همواره از افراد توانمند و جوامع بزرگ و کارآمد و فرهنگهای اصیل، چیزهایی برای یاد گرفتن وجود دارد. ژاپنیها دههها پس از پایان جنگ هنوز هم آزمونهای خوبی از سر میگذرانند. ظاهراً نظامها و سیاستهایی که در پیش گرفتند ـ هر چه باشد ـ به سود آنها کار کرده است ولی به یکباره چنان شد که به نظر رسید از مدیریت اقتصاد خود به گونه غیرقابل توجیهی ناتوان شدند. آنها در “رکود” غرق شده اند و ظاهراً دولت و مردم این کشور توان خیزش مجدد و پایان بخشیدن به انقباض را ندارند.
چه اتفاقی افتاده است؟ پس از بررسیهایی که از ناتوانی ژاپنیها در بهبود شرایطشان به عمل آوردم به این نتیجه رسیدم آنها دیگر به سیستمهای خود ایمان ندارند؛ این همان سیستمهایی است که ما به کار گرفتیم. آنها به نوعی احساس کردند آنچه انجام میدهند نادرست است. شاید علتش اظهارنظرهای منتقدان غربی باشد. به نظر میرسد ژاپنیها از سیستمهایی که در گذشته به آنان خدمت کرده بود، تبری جسته و سیستمهای دیگری را که اروپاییان به عنوان کارشناس پیشنهاد دادهاند، به کار گرفتهاند. از آن بدتر اینکه ژاپنی ها از تأثیر فلج کننده دگرگونیهای سریع غافل ماندند و این همان چیزی است که ژاپن را وارد دوران طولانی رکود کرد. بهبودی شرایط اقتصادی نیازمند سیاست به هم پیوستهای است که به شکلی هماهنگ به مورد اجرا گذاشته شود ولی با تغییرات مکرر در دولت و بازبینی های سیاسی هر یک یا دو سال، ژاپن هرگز نمیتواند به این هماهنگی و به هم پیوستگی دست یابد. به رغم ناکامیهای “ژاپن”، “مالزی” مصمم به پایبندی به سیاست “نگاه به شرق” و به اجرا گذاشتن اخلاق کار ژاپنی و تکیه بر جنبههای معینی از فرهنگ ژاپنی از جمله ارزشهای پایبندی به کار، نظم و برتری کیفی و تحقق مفهوم “مالزی متحد” برگرفته از ژاپنیهاست. به رغم تلاش های عمدی برای به فقر کشاندن ما در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ م. از طریق کاهش نرخ ارز، این بحران را پشت سر گذاشتیم و توانایی رشد خود را بازیافتیم. ما آنچنانکه توضیح خواهم داد این کار را با عدم ارتکاب خطای استراتژیکی که ژاپن احتمالاً به دلیل توجه بیش از حد به صدای منتقدان بیگانه و تسلیم شدن در برابر آنها مرتکب شد، انجام دادیم. علاوه بر ژاپن، سیاست “نگاه به شرق” به معنای نگاه به “کره جنوبی” و “چین” هم بود. دیدیم که کره جنوبی به سرعت در حال تبدیل به کشوری صنعتی است و میخواستیم بدانیم آنها چگونه به چنین موفقیت درخشانی دست یافتهاند. به همین دلیل گروهی از دانشجویان خود را به کره جنوبی اعزام کردیم و روشن شد که توجه ما کاملاً به جا بوده است. کرهایهای جنوبی چیزی دارند که به آنها امکان رسیدن به ژاپنیها و حتی پیشی گرفتن از آنها را در برخی موارد داده است. امروزه کره جنوبی به یک کشور پیشرفته و کاملاً صنعتی تبدیل شده و تولیدات آن در سراسر جهان از جمله در ایالات متحده آمریکا، مورد پذیرش قرار گرفته است. کارکرد چنین سیستمی، ما را به درستی سیاست “نگاه به شرق” متقاعد ساخت. ما به رغم برخی ناملایمات و شکستهایی که در معرضشان قرار گرفتیم، خونسردی خود را از کف ندادیم همچنانکه نسبت به خود و سمت و سویی که برگزیدیم، تردید نکردیم و با اینکه فشارهای زیادی را متحمل شدیم ترجیح دادیم سیاستهایی را که چه بسا در خارج توجه زیادی به آنها میشود ولی در پیش گرفتن آنها به سود ما نبود، پیاده نکنیم. شاید از ژاپن یاد گرفتیم که به روند حرکت ویژه خود برای نیل به شکوفایی اقتصادی و مدرنیسم فرهنگی پایبند بمانیم و برای این کار، هرگز آماده قربانی کردن عزّت و کرامت و حاکمیت و کنترل زمام سرنوشت خود نبودیم. اگر امروزه مالزی ـ آنگونه که در زمان آغاز نخستوزیریام بود ـ به عنوان کشوری جهان سومی به شمار نمیرود به این دلیل است که ما در نگرش خود به شرق، تصمیم درستی اتخاذ کردیم.
ادامه دارد
پزشک در ردای نخست وزیر
یادداشتهای دکتر «ماهاتیر محمد» نخست وزیر مالزی طی۲۲ سال (۲۰۰۳ـ۱۹۸۱م.)- ترجمه: محمّد مقدّس -۲۷۶