اسکان موقت با سازه‌های بومی
 

در هر بحرانی اولین اقدام، رفع نیاز به اسکان اضطراری، سپس اسکان موقت و دایمی است.
در آخرین بحران روی داده در ایران در استان کرمانشاه، نیروهای مردمی و دولتی بسیاری راهی مناطق زلزله‌زده شدند تا مساله اسکان اضطراری و موقت را برطرف کنند، درست مثل حوادث و بلایای طبیعی دیگر که بلافاصله سیل کمک‌ها و نظرات مردمی را به موازات اقدامات دولتی به مناطق آسیب دیده سرازیر می‌کند و بعد از مدتی هم همه از یاد می‌برند که محل‌های موقتی که در منطقه احداث شدند، پس از ساخت و سازهای دایمی چه سرنوشتی پیدا می‌کنند؟
آیا جمع‌آوری می‌شوند یا ناجور وصله می‌شوند گوشه زندگی و خاطرات و طبیعت آن مردم و منطقه! این بار اما با کار احداث سازه‌های موقت برخی استادان و دانشجویان تعدادی از دانشگاه‌های معماری در تهران، آشنا شدیم که بسیار متفاوت و ویژه می‌نماید و چنین تبعات زیانباری به مردم و منطقه تحمیل نمی‌کند. بر همین اساس در گفتگویی که با یکی از اعضای این تیم ترتیب دادیم، از وجوه تمایز و تفاوت این طرح و شلختگی حاکم بر مدیریت بحران در ساماندهی ساخت و سازهای موقت و اضطراری پرسیدیم.
اسکان موقت با سازه‌های بومی
وحیده سادات گرامیان، کارشناسی ارشد معماری پایدار از دانشگاه ونیز ایتالیا (IUAV) است. از استقبال مردم محلی از کاری که برایشان کرده‌اند هم خرسند است هم استدلال می‌کند که طرح‌شان مزیت‌های بسیاری داشته است که مردم درک کرده و آن را اجرایی کرده‌اند. می‌گوید: پس از حضور در منطقه و طراحی و اجرای نمونه‌هایی از سکونتگاه‌های موقت و آزمایش مقاومت آنها تصمیم گرفتیم پروژه را به بسیاری از افرادی که آنجا بودند و هر سابقه شغلی که داشتند، معرفی کنیم تا آن‌ها نیز در اجرا مشارکت داشته باشند. این یکی دیگر از ویژگی‌های پروژه ما است که اجرای آن تخصص پیچیده‌ای نیاز ندارد و اهالی همان مناطق به خوبی می‌توانند آن را عملی کنند. ما کار اسکان موقت با مقاوم‌سازی سازه‌های بومی را روستا به روستا اجرا کردیم، طوری که هم جلب‌توجه کرد هم مورد حمایت و استقبال اهالی قرار گرفت و این رمز موفقیت بزرگی برای ما شد. درواقع ما پیش از ورود به منطقه، طرح‌های مختلف اجرای مسکن موقت و مزایا و معایب آن‌ها را مورد بررسی قرار دادیم ولی برای این که بهترین انتخاب را داشته باشیم به مناطق زلزله‌زده رفتیم و دریافتیم بخش وسیعی از مردم منطقه از سازه‌های بومی به نام کپر یا زیج استفاده می‌کنند. حتی برخی‌ها، چادرهای هلال احمر را زیر این سازه‌های ساخته‌شده از نی قرار داده بودند. تعدادی از اهالی نیز خودشان از فردای زلزله شروع به ساخت کپر کرده بودند و منتظر چادرهای اسکان اضطراری نبودند.
اول مطالعه بعد اقدام
وحیده سادات گرامیان، از مراحل مختلف مطالعاتی و اجرایی کار می‌گوید که با مشارکت مردمی در مناطق زلزله زده اجرا شده است؛ این که چطور دنبال مصالح و سازه‌ای بودند که مردم با آن آشنا باشند و به لحاظ فرهنگی سکونت در آن را بپذیرندو البته ایراداتی که داشتند هم برطرف شوند تا گزینه کاملا مناسبی برای اجرا باشند.
در فاز اول یک نمونه از از این کپرها در روستای دنگی کاک عبدالله ساخته شد تا مقاومت و پایداری کپرهای تقویت شده آزمایش شود. در این مرحله کار در فضای مجازی معرفی شد تا افرادی که دوست داشتند همکاری کنند به گروه ملحق شوند.
در فاز دوم یک کارگاه عملی در روستای کوییک عزیز که حدود ۱۰۰ درصد تخریب شده بود برگزار شد و یک کمپ مقاوم شده برای گروه ساخته شد. وی به انتخاب محل مورد نظر در کنار زمین ورزشی روستا و کنار جاده اشاره می‌کند و این که بر این اساس انتخاب شد که پس از اتمام کار، به صورت مرکز خدماتی یا توقفگاه بین راهی استفاده شود و از طرف دیگر، این زمین به این دلیل که در نزدیکی منطقه لجستیکی سپاه قرار داشت به نوعی‌ در معرض دید هزاران روستایی بود که از آن مسیر می‌گذشتند.
در فاز سوم افراد آموزش دیده که اغلب با تحصیلات معماری و رشته‌های وابسته بودند به روستاها اعزام شدند تا کپرها را به صورت گروهی و در کنار اهالی بسازند و همزمان با آموزش به آن‌ها، روستا را ارزیابی و شیوه توسعه طرح را بررسی کنند.
نتیجه این اقدام بر اساس مطالعه و مشارکت مردمی همین شد که اقبال اهالی با دیدن مزایای طرح روز به روز زیادتر شده است و هر روستایی که کپری مقاوم دارد به دیگر اهالی آموزش می‌دهدو در کنار آن‌هانیروهای مردم‌نهاد آموزش دیده به تسهیلگری می‌پردازند.
نتایج کار درست
در هر اقلیمی، مصالحی یافت می‌شود که ویژه آن آب و هوا است و جامعه محلی به خوبی آن‌ها را می‌شناسد، در دسترس دارد و از زندگی در سازه‌ای که از بافت همان تکه است، لذت می‌برد. ساخت اسکان موقت بر این اساس، الگوی صحیحی است که روش بسیار ساده‌ای دارد و نمونه موفق آن همین کپرهای ساخته شده از نی در مناطق زلزله زده سرپل ذهاب است. نی‌ها ابتدا از نیزارهای اطراف رودخانه چیده و به محل ساخت حمل می‌شوند. کشیدگى بنا با توجه به شرایط آب و هوایى، جهت باد غالب، زاویه خورشید، توپوگرافى و …. در نظر گرفته شده و کپر به شیوه سنتى اما با یک پى کم‌عمق احداث مى‌شود. یک خانواده روستایی این کار را در عرض یک ساعت انجام می‌دهد. پاى دیواره‌ها نیز با استفاده از سنگ و مصالح موجود در محل، کرسى‌چینى می‌شود. کف سازه به منظور جلوگیرى از ورود رطوبت و موش، تسطیح و یک لایه نازک ماسه سیمان روی آن ریخته می‌شود. برای استحکام بخشى به سازه ساخته شده از نى به فواصل مساوى روی نی‌ها تویزه‌هاى گچى با سطح مقطع مثلثى اجرا می‌شود. سپس براى اندود داخلى پس از رابیتس‌بندى یک لایه گچ و خاک اجرا شده و در لایه خارجی آن دوغاب ریخته و روى آن عایق رطوبتى اجرا مى‌شود. محل قرارگیرى در و پنجره و احتمالا خروجى لوله بخارى همزمان با اجراى رابیتس مشخص و آماده مى‌شود.
مهندس گرامیان ضمن بیان این توضیحات، می‌افزاید: می‌بینید که همه جوانب به چه سادگی رعایت می‌شوند و چطور این کپرها ضمن این که مساله اسکان موقت را رفع می‌کنند،انطباق کامل با فرهنگ، سنت و شرایط مردم روستایی دارند، با چه سرعت عملی ظرف پنج روز ساخته و قابل اسکان می‌شوند، سازه‌شان استحکام بسیار بالایی دارد، هزینه ساخت آن‌ها نسبت به دیگر گزینه‌ها بسیار پایین‌تر و حداکثر ۵۰۰هزار تومان است، در برابر آتش‌سوزی، طوفان، سرما، گرما، رطوبت و ورود حیوانات موذی مقاوم است، در صورت بروز دوباره زلزله، سازه جرم کمی دارد و سبک و ایمن است و درصورت آوارشدن، نخاله سنگین ندارد، مصالح آن بوم‌آورد و در دسترس است، در فصل زمستان می‌توان با کیفیت مناسب آن را احداث کرد (برخلاف بتن) و اجرای آن نیاز به مهارت‌های پیچیده ندارد، حتی می‎توان مصالح بخش پرکننده را با مصالح در دسترس در محیط مانند کاهگل به جای گچ و خاک تعویض کرد، مصرف آب برای ساخت آن بسیار کم است، دانش مورد نیاز برای ساخت آن را مردم منطقه دارند و مصالح مورد نیازش را بدون نیاز به ماشین آلات سنگین می‌توانند خودشان حمل کنند و در ساخت کپرها مشارکت داشته باشند که خودش نوعی اشتغال‌زایی بسیارارزشمند در زمان بحران و پس از آن و مانع خوبی از مهاجرت از روستاها در آن شرایط است؛ همچنین یک فعالیت سازنده و مفرح بدنی و گروهی برای آسیب‌دیدگان به منظور خروج از شوک ناشى از زلزله به حساب می‌آید و وقتی می خواهند زیر آن زندگی کنند احساس نمی کنند در یک محیط غریبه ساکنند بلکه زیبایی و حس لطیف و مطبوع داخل کپرها برایشان آشناست، حتی پس از رفع بحران و در مرحله سکونت در محل دایمی، می‌توانند از این کپرها برای نگهداری علوفه دام و طیور استفاده کنند یا با طراحی زیبا براى اسکان و جذب گردشگر در آینده بهره‌برداری شوند.
تکرار اشتباهات
وقتی یک کارشناس ارشد معماری پایدار از ساخت سازه‌هایی با این همه مزایا و مقبول مردم صحبت می‌کند، بالافاصله این سوال به ذهن می رسد که چرا تا به حال این روند، الگوسازی نشده است؟ در چند زلزله مهم و مهیب بم و ورزقان یا حتی در سال های پس از آن که مراحل بازسازی باز هم نازیبا و ناموفق جلو رفته‌اند چرا کسی به فکر بهره‌مندی از این امکانات در هر منطقه بر نیامده است؟ اصلا چند بحران دیگر باید پشت سر بگذاریم تا یک الگوی درست و موفق برای مدیریت اسکان در شرایط بحران و سال های پس از آن تدوین کنیم تا خود اسکان دهی یک بحران جدید نشود؟
خانم گرامیان با اشاره به این که همین الان در مناطق زلزله زده استان کرمانشاه، کارهای مختلفی به طور همزمان در حال اجرا هستند که هرکدام مزایا و معایبی دارند، می‌گوید: اولین قدم درست در این کار این است که اقدامات انجام شده، کارشناسی باشد نه از سر شتاب که بیشتر مشکل درست کند. مثلا ما هم می توانستیم کانکس آماده ببریم در محل، اما دیدیم به ازای قیمت یک کانکس و هزینه حمل و نقل آن، می‌توانیم بین ۸ تا۱۰ کپر بسازیم. ضمن این که کانکس در زمستان، سرد و در تابستان داغ و سوزان است و نیاز گرمایشی و سرمایشی آنقدر به سیستم فشار می‌آورد که هم اکنون شب‌های بسیاری روستاها با قطعی برق مواجه‌اند و در سرمای زیاد شب را سر می‌کنند.
چند روز پیش نیز باد شدیدی در منطقه بود که کانکس‌های غیر استاندارد یا بزرگ و در جهت باد را لرزاند یا تخریب کرد اما این کپرها بسیار مقاوم بودند. ضمن این که کانکس‌ها علاوه بر آلودگی بصری و ناهمخوانی با بافت منطقه، گاهی پس از اتمام نیاز یک محل، نامناسب شده و یک معضل محیط زیستی و اجتماعی به حساب می‌آیند.
وی ادامه می‌دهد: مدیریت بحران اگر کارشناسی شده باشد، اهالی را نیز به مشارکت و همکاری وا‌می‌دارد طوری که برای ما در ساخت کپرها تجربه شد. حتی نزدیکی کمپ اصلی ما به پایگاه سپاه باعث توجه و کمک این عزیزان در حد تهیه ابزار و مصالح شد در عوض مسئولان، فقط جلساتی گذاشتند و گفتند کارتان، بسیار خوب است؛ همین!
این درحالی است که طرح ما می‌تواند یک الگو برای مناطق مشابه در لبه‌های فلات ایران و برخی نقاط داخلی فلات باشد ولی کمبود تخصص در بخش مدیریتی و اقدامات شتابزده و بدون پشتوانه علمی و نبود دلسوزی و تعهد در کار باعث شده است تصمیم‌گیری‌ها به موقع انجام نگیرند. زلزله چیزی نیست که زمان اتفاق به یاد راه حل آن باشیم و بگوییم مجبور به گرفتن چنین تصمیمی شدیم. در زمان مناسب باید زمینه‌های اقدام درست آماده شوند.
پایان بحران مدیریت
می‌خواهم گفتگو را تمام کنم. به نظر می‌رسد همه چیز روشن است. یکی از الگو‌های عملکرد درست معرفی شده است اما قانع نشده‌ام که چطور نیروهای مردمی می‌توانند کار کارشناسی انجام دهند اما بازوهای اجرایی بزرگ و دولتی نه!
وحیده سادات گرامیان با پاسخ به این پرسش، گفتگو را جمع‌بندی می‌کند و می‌گوید: فکر می‌کنم تا بحران مدیریت درست نشود مدیریت بحران ساماندهی نخواهد شد و این یک تصمیم فردی نیست و زیربنای کار ایرادات بسیار دارد. بخش آموزش از آموزش شهروندی گرفته تا آموزش تخصصی ایراد دارد، بخش اجرا بسیار منفعت‌طلبانه به این موضوع نگاه می‌کند و بخش نظارت بدون تعهد کار خود را انجام می‌دهد، بخش مدیریت متاسفانه با مشکلات جدی مواجه است و بخش مطالبه‌گری هنوز به آن مرحله نرسیده تا باعث تأثیرات قابل توجه شود. با اینکه دلسوزان زیادی وجود دارند اما هنوز فرهنگ کار درست آنقدر نیست تا نتیجه آن را در واقعیت ببینیم .
ما به عنوان نیروی متخصص مردمی، بذر کار را ریختیم و آن را دنبال می‌کنیم و امیدواریم در آینده‌ای نه چندان دور شاهد بارورشدن آن باشیم.
وجیهه تیموری

code

نسخه مناسب چاپ