نگاه
مشکان طبسی
سیدحسن (۱۲۵۸ ـ۱۳۲۷ ش).
حقوق‌دان، ادیب، دانشمند، روزنامه‌نگار، نایب رئیس انجمن فرهنگستان ایران.
از او به عنوانِ مردی ذی‌فنون یاد کرده‌اند. گذشته از مراتب علمی، از اخلاق، نجابت، حلم و دوستی او نیز سخن گفته‌اند.
زبان‌های انگلیسی، فرانسه و عربی را می‌دانست و به ادبیات عربی، فقه، اصول، تفسیر، تواریخ ملل، علوم حکمت شرق و غرب، ادبیات اروپا، نجوم و حکمت، طبیعیات و ریاضیات آشنا بود.
در شهر طبس به دنیا آمد. علوم متداولة زمان را در زادگاه خود آموخت؛ از جمله، حساب، هیأت و نجوم را از پدرش، سیدمهدی میرزاها، و علوم عربی را از شیخ حسن ملامحمد فراگرفت.با از دست دادن پدر، در هفده سالگی، به قصد تحصیل علم، طبس را ترک گفت و یک سال در یزد در مدرسة خان و به دنبال آن، هفت سال در اصفهان، در مدرسة صدر به سر برد.
در زندگی‌نامة خود نوشت مشکان چنین آمده است: «من از خردسالی میلی مفرط به تحصیل علم داشتم و بدون آن‌که آن را مقدمة چیز دیگری فرض کنم یا بین اصناف آن تفاوتی بگذارم یا هیچ‌گاه به فکر آن باشم که آن را وسیلة کسب معیشت کنم، در طلب آن کوشش می‌کردم و این رویه را از کسانی اکتساب کرده بودم که شاید خودشان هم بر این عقیده نبودند، ولیکن مصلحت خود را در تظاهر به این رویه دانسته بودند.
اما من آن را مثل یک اصل عقلی ـ برهانی پذیرفته و سرمشق زندگی خود قرار داده بودم. بزرگانی که، در مدت تحصیل، خدمت آنها را دریافته و نزد آنها شاگردی کرده‌ام اینهایند: حاجی ملامحمد ابراهیم لاری در منطق و معانی و بیان (در یزد)، حاج میرزا بدیع درب امامی در فقه و اصول (سطح)، ملاعبدالکریم گزی در فقه (سطح)، محمدصادق نایب‌الصدر در فقه و اصول (خارج)، جهانگیرخان قشقایی در فلسفه، آخوند ملامحمدکاشی در ریاضیات، میرزا غلامحسین میدان کهنه در اصطرلاب و طبیعیات و مانند اینها (همة اینها در اصفهان).
زمانی که وارد اصفهان شدم، علوم طبیعی و ریاضی بالمره متروک و مهجور بود و علوم ادبی بی‌مایه و ضعیف؛ و در همة مدارس، با همة ازدحامی که دیده می‌شد، توجهی به این علوم نداشتند و همة همت‌ها متوجه فقه و اصول بود و، با این حال، تجدد هم به اندازة کمی به مدارس اصفهان راه یافته بود و رسم تکفیر بالمره منسوخ نشده بود؛ لکن زیاد هم اتفاق نمی‌افتاد.

code

نسخه مناسب چاپ