«دن فلی وین» و هنر مینی مالیسم
بهارک توسلی
 

«دن فلی وین»(Dan Flavin) هنرمند مینی مالیست آمریکایی، زاده ۱ آوریل ۱۹۳۳ در نیویورک،یکی از نمایندگان جنبش مینی مال آرت بود. وی درکالج کاتدرال درداگلاس نیویورک آموزش دید. پس از آن در سال ۱۹۵۳ به خدمت نیروی هوایی آمریکا درآمد و به کره شمالی رفت.
او دوسال پس از آن را (۱۹۵۷-۱۹۵۸) در دانشگاه کلمبیا صرف تحصیل در رشته تاریخ هنرکرد و در سال ۱۹۵۹ که هنوزهنرمندی حرفه ای‌ نبود، جسورانه به ارائه آثاراولیه خودپرداخت. اما طی سالها تجربه و تمرین، نهایتاً در سال ۱۹۶۲ دیگرآثارخودرابه نمایش گذارد وراه خودرا به سوی دیده شدن بازکرد.
ازآنجائی که ساده گرایی یا مینی مالیسم، یک مکتب هنری است که اساس آثاروبیان خود را برپایه رفتاری خالی ازپیچیدگی معمول فلسفی ویا شبه فلسفی بنیان گذاشته است ومی توان آن را روبروی اکسپرسیونیسم انتزاعی خواند،زیبایی ها و گیرایی خاصی درنوع خود دارد.
اصطلاح هنرمینی مالیسم، نخستین بارتوسط«ریچاردویلیام»،فیلسوف هنرانگلیسی، درسال ۱۹۶۵ به کاررفت. با آنکه وی در مقاله خودتحت عنوان «هنرمینی مال»،ضمن ارائه نظریه اش درموردبه حداقل رساندن محتوای هنری آثاربی شمارپنجاه سال گذشته حتی یک هنرمند رابه عنوان شاهدمثال نیاورد؛اما این پدیده راپدیده ای هنری خواند و نگاه ویژه ای بدان داشت.
ناگفته نماندکه تا امروز نیزتعریف دلچسب ومعنایی،چه از لحاظ تئوریک و چه ازلحاظ زیبایی شناسی از این مفهوم، وجودندارد. مینی مال،آخرین جریان عمده مدرنیست هاست وهمه آنچه بعدازآن آمده است را پست مدرن می شناسیم.
درهنرمینی مال که درمدرنیسم ریشه دارد، صرفاً از المان های ضروری واصلی استفاده می شود وسایرمواردی که ممکن است بارتجملاتی داشته باشد، حذف می‌شود. وساده گرایان براین باورندکه زدودن حضورفریبنده ترکیب بندی و کاربرد موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیارساده قرارگرفته، قادراست به کیفیت ناب رنگ و فرم و فضا و ماده کمک کند.
ساده گرایی درهنرمینی مال را می توان زاییده هنرمندان روس دوره پس ازانقلاب اکتبرروسیه دانست. آنان که فرمالیسم و ساختارگرا بودند،به خلاصه نمایی واشکال هندسی گرایش داشتند. یکی ازاین هنرمندان«مالویچ»است که اثر«سفیدروی سفید»به نام اوست.
به طورکلی، این رویکردپس ازجنگ جهانی دوم درهنرغرب به وجود آمد و بیشتر ازسوی هنرمندان هنرهای تجسمی آمریکا در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی گسترش پیدا کرد،و به سرعت به یک جنبش هنری تازه تبدیل شدکه بیشترباخلق آثارسه بعدی به جای دوبعدی،همراه بود.
آثاردر این سبک،گاه کاملاً تصادفی پدید می آید و گاه زاده اشکال هندسی ساده و مکرر است. جریان اصلی جنبش مینی مالیسم یا ساده گرای آمریکایی رامی توان در آثار تونی اسمیت،دونالدجاد،رابرت موریس،جان مک کراکن،سول لوویت،کارل آندره و دن فلی وین یادکرد.درسبک اکسپرسیونیسم انتزاعی، شاهد تجربیاتی احساسی هستیم که گاه خلق الساعه از پاشیدن رنگ روی بوم یا تکانش قلم مو و رقص قطرات رنگ روی بوم نقاشی است،که مود اثری قائم بالذات می آفریند و ضمیر ناخودآگاه نقاش را در اثرخلق شده شریک می کند. اما مینی مال آرت که گامی جلوتر دارد،نگاهی هم ازمفاهیم فیزیکی وام گرفته ومانند تصاعد در ریاضی،همراه با استفاده از استعاره ها
‌و نشانه هاست.«میشل فراید»منتقدی است که معتقدبود مینی مال آرت، درحال کنارگذاشتن نشانه ها و گونه های هنری است.او ابن هنر راهنری اصیل نامید که از حیث الگو،تهدیدی برای مدرنیسم شکل گرا و فرمالیستی شناخته می شود. این هنردرسینما نیز ورود پیداکرده است. از هنرمندان مینی مالیست این دوران می توان جیم جارموش،عباس کیارستمی،مانی حقیقی،و….را نام برد.
«یک روزبخصوص»ساخته اتوره اسکوزا با بازی سوفیالورن،نمونه ای درخشان ازسینمای مینی مالیستی ایتالیاست که درباره روزدیدار هیتلر از ایتالیای موسولینی است. در نقاشی نیزمینی مال ورود کرده وهمینطور درزندگی امروزه همه ما و به سرعت درحال فراگیر شدن است و متخصصان سعی دارندتمام لوازم اضافی را حذف نموده وتنهاوسایل موردنیازرانگه دارند.هچنین درطراحی برترساختمان ها وخصوصاًرستوران ها‌ و طراحی داخل اماکن. این هنردرموسیقی نیز ورود داشته که برای اولین باردرسال ۱۹۶۸ توسط«مایکل نیمن» دربررسی قطعه ای یادگیری بزرگ اثر«کورنلیوس کارلئوس» ایجادکرده است.
درموسیقی این قطعات معمولاً تم کوتاهی دارد که ممکن است ملودیک یا ریتمیک باشد،که بارها و بارها تکرارمی شود؛ اما در طول اجرا تغییر می کند و در لحظه ای که یک سازبه آرامی و سریع تر از دیگری نواخته می شود، سازدیگربه تدریج ازهماهنگی خارج می شود.
ازجمله مینی مالیست های آهنگساز؛«استیو ریچ»،«تری رایلی» و«جان آدامز» هستند که این سبک رابا شیوه های دیگرترکیب کردند. درطراحی «باغ های ژاپنی»نیز رد پای این هنر مشهود است. گیاهان غیرمشترک طوری انتخاب شده اند که هم طبیعی باشند وهم هنرمندانه،متوازن و در عین حال نامتقارن. آنها به صورت منظم و نامنظم، کنارهم چیده می شوند.
«گوزن ترسان» نیزدر باغهای ژاپنی وسیله ای است که به کمک حرکت آب در چوب بامبو و صدای یکنواختی که درمحوطه ساکت باغ ایجادمی کند،به نوعی حضورانسان را در باغ تداعی کرده که باعث نزدیک نشدن حیوانات به باغ می شده است.
با این شیوه مینی مالیستی،«دن فلی وین»در ترکیب بندی های خود از چراغ و فلورسنت های لخت و رنگی استفاده کرد. به طوری که آثارش را دراماکن و معابر عمومی به نمایش گذارد. وی یکی از آثارخودراداخل ایستگاه مرکزی خطوط راه آهن نصب کرده بود.شاخصه کارفلی وین،طبق مینی مال آرت، خالی بودن آثارش از هرگونه اشارت نمادگرایانه بود،که ازهرگونه جهت گیری پرهیزمی کرد،ولی با استفاده ازخطوط نوری در ابعادو شماره های مختلف و نیز با فاصله و ریتم کار می کرد.
فلی وین در ساخت آثارش صرفاًبه تهیه نقشه و ترکیب بندی موردنظرش از فلورسنت ها می پرداخت و اجرای آن را به الکتریسین می سپرد که نتیجه آن نمونه های چشم نوازی را خلق کرد.

code

نسخه مناسب چاپ