فضای شهری جایی است که تعاملات اجتماعی و جنب و جوش شهری در آن به اوج میرسد. فضاهای شهری گویای نوع زندگی، طرز تفکر، سطح اقتصادی، نوع روابط اجتماعی و سایر اشتراکات ذهنی و عینی شهروندان در مقیاس شهر هستند و محصول رشد تدریجی و روند طبیعی تغییرات و تبلور زندگی مدنی یک شهر در طول زمان است. با وجود اینکه فضاهای شهری ساختار حیاتی و اصلی شهرها را تشکیل میدهند، تداخل حرکتهای سواره و پیاده، بی نظمی، ترافیک، سر و صدا و آلودگی بصری در دنیای مدرن از مشکلات روز افزون آنها به شمار میرود.
کوچهها، خیابانها، میدانها و پارکهای یک شهر به همه ساکنان آن شهر تعلق دارند. همه افراد جامعه فارغ از توانایی مالی، سن، جنسیت، شرایط جسمی و… باید بتوانند در شهر کار، استراحت و تفریح کنند.
یکسان سازی فرصتها فرآیندی است که طی آن سیستمهای عمومی جامعه از جمله محیط فیزیکی، مسکن، حمل و نقل، خدمات بهداشتی و اجتماعی و فرصتهای آموزشی و اشتغال، امکانات رفاهی و فرهنگی و اجتماعی برای تمامی افراد قابل دستیابی و استفاده میشود.
اما سهم کشور ما در مناسب سازی فضاهای عمومی چقدر است؟ مسئولان تا چه حد توانسته اند دراین رابطه آن گونه که باید و شاید
برنامه ریزی و تصمیم گیری کنند؟
امروزه بسیاری از اماکن عمومی برای همه مردم قابل استفاده نیست و بیتوجه به گروههای مختلف شهری نظیر افراد دارای معلولیت، کودکان، سالمندان، زنان باردار و… به سرعت به نفع سودآوری اقتصادی تغییر شکل مییابند.
شبکه های ارتباطی کلانشهرهای ایران، بیشتر برای تردد خودرو طراحی شدهاست تا رفتوآمد عابر پیاده و این در حالی است که بسیاری از افراد جامعه برای رسیدن به مراکز آموزشی، خرید، اشتغال، دستیابی به ایستگاههای حمل و نقل عمومی یاگذراندن اوقات فراغت نیاز به پیادهروی دارند،اما مواردی مانند همسطح نبودن کف پیادهرو، وجود چالههای بعضا عمیق در پیادهروها، وضع نابههنجار دستفروشها و مغازهدارها، پارک شدن اتومبیل در پیادهروها، وجود مصالح ساختمانی و بنایی در پیادهروها، حرکت موتور سیکلت و دوچرخه در پیادهروها و نظایر آن به شهروندان اجازه نمیدهد بیآنکه امنیتشان مورد تهدید واقع شود، در این معابر تردد کنند.
غیر از عابران پیاده، کودکان هم در طراحی فضای شهری مورد بیمهری قرار گرفته اند، چراکه کلان شهرها دوستدار کودک نیستند و در طراحی فضای شهری کمترین توجه به نیازهای کودکان و فضاهای ویژه آنان شده است. محیطهای شهری نه فقط روز به روز بیشتر برای کودکان غیرقابل استفاده تر میشوند که مواردی مانند انواع آلودگی هوا، آلودگیهای دیداری و شنیداری، سهل انگاری رانندگان وسایل نقلیه، ازدحام جمعیت و… آنها را برای کودکان نا امن تر هم کردهاست.
با این اوصاف، زمانی که حضور در محیطهای عمومی میتواند برای افراد عادی اینگونه دشوار، ناامن و خطرآفرین باشد، افراد دارای معلولیت، کمتوانان و ناتوانان جسمی و حرکتی، سالمندان و زنان باردار در استفاده از فضاهای شهری برای تحصیل، اشتغال یا تفریح، چند برابر دچار مشکل خواهند بود.
مناسبسازی محیط برای همه افراد جامعه به ویژه افراد دارای معلولیت از جمله برنامههایی است که سالهاست زمزمه آن به گوش میرسد. مناسب سازی و دسترسپذیر کردن فضاهای شهری و اماکن عمومی از ابتداییترین حقوق افراد جامعه و جزو اساسیترین اقداماتی است که سازمانها و نهادهای مختلف میبایست در جهت جلوگیری از خروج افراد از چرخه فعالیتهای اجتماعی مد نظر داشته باشند.
کوچهها، خیابانها، میدانها و پارکهای یک شهر به همه ساکنان آن شهر تعلق دارند. همه افراد جامعه فارغ از توانایی مالی، سن، جنسیت، شرایط جسمی و… باید بتوانند در شهر کار، استراحت و تفریح کنند.
یکسان سازی فرصتها فرآیندی است که طی آن سیستمهای عمومی جامعه از جمله محیط فیزیکی، مسکن، حمل و نقل، خدمات بهداشتی و اجتماعی و فرصتهای آموزشی و اشتغال، امکانات رفاهی و فرهنگی و اجتماعی برای تمامی افراد قابل دستیابی و استفاده میشود.
اما سهم کشور ما در مناسب سازی فضاهای عمومی چقدر است؟ مسئولان تا چه حد توانسته اند دراین رابطه آن گونه که باید و شاید
برنامه ریزی و تصمیم گیری کنند؟
امروزه بسیاری از اماکن عمومی برای همه مردم قابل استفاده نیست و بیتوجه به گروههای مختلف شهری نظیر افراد دارای معلولیت، کودکان، سالمندان، زنان باردار و… به سرعت به نفع سودآوری اقتصادی تغییر شکل مییابند.
شبکه های ارتباطی کلانشهرهای ایران، بیشتر برای تردد خودرو طراحی شدهاست تا رفتوآمد عابر پیاده و این در حالی است که بسیاری از افراد جامعه برای رسیدن به مراکز آموزشی، خرید، اشتغال، دستیابی به ایستگاههای حمل و نقل عمومی یاگذراندن اوقات فراغت نیاز به پیادهروی دارند،اما مواردی مانند همسطح نبودن کف پیادهرو، وجود چالههای بعضا عمیق در پیادهروها، وضع نابههنجار دستفروشها و مغازهدارها، پارک شدن اتومبیل در پیادهروها، وجود مصالح ساختمانی و بنایی در پیادهروها، حرکت موتور سیکلت و دوچرخه در پیادهروها و نظایر آن به شهروندان اجازه نمیدهد بیآنکه امنیتشان مورد تهدید واقع شود، در این معابر تردد کنند.
غیر از عابران پیاده، کودکان هم در طراحی فضای شهری مورد بیمهری قرار گرفته اند، چراکه کلان شهرها دوستدار کودک نیستند و در طراحی فضای شهری کمترین توجه به نیازهای کودکان و فضاهای ویژه آنان شده است. محیطهای شهری نه فقط روز به روز بیشتر برای کودکان غیرقابل استفاده تر میشوند که مواردی مانند انواع آلودگی هوا، آلودگیهای دیداری و شنیداری، سهل انگاری رانندگان وسایل نقلیه، ازدحام جمعیت و… آنها را برای کودکان نا امن تر هم کردهاست.
با این اوصاف، زمانی که حضور در محیطهای عمومی میتواند برای افراد عادی اینگونه دشوار، ناامن و خطرآفرین باشد، افراد دارای معلولیت، کمتوانان و ناتوانان جسمی و حرکتی، سالمندان و زنان باردار در استفاده از فضاهای شهری برای تحصیل، اشتغال یا تفریح، چند برابر دچار مشکل خواهند بود.
مناسبسازی محیط برای همه افراد جامعه به ویژه افراد دارای معلولیت از جمله برنامههایی است که سالهاست زمزمه آن به گوش میرسد. مناسب سازی و دسترسپذیر کردن فضاهای شهری و اماکن عمومی از ابتداییترین حقوق افراد جامعه و جزو اساسیترین اقداماتی است که سازمانها و نهادهای مختلف میبایست در جهت جلوگیری از خروج افراد از چرخه فعالیتهای اجتماعی مد نظر داشته باشند.
code