قرار است سفرهای استانی آقای روحانی رئیسجمهور با سفر به استان خوزستان کلید بخورد. خبر آمده است که آخر هفته سفرهای استانی دولت با روش جدید به خوزستان آغاز میگردد. اولین اطلاع در تغییر روش این است که این سفرها کاری خواهد بود و نه تبلیغاتی. و بدون «هیاهو» انجام خواهد گرفت. سفرهای استانی هیئت دولت به ریاست رئیس جمهور، طرح خوب، ضروری و لازمی خوانده شده است که آقای احمدینژاد رئیس دولت دهم آن را طراحی و انجام داد. از مهمترین دستاوردهای این سفرها اطلاعیابی و شناخت از مشکلات در سراسر کشور از نزدیک است که هر سفر بر عمق اطلاعات رئیس جمهور و اعضاء دولت میافزاید و بجای شنیدنها از نزدیک، مردم در سراسر کشور دولت خود را بطور مستقیم مخاطب قرار میدهند.
طرح در اصل طراحیاش مطلوب است، اما نقد بسیار در اجرا دارد که اگر از نمایندگان استانها در مجلس شورای اسلامی پرسیده شود همگی میگویند وعدههای بسیاری داده شد ولی فقط اندکی از آن وعدهها و یا مصوبات هیئت دولت، در چند سال سفرهای استانی به انجام رسیده است. نمایندگان در سخنرانیهای خود و در تذکرهای صحن علنی مجلس، بارها از پروژههای ناقص و رها شده و یا بودجه اختصاص نیافته و یا تصویب طرحها و فراموشی آن در اجرا، یاد کردهاند. اکنون بعد از چند سال از مصوبات و وعدههای داده شدهی آقای احمدینژاد، در متن یک بررسی آمده است که اگر مجموعه بودجه دولت به انجام این وعدهها اختصاص یابد، باز هم ۱۶ سال طول میکشد تا این وعدهها و مصوبها انجام پذیرد!
اکنون ضرورت بازیابی کارنامه طرح سفرهای استانی و یافتن کارهای انجام شده و نشده از گذشته بطوریکه حداقل مردم همان استان اطلاع پیدا کنند، احساس میشود. اگر همکاران و مشاوران رئیس جمهور براساس گفتگو با نمایندگان هر استان، از گذشته اجرایی طرح سفرهای استانی شناسنامهیی تهیه کنند، ارزیابی هزینه و فایده این طرح برای عموم مردم در کشور آشکار خواهد شد. مهمتر از آن در همین آغاز از دور جدید سفرهای استانی، دولت یازدهم در مییابد کدام وعدههای دولت قبلی و هزاران مصوبه دولت دهم در سفرهای استانی در سراسر کشور عملی شده است و چه میزان از آنها بدون بررسی دقیق امکانات اجرایی دولت و یا فاقد بودجه بوده است. در این میان طراز وعدههای داده شده در سطح استانها مورد پرسش است که برخی از مصوبات آنهم در سطح هیئت دولت، فاقد شرح وظایف و مسئولیت برای دولت در سطح کلان مدیریت کشور بوده است. اگرچه نگارنده باور دارد، همین که رئیس جمهور و هیئت دولت از مرکزنشینی و تهران ماندن عبور میکنند و به سطح کشور سفر میروند و از نزدیک وسعت و تنوع امکانات و ارزیابی مشکلات را مشاهده میکنند، حتی اگر این سفرها نمایشی هم باشد، مفید است.
تهران همه ایران نیست و ایران همه، تهران نیست! گزارهیی که بسیار گفته شده است و دقیق و صحیح است. وسعت کشور ایجاب میکند تا اگر ادعای کلاننگری داریم همه ایران را از چشم تهران و مرکز کشور نبینیم. سفرهای استانی دولت با چنین نگاهی کارساز میشود. مردم در سراسر کشور نظام مدیریتی دولت را بطور عموم از طریق سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه در حضور نهادها و ادارهکل در سطح استانها و نمایندگان ریاستی دولت یعنی استانداران میبینند. نمایندگان مردم از سراسر کشور (نمایندگان استانها در مجلس) نیز دو مأموریت و مسئولیت اصلی دارند، وظیفه انجام نمایندگی مردم استانها و شهرستانها و دیگری مسئولیت نمایندگی ملی برای کشور است. قانون اساسی نیز هر نماینده را در حالیکه عهدهدار وظایف محلی میخواند او را نماینده همه ملت معرفی میکند. سفرهای استانی رئیسجمهور و هیئت دولت میتواند به ارزیابی عملکرد مسئولین اعم از مسئولین مجریه و قضائیه همچنین نمایندگان مجلس در سطح استانها و شهرستانها معطوف شود، با توجه به این نکته که در این سفرها وزیر دادگستری در دولت، به نمایندگی از قوه قضائیه و مجموعه نمایندگان استانها و شهرستانهای مجلس نیز رئیسجمهور را همراهی میکنند.
روحانی رئیسجمهور میخواهد از تشریفات بکاهد و بقول معروف «بر مبلغ» یا اقدام بیافزاید. سفرهای استانی اگر از نمایش سیاسی فاصله بگیرد به این خواست رئیسجمهور نزدیک میشود. تعطیلی مدارس، ادارات دولتی، هزینه بسیار برای گلآرایی تا آن حد که از تهران با هواپیما برای ورود رئیسجمهور و دولت همراه به استان گل ببرند و مردم در برخی از استانها تعجب کنند که چنین «گلی» در سطح استان کاشته نمیشود و از هم بپرسند از کجا و با چه هزینهای تهیه شده است(!) تشریفات و هزینهسازی زائد است. مردم در سطح استانها طالبند از نزدیک رئیسجمهور خود را ببینند و گفتگو کنند. مشکلات استان و شهر و روستای خود را با او در میان بگذارند. کمبودها را به اطلاع برسانند تا برای حل مشکلات چارهاندیشی کنند. تردید نداشته باشید که تجربه سفرهای استانی در گذشته نشان میدهد دو امر مانع موفقیت است. اول، افزودن به تشریفات هزینهساز و شاید (مهمتر از آن) دوم، وعدههای بسیار دادن بدون در نظر گرفتن برنامه و بودجه و تصویب مدت واقعی و قطعیِ انجام مصوبه. باقی میماند اولین سفر رئیسجمهور و هیئت دولت به استان خوزستان که همه منتظرند به زودی انجام پذیرد و مردم این استان خود از آن ارزیابی لازم را ارائه دهند. قضاوت عملکرد دولت همواره با مردم است.
طرح در اصل طراحیاش مطلوب است، اما نقد بسیار در اجرا دارد که اگر از نمایندگان استانها در مجلس شورای اسلامی پرسیده شود همگی میگویند وعدههای بسیاری داده شد ولی فقط اندکی از آن وعدهها و یا مصوبات هیئت دولت، در چند سال سفرهای استانی به انجام رسیده است. نمایندگان در سخنرانیهای خود و در تذکرهای صحن علنی مجلس، بارها از پروژههای ناقص و رها شده و یا بودجه اختصاص نیافته و یا تصویب طرحها و فراموشی آن در اجرا، یاد کردهاند. اکنون بعد از چند سال از مصوبات و وعدههای داده شدهی آقای احمدینژاد، در متن یک بررسی آمده است که اگر مجموعه بودجه دولت به انجام این وعدهها اختصاص یابد، باز هم ۱۶ سال طول میکشد تا این وعدهها و مصوبها انجام پذیرد!
اکنون ضرورت بازیابی کارنامه طرح سفرهای استانی و یافتن کارهای انجام شده و نشده از گذشته بطوریکه حداقل مردم همان استان اطلاع پیدا کنند، احساس میشود. اگر همکاران و مشاوران رئیس جمهور براساس گفتگو با نمایندگان هر استان، از گذشته اجرایی طرح سفرهای استانی شناسنامهیی تهیه کنند، ارزیابی هزینه و فایده این طرح برای عموم مردم در کشور آشکار خواهد شد. مهمتر از آن در همین آغاز از دور جدید سفرهای استانی، دولت یازدهم در مییابد کدام وعدههای دولت قبلی و هزاران مصوبه دولت دهم در سفرهای استانی در سراسر کشور عملی شده است و چه میزان از آنها بدون بررسی دقیق امکانات اجرایی دولت و یا فاقد بودجه بوده است. در این میان طراز وعدههای داده شده در سطح استانها مورد پرسش است که برخی از مصوبات آنهم در سطح هیئت دولت، فاقد شرح وظایف و مسئولیت برای دولت در سطح کلان مدیریت کشور بوده است. اگرچه نگارنده باور دارد، همین که رئیس جمهور و هیئت دولت از مرکزنشینی و تهران ماندن عبور میکنند و به سطح کشور سفر میروند و از نزدیک وسعت و تنوع امکانات و ارزیابی مشکلات را مشاهده میکنند، حتی اگر این سفرها نمایشی هم باشد، مفید است.
تهران همه ایران نیست و ایران همه، تهران نیست! گزارهیی که بسیار گفته شده است و دقیق و صحیح است. وسعت کشور ایجاب میکند تا اگر ادعای کلاننگری داریم همه ایران را از چشم تهران و مرکز کشور نبینیم. سفرهای استانی دولت با چنین نگاهی کارساز میشود. مردم در سراسر کشور نظام مدیریتی دولت را بطور عموم از طریق سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه در حضور نهادها و ادارهکل در سطح استانها و نمایندگان ریاستی دولت یعنی استانداران میبینند. نمایندگان مردم از سراسر کشور (نمایندگان استانها در مجلس) نیز دو مأموریت و مسئولیت اصلی دارند، وظیفه انجام نمایندگی مردم استانها و شهرستانها و دیگری مسئولیت نمایندگی ملی برای کشور است. قانون اساسی نیز هر نماینده را در حالیکه عهدهدار وظایف محلی میخواند او را نماینده همه ملت معرفی میکند. سفرهای استانی رئیسجمهور و هیئت دولت میتواند به ارزیابی عملکرد مسئولین اعم از مسئولین مجریه و قضائیه همچنین نمایندگان مجلس در سطح استانها و شهرستانها معطوف شود، با توجه به این نکته که در این سفرها وزیر دادگستری در دولت، به نمایندگی از قوه قضائیه و مجموعه نمایندگان استانها و شهرستانهای مجلس نیز رئیسجمهور را همراهی میکنند.
روحانی رئیسجمهور میخواهد از تشریفات بکاهد و بقول معروف «بر مبلغ» یا اقدام بیافزاید. سفرهای استانی اگر از نمایش سیاسی فاصله بگیرد به این خواست رئیسجمهور نزدیک میشود. تعطیلی مدارس، ادارات دولتی، هزینه بسیار برای گلآرایی تا آن حد که از تهران با هواپیما برای ورود رئیسجمهور و دولت همراه به استان گل ببرند و مردم در برخی از استانها تعجب کنند که چنین «گلی» در سطح استان کاشته نمیشود و از هم بپرسند از کجا و با چه هزینهای تهیه شده است(!) تشریفات و هزینهسازی زائد است. مردم در سطح استانها طالبند از نزدیک رئیسجمهور خود را ببینند و گفتگو کنند. مشکلات استان و شهر و روستای خود را با او در میان بگذارند. کمبودها را به اطلاع برسانند تا برای حل مشکلات چارهاندیشی کنند. تردید نداشته باشید که تجربه سفرهای استانی در گذشته نشان میدهد دو امر مانع موفقیت است. اول، افزودن به تشریفات هزینهساز و شاید (مهمتر از آن) دوم، وعدههای بسیار دادن بدون در نظر گرفتن برنامه و بودجه و تصویب مدت واقعی و قطعیِ انجام مصوبه. باقی میماند اولین سفر رئیسجمهور و هیئت دولت به استان خوزستان که همه منتظرند به زودی انجام پذیرد و مردم این استان خود از آن ارزیابی لازم را ارائه دهند. قضاوت عملکرد دولت همواره با مردم است.