر شد و متعاقب تصویب قطعنامههای ایالات متحده آمریکا در مجلسین کنگره و سنا، چهار کشور امضاکننده برجام نیز بیانیهای در محکومیت آزمایشهای موشکی و پرتابِ ماهوارهبر سیمرغ منتشر کردند. لحن بیانیه نگرانکننده بود و نشان میداد که ممکن است برخی متحدانمان را در مسائل هستهای از دست بدهیم. در واقع معنای ضمنی این بیانیه میتواند برای آمریکاییها یک موفقیت خوب قلمداد شود. از پس کلمات و در لابلای سطرهای این بیانیهها میشود تضعیف پیماننامه برجام ولبخند عربستان و اسرائیل را دید. جنگ طلبانی که مشکلات داخلی و عمیقشان را تنها در سودای افروختن آتشی تازه در خاورمیانه میتوانند پنهان سازند. آیا ما این فرصت را به این جنگ طلبان خواهیم داد؟
مسلماً همه ما پشتیبان نیروهای دفاعی کشور و حامی برنامههای موشکی و تسلیحاتی قدرتمند و پیشرفته برای دفاع از کران و کیان کشورمان هستیم. در این مسئله شک نباید کرد. زیرا میدانیم که در منطقه چه میگذرد و چه خطرات بالفعل و بالقوه ای ما را تهدید میکند. تازه اگر این هم نمیبود، تجربههای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس پیش چشمانمان است و هنوز از حافظه مردم ایران بیرون نرفته است. با این تفاصیل، از این همه دشمنی و خصومت نباید تعجب کرد، اما از رفتار و عملکرد برخی مسئولان و نیروهای داخل کشور نمیتوانیم بگذریم! آخر حکمت این خبط و خطاها را با کدام متر و معیار اندازه بگیریم؟
چند روز پیش تصویرهایی از دیدار فرماندهان سپاه پاسداران با دکتر حسن روحانی رئیس جمهور برگزیده ملت ایران منتشر شد. دیداری که به نظر میرسید در فضایی دوستانه و برای رفع
سوء فهمها و تفاهمها برگزار شده است. پس از مدتی کشمکش لفظی که متأسفانه بدسلیقگی و یک سونگری صدا و سیما و برخی رسانهها هم بدان دامن میزند، افکار عمومی با این تصویر خوب و همدلانه آرامشی یافت. مردم در مقابل تهدیدات عظیم خارجی و رکود و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، و بالاخره فشار و استرسهای پیش و پس از انتخابات میتوانستند عیان ببینند که تصمیمسازان و مدیران سیاسی و نظامی کشور، در جایی که کیان و منافع ملی در خطر است، دست در دست و متحد حرکت میکنند و جزئیات و تفرّقات را کنار میگذارند. در اصل، عقل سلیم هم حکم میکند که این گونه باشد. همه نیروها و مدیران در برابر اهداف کلان و سرنوشت ایران باید مطیع و تابع و مصمم و متحد باشند. خودسری و خودبینی و منفعت گروه و نهاد و سازه و سازمان در این شرایط حادّ و حسّاس چه معنی دارد؟
اما گویا برخی رسانهها و افراد و تریبونها به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند همین مسائل حیاتی و گاه به راستی سرنوشتساز است. برای آنها رقابتی جناحی و منفعت طلبانه اصل است و در هر شرایطی باید آن را دنبال کنند. حتی اگر در نتیجه آن دشمنان خارجی موفق شوند ما را منزوی کنند و دوستان دیرین و متحدان ما را نسبت به ثبات و قدرت و اتحاد داخلی بدبین نمایند. کسانی که به تحقیر دولت میپردازند گویا فراموش کردهاند این دولت حاصل رأی و اراده اکثریت مردم ایران است.
خاصیت این حرفهای تفرقه افکن، بزرگ کردن سپاه یا ضعیف کردن دولت نیست. خنّاسانی هستند که می خواهند دودستگی و گسستهای عظیم ایجاد کنند و برخی ساده انگاران دنبال کار را میگیرند. هدفشان چیست؟ میخواهند با این حرفها دل مردم را خالی و جوانان را بی انگیزه نمایند و به خارجیها بگویند ببینید اینجا همه همه همهکارهاند و هیچ کس هم کاره ای نیست. بزرگان مشغول تهدید یکدیگر و سهم خواهیاند پس شما هم سهم خود را بردارید!
میبینید که این همه زشتی و تبعات شوم در پشت پرده تفرقه نهفته است. چه اشکالی داشت که مردم خبر واقعی را بخاطر بسپارند: این که رئیس جمهور و دستگاه سیاسی و اقتصادی با فرماندهان نظامی برای گذر از دشواریهای داخلی و منطقهای و بینالمللی همراه و همکاراند.
دیروز اخبار حساسیت زایی منتشر شد و متعاقب تصویب قطعنامههای ایالات متحده آمریکا در مجلسین کنگره و سنا، چهار کشور امضاکننده برجام نیز بیانیهای در محکومیت آزمایشهای موشکی و پرتابِ ماهوارهبر سیمرغ منتشر کردند. لحن بیانیه نگرانکننده بود و نشان میداد که ممکن است برخی متحدانمان را در مسائل هستهای از دست بدهیم. در واقع معنای ضمنی این بیانیه میتواند برای آمریکاییها یک موفقیت خوب قلمداد شود. از پس کلمات و در لابلای سطرهای این بیانیهها میشود تضعیف پیماننامه برجام ولبخند عربستان و اسرائیل را دید. جنگ طلبانی که مشکلات داخلی و عمیقشان را تنها در سودای افروختن آتشی تازه در خاورمیانه میتوانند پنهان سازند. آیا ما این فرصت را به این جنگ طلبان خواهیم داد؟
مسلماً همه ما پشتیبان نیروهای دفاعی کشور و حامی برنامههای موشکی و تسلیحاتی قدرتمند و پیشرفته برای دفاع از کران و کیان کشورمان هستیم. در این مسئله شک نباید کرد. زیرا میدانیم که در منطقه چه میگذرد و چه خطرات بالفعل و بالقوه ای ما را تهدید میکند. تازه اگر این هم نمیبود، تجربههای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس پیش چشمانمان است و هنوز از حافظه مردم ایران بیرون نرفته است. با این تفاصیل، از این همه دشمنی و خصومت نباید تعجب کرد، اما از رفتار و عملکرد برخی مسئولان و نیروهای داخل کشور نمیتوانیم بگذریم! آخر حکمت این خبط و خطاها را با کدام متر و معیار اندازه بگیریم؟
چند روز پیش تصویرهایی از دیدار فرماندهان سپاه پاسداران با دکتر حسن روحانی رئیس جمهور برگزیده ملت ایران منتشر شد. دیداری که به نظر میرسید در فضایی دوستانه و برای رفع
سوء فهمها و تفاهمها برگزار شده است. پس از مدتی کشمکش لفظی که متأسفانه بدسلیقگی و یک سونگری صدا و سیما و برخی رسانهها هم بدان دامن میزند، افکار عمومی با این تصویر خوب و همدلانه آرامشی یافت. مردم در مقابل تهدیدات عظیم خارجی و رکود و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، و بالاخره فشار و استرسهای پیش و پس از انتخابات میتوانستند عیان ببینند که تصمیمسازان و مدیران سیاسی و نظامی کشور، در جایی که کیان و منافع ملی در خطر است، دست در دست و متحد حرکت میکنند و جزئیات و تفرّقات را کنار میگذارند. در اصل، عقل سلیم هم حکم میکند که این گونه باشد. همه نیروها و مدیران در برابر اهداف کلان و سرنوشت ایران باید مطیع و تابع و مصمم و متحد باشند. خودسری و خودبینی و منفعت گروه و نهاد و سازه و سازمان در این شرایط حادّ و حسّاس چه معنی دارد؟
اما گویا برخی رسانهها و افراد و تریبونها به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند همین مسائل حیاتی و گاه به راستی سرنوشتساز است. برای آنها رقابتی جناحی و منفعت طلبانه اصل است و در هر شرایطی باید آن را دنبال کنند. حتی اگر در نتیجه آن دشمنان خارجی موفق شوند ما را منزوی کنند و دوستان دیرین و متحدان ما را نسبت به ثبات و قدرت و اتحاد داخلی بدبین نمایند. کسانی که به تحقیر دولت میپردازند گویا فراموش کردهاند این دولت حاصل رأی و اراده اکثریت مردم ایران است.
خاصیت این حرفهای تفرقه افکن، بزرگ کردن سپاه یا ضعیف کردن دولت نیست. خنّاسانی هستند که می خواهند دودستگی و گسستهای عظیم ایجاد کنند و برخی ساده انگاران دنبال کار را میگیرند. هدفشان چیست؟ میخواهند با این حرفها دل مردم را خالی و جوانان را بی انگیزه نمایند و به خارجیها بگویند ببینید اینجا همه همه همهکارهاند و هیچ کس هم کاره ای نیست. بزرگان مشغول تهدید یکدیگر و سهم خواهیاند پس شما هم سهم خود را بردارید!
میبینید که این همه زشتی و تبعات شوم در پشت پرده تفرقه نهفته است. چه اشکالی داشت که مردم خبر واقعی را بخاطر بسپارند: این که رئیس جمهور و دستگاه سیاسی و اقتصادی با فرماندهان نظامی برای گذر از دشواریهای داخلی و منطقهای و بینالمللی همراه و همکاراند.