حکمرانان مسلمان به منظور اجرای قوانین شریعت اسلامی، قضاتی را در محاکم منصوب میکردند ولی این قوانین به شکل مناسبی تدوین و مکتوب نشده است و با اینکه کتابهای فراوانی از فقهای مسلمان در شرح قوانین اسلامی وجود دارد، همه آنها بیشتر جنبه رهنمونی دارند و قوانین [حقوقی] در اغلب کشورهای اسلامی به شیوه روشمند تدوین نشدهاند. در رأس نظام محاکم، قضاتی قرار دارند که احکام خود را بر اساس قوانین مدونی شکل میدهند که غالباً به وسیله اروپاییها تدوین شده است. در ابتدا آن محاکم (دادگاهها) به شکل همان محاکم بدوی بود که پیش از رواج اصل حاکمیت قانون وجود داشتند ولی اروپاییها معیارهای احکام خود را به تدریج بهبود بخشیدند و اشتباهات قضایی بتدریج کاهش یافت. دیگر کشورهای جهان ـ اگر نه همه ـ بخشها و عناصری از نظام حقوقی و قضایی اروپایی را اقتباس کردند.
همین اتفاق در مورد حکومتها نیز افتاد زیرا بیشتر رژیمهای حکومتی در سراسر جهان به نحوی مبتنی بر نظامهایی هستند که اروپاییها آنها را شکست دادهاند. تقسیم حکومت به وزارتخانههایی که در رأس هرکدام یک وزیر قرار دارد و تقسیم این وزارتخانهها به ادارات و واحدهای دیگری که مسئولان و مدیرانی با سلسله مراتب پایین تر آنها را مدیریت میکنند نیز سرچشمه و منشأ اروپایی دارد و سطوح فزایندهای از سابقه کار، در ارتباط با مسئولیتهای فزایندهای است که در نهایت نخستوزیر یا رئیس اجرایی دولت ریاست آن را برعهده دارد.
همین روند، در جهان پول و سرمایه و تجارت نیز حکمفرماست. اگر با شرکتهای خصوصی ـ که صاحب یا شریک بلند پایه او در رأس این نهاد یا مؤسسه قرار دارد ـ آغاز کنیم میبینیم سازمان های حرفهای نیز با تبدیل شدن به شرکتها و مجموعههای بزرگ تجاری، پیچیدگیهای فزونتری به خود میگیرند. برای نظارت کامل بر مدیریت این شرکتها، شورای اداری قرار دارد که ریاست آن برعهده رئیس هیات مدیره یا رئیس اصلی است و چنانچه شرکت تحت رهبری مسئول اصلی اجرایی قرار داده شود از کارمندان متنوعی با مأموریت انجام وظایف معیّن از جمله مثلاً حسابداران، یاری گرفته میشود.
من همواره از هوشمندی اروپاییها در ایجاد نظام و روشهای مدیریت در شگفت ماندهام. نظام های بسیار دیگری نیز وجود دارند که اروپاییها آنها را اختراع کردهاند تا در چیرگی بر امپراتوریهایی که سراسر جهان را در برمیگرفت، به یاریشان بشتابند. با اینکه این نظامها، خالی از خطا نیستند و ایدهآل هم به شمار نمیروند، اما مطمئناً بسیار تواناتر از مؤسساتی هستند که در مالکیت افراد قرار دارند و از سوی افراد اداره میشوند، از آن نوعی که در کشورهای غیراروپایی و به ویژه آسیا شکل گرفتهاند که جملگی با مرگ صاحب یا بنیانگذار آنها، فرو میپاشند. در مقابل، سازمان ها و نهادهای حرفهای مبتنی بر شیوههای اروپایی را میبینیم که حتی پس از مرگ مؤسسان خود پا برجا میمانند. به علت تمامی این نقشهایی که اروپایی ها در مدیریت جهانی سازمانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایفا کردهاند، جهانیان باید از آنها به خاطر انجام آن تشکر کنند ولی این تشکر، دلیل بر آن نیست که اروپاییها نقاط ضعف نداشتهاند. جهان غیراروپایی باید حداکثر شناخت را از اروپاییها داشته باشد تا برنامهها و اندیشهها و نظامهای اروپایی که شایسته الگوبرداری و پذیرش آنهاست را از آنچه باید ردّ شود و به کارشان نمیآید، تمیز قائل شود.
به عنوان مثالی برای آنچه گفته شد، جهانیان باید در نظامهای بانکی و مالی که اروپاییها اختراع کردهاند، تأمل زیادی داشته باشند زیرا ما میدانیم که این نظامهای مالی مبتنی بر تبانی است و با اینکه مدت زمان زیادی دوام آوردند ولی سرانجام حباب آن ترکید و همه انواع تبانیهای صورت گرفته بر ملا شد.
ادامه دارد
پزشک در ردای نخست وزیر
یادداشتهای دکتر«ماهاتیر محمد» نخست وزیر مالزی طی۲۲ سال (۲۰۰۳ـ۱۹۸۱م.) ترجمه: محمّد مقدّس - ۲۸۶