در حالی که دو سوم فعالیتهای روزمره جهان از سوی زنان انجام میشود، تنها یکدهم درآمد جهانی به آنها تعلق میگیرد.
به گزارش ایسنا، فراهم کردن امکان مشارکت آحاد مختلف جامعه به ویژه زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور در تمام فعالیتهای اقتصادی واجتماعی یکی از اهداف مهم و اساسی تعاونیها به منظور دستیابی به توسعه همهجانبه وپایدار کشور است.
برابر آمارها، زنان یک سوم تعاونیهای کشور را به خود اختصاص دادهاند و هم اکنون ۴ میلیون نفر از زنان کشور عضو تعاونیها هستند. تعاونیهای زنان در ایران هم به دلیل ظرفیتهای قانونی و اجتماعی و هم به لحاظ گروه هدفی که تحت پوشش دارند، ازقابلیتها و توانمندیهای قابل توجهی برای تحقق اهداف توسعه پایدار و اشتغالزایی درکشور برخوردارند .
در طول سالهای اخیر تعاونیهای بسیاری تحت عنوان “تعاونی زنان” در کشور تاسیس و با اقبال خوبی مواجه شده اند که در گرایشهای مختلف اعم از تولیدی، توزیعی وخدماتی فعالیت میکنند و عمده تولیدات آنها در حوزههای صنایع غذایی، صنایع دستی،فرش دستباف، کشاورزی و خدمات است.
امروزه سازمانهای بینالمللی، تشکیل تعاونیهای زنان را به عنوان یکی ازراهبردهای اساسی کاهش نابرابریهای جنسی و افزایش مشارکت در تمام امور اقتصادی واجتماعی به دولتها توصیه میکنند تا جایی که سازمان جهانی کار انجام فعالیت تعاونی برای زنان را شرافتمندانهترین نوع فعالیت اقتصادی میداند و در توصیهای درجهت ارتقای تعاون تاکید میکند که افزایش مشارکت زنان در جنبش تعاونی در همه سطوح به ویژه سطوح مدیریتی و راهبری مورد توجه ویژه قرار گیرد .
از آن گذشته ارتقای منزلت زنان در جوامع و تعاونیها، همواره برای نهضت تعاون از اهمیت بسزایی برخوردار بوده به نحوی که اتحادیه بینالمللی تعاون در سال۱۹۹۵ قطعنامهای را به تصویب رساند که در آن اعضای اتحادیه بر لزوم برابری جنسیتی زن و مرد به عنوان اولویتی جهانی تاکید کردند.
بیتردید ورود به حوزه تعاون و فعالیت در قالب تعاونی یکی ازراهکارهای افزایش نرخ مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی اقتصادی و توانمندسازی آنان به شمار میرود. ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و زمینهسازی برای حضور زنان درفعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و ایجاد روحیه خودباوری و اعتماد به نفس از مهمترین کارکردهای تعاونیهای زنان به شمار میرود.
به گفته غلامحسین حسینینیا معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حال حاضر ۱۷درصد مدیران عامل تعاونیهای کشور و ۲۳درصد اعضای هیات مدیره و بازرسان تعاونیها را زنان تشکیل میدهند که این امر نشان دهنده خودباوری وظرفیت بالای تعاونیهای بانوان است.
وی بر تـوانمـندسازی تعاونیهای زنان در قالب برنامههای آموزشی تاکید دارد ومیگوید: امروز در عرصه فعالیتهای آموزشی خصوصا آموزش عالی، بانوان جایگاه خود راپیدا کردهاند. به نحوی که ۶۰درصد جمعیت ۴٫۵ میلیون نفری دانشجویان کشور را بانوان تشکیل میدهند.
حسینینیا در عین حال از تشکیل اتحادیههای قوی صنفی برای بانوان خبر داده ومیافزاید: یکی از برنامههای مهم وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این است که اتحادیههای صنفی قدرتمندی برای زنان تعاونگر تاسیس شود تا ضمن ارائه آموزشهای تخصصی و برگزاری نمایشگاههای دائمی و موقت، فعالیت بانوان در عرصههای اقتصادی به ویژه مشاغل خانگی گسترش یافته و توانمندیهای آنان به نمایش درآید .
به گفته معاون امور تعاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، هم اکنون فضای مناسبی برای توسعه فعالیت تعاونیهای زنان فراهم شده است و فضای موجود این امکان رابه بانوان تعاونگر میدهد که در قالب فعالیت های جمعی با دغدغه کمتری مشغول کار شوندو در کنار فعالیت اقتصادی به وظایف مادری و همسری خود در خانواده هم عمل کنند .
براساس سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت کشور ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر گزارش شده است که از این رقم ۵۰٫۴ درصد مرد و ۴۹٫۶ درصد زن هستند. نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال ۱۳۹۰ که از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافته، نشان میدهد که نرخ مشارکت اقتصادی در کشور ۳۶٫۹ درصد است و این نرخ در مناطق شهری و روستایی به ترتیب۳۵٫۸ و ۳۹٫۸ درصد بوده است.
نرخ بیکاری زنان جوان (۱۵ تا ۲۴ ساله) هم ۴۲٫۷ درصد بوده که نشان دهنده شرایط نامناسب بازار کار به طور عام برای زنان و به طور خاص برای زنان جوان است؛ بااین حال زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال، مولد و کارآفرین کشور نه تنها میتوانندموضوع و هدف هر نوع توسعهای باشند، بلکه اهرم موثری در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادیو اجتماعی کشور به شمار آیند.
تا آذر سال ۱۳۹۱ در ایران ۱۸۳ هزار و ۲۷۷ شرکت و اتحادیه تعاونی در بخش های مختلف اقتصادی به ثبت رسیده است و ۴۳ میلیون و ۵۵۴ هزار و ۱۷۰ نفر (بیش از ۵۸ درصدجمعیت کشور) در شرکتها و اتحادیههای تعاونی عضویت دارند که ۷۴٫۵ درصد آنان مرد وتعداد ۱۰ میلیون و ۴۵۲ هزار و ۸۰۳ نفر معادل ۲۵٫۵ درصد زن هستند. میانگین تعداد عضوزن در هر تعاونی ۱۸ نفر، میانگین میزان سرمایه در تعاونیهای زنان ۱۷۱ هزار و ۸۱۳هزار ریال و میانگین اشتغالزایی ۱۰ نفر است.
همچنین تعداد تعاونیها و اتحادیههای زنان ثبت شده توسط وزارت تعاون، کار ورفاه اجتماعی تاآذر سال ۱۳۹۱بالغ بر ۱۸ هزار و ۴۵۵ تعاونی و اتحادیه با عضویت ۳۳۵هزار و ۳۱۶ نفر زن است؛ به عبارت دیگر ۱۰ درصد کل شرکتها و اتحادیههای تعاونی که تا تاریخ مذکور به ثبت رسیدهاند، در زمره تعاونیهای زنان هستند، این آمار نشان میدهد که ۸۸٫۵ درصد اعضای تعاونیهای مذکور، زن و تنها ۱۱٫۵ درصد مرد هستند .
بر اساس آمار توزیع تعاونیهای زنان ثبت شده به تفکیک ۱۴ گرایش اصلی از جمله مسکن، صنعت، معدن، اعتبار، حمل و نقل، کشاورزی و چند منظوره، سه گرایشی که تعاونیهای زنان بیش از سایر گرایش ها تشکیل شده است ،به ترتیب تعاونیهای خدمات،تعاونیهای صنعتی و تعاونیهای کشاورزی هستند که جمعا نزدیک به ۸۵ درصدتعاونیهای زنان را شامل میشود؛ هر سه گرایش اصلی صنعت، خدمات و کشاورزی نقش مهمی در توسعه پایدار و اشتغال کشور ایفا میکنند.
درحال حاضر ۱۸ هزار و ۴۲۶ تعاونی خاصزنان (تعاونیهایی که حداقل ۵۰ درصد اعضای آن زن باشند) در ایران با بیش از ۳۲۷هزار عضو فعالیت دارند که نزدیک به ۹۰ درصد آن را زنان تشکیل میدهند.
شرکتهای تعاونی بانوان را میتوان از جمله تشکل های مردمی دانست که امکان یکپارچه کردن منابع انسانی،تجمیع سرمایههای کوچک، ایجاد اشتغال با شرایط سهل وآسان، بالا بردن توان اقتصادی زنان و زمینه جلب مشارکت فعال آنها را فراهم میکنند.
تعاونیهای زنان شرایط را به گونهای مهیا میکنند تا اعضا از طریق اشتغال درفعالیتهای اقتصادی و اجتماعی وارد زندگی جدیدی شوند و بتوانند در تامین درآمدخانواده و افزایش آن سهم قابل توجهی داشته باشند.
زنان در قالب تعاونی ها از مزایای حضور در عرصههای اقتصادی برخوردار میشوند و با کسب تجربه در زمینههای مدیریتی وراهبری در سایه فعالیتهای گروهی حس خودباروی را که پیش نیاز مشارکت است، به دست میآورند.
تعاونیهای زنان به دلیل قدرت بسیج مردمی از توان چانهزنی بالایی برخوردارند وحوزه تاثیر گذاری آنها به مراتب بیش از فعالیتهای انفرادی است. از این رو زنان بامتشکل شدن در قالب تعاونیها میتوانند گستره مشارکت و تاثیرگذاری خود را افزایش دهند و در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی حضور فعالتری به نمایش بگذارند.
تعاونی های زنان در عین حال نقش انکارناپذیری در توسعه پایدار ایفا میکنند. ولی آنچه که تعاونی های زنان را متمایز میکند و به آنها نقش شفافتر و موثرتری در فرایند توسعه میدهد، ویژگیهای منحصر به فرد و خاص این گروه در اجتماع و خانواده است؛ ویژگیهایی که بخشی از آن منعبث از تفاوتهای بیولوژیک و بخشی ناشی از منزلت اجتماعی و فردی زنان است که آنها را به جایگاه ویژهای برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار ارتقامیدهد.
البته باید خاطرنشان کرد: دسترسی نداشتن زنان به منابع مالی کافی و عواملی همچون فقدان وثیقه و تضمین، ناکافی بودن میزان وام، بالا بودن نرخ بهره بانکی و مواردی از این دست را میتوان از جمله عوامل محدود کننده سرمایهگذاری و تولید زنان به شمارآورد.
تعاونیهای زنان علیرغم ظرفیتها و پتانسیلهای بالای خود غالبا با کمبودسرمایه، کارمزد بالای بانکی، مشکلات مدیریتی و نا آشنایی با شرح وظایف و مسئولیت هامواجه هستند، از سویی دیگر ضعف در بازاریابی محصولات تولیدی و نبود فرهنگ باورپذیری نسبت به مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی موجب شده تا مسوولان با این تصور که زنان توانایی اداره امور یا بازگرداندن وام و تسهیلات را ندارند، در اختصاص وام احتیاط کنند.
در گزارش سازمان جهانی کار درباره تساوی در کار، هفت محدودیت عمده برای زنان کارآفرین شناسایی شده که یکی از آنها دسترسی کمتر زنان به اعتبارات نسبت به مردان به دلیل ضعف مسایل مربوط به ضمانت و مقادیر کم اعتبارات و همچنین نگرش منفی درخصوص توان بازپسدهی پایین زنان کارآفرین از سوی متصدیان وام است .
بر این اساس به نظر میرسد با توجه به توانمندیها و قابلیتهای نهفته درتعاونیهای زنان، برگزاری دورههای آموزشی از سوی وزارت تعاون به منظور رفع مشکل بازاریابی و نحوه مدیریت در این تعاونیها موثر باشد، همچنین تاسیس صندوق ضمانت سرمایهگذاری بخش تعاون تا حد زیادی مشکل وثیقه و تضمین بانکی تعاونیهای زنان رابرطرف کند .
هم اکنون زنان یک سوم تعاونیهای کشور را به خود اختصاص دادهاند و ۴ میلیون نفر از زنان کشور به عضویت تعاونیها درآمدهاند، تاسیس شرکتهای تعاونی بانوان در گرایش های مختلف از جمله باغداری، کشاورزی، صنایع غذایی،بستهبندی، پرورش دام و طیور، آبزیان، فرش دستباف، اعتبار و خدمات نشان از توان بالای زنان در امر اشتغالزایی و فعالیت های کارآفرینی دارد و بی تردید تعاونیهای زنان، بستر مناسب و شایستهای برای اشتغال زنان هستند که به دور از هرگونه تبعیض وبا رعایت انصاف و برابری اعضا، مشارکت زنان در بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی راافزایش میدهد.
به هر صورت باید اشاره داشت:به توجه به آن که هم اکنون نرخ بیکاری زنان جوان در کشور حدود ۴۰ درصد برآورد میشود، ازاین منظر مساله اشتغال زنان به عنوان یکی از مسایل مهم اجتماعی و اقتصادی اهمیت فوقالعادهای پیدا کرده است و در این میان به نظر میرسد به دلیل موقعیت مطلوبی که زنان به لحاظ تحصیلات دانشگاهی و خلق فرصتهای کارآفرینی دارند، باید گامهای موثرتری در جهت رفع بیکاری زنان به ویژه زنان جوان برداشته شود و برنامهریزی دقیقی برای استفاده بهینه از امکانات، ظرفیتها و استعدادهای بالقوه زنان در دستور کار مسوولان امر قرارگیرد.
همچنین با توجه به نقش بیبدیل و غیرقابل انکار زنان به عنوان حامی و پشتیبان جریان اشتغال و توسعه پایدار، ضروری است تا تشویق و حمایت از تشکیل اتحادیهها وتعاونیهای زنان، فراهم کردن فرصتهای آموزشی، ارتقای مهارتهای شغلی بانوان تعاونگر،ایجاد فرصتهای عرضه تولیدات و خدمات و بازاریابی در تعاونیهای زنان و امکان بهرهمندی تعاونیهای زنان از منابع و تسهیلات مالی و اعتباری به عنوان بخشی ازراهکارهای موثر تقویت و حمایت از تعاونیهای زنان در کشور مدنظر قرارگیرد.