سرویس خارجی : خشونتهای اخیر استان سنینشین الانبارعراق، آخرین مورد از رویدادهای این ناحیه است که پیش ازاین آمریکاییها و عراقیهای زیادی در آن جنگیده و جان خود را از دست دادند.
«نیت رولینگز» در مجله «تایم» به تحلیل شرایط موجود در استان الانبار عراق و اقدامات دولت پرداخت و نوشت: خبرهای اخیر عراق، حوادث پنج سال پیش این کشور را به یاد میآورند.
استان الانبارکه شامل زمینهای کشاورزی و بیابانهای حومه غربی بغداد تا مرز سوریه میشود، در جریان جنگ عراق، صحنه درگیریهای خونینی بود که درآن بیش از۱۳۰۰ سرباز آمریکایی درکنارهزاران عراقی جان خود را از دست دادند.
خبرتسخیر «فلوجه»دومین شهر بزرگ این استان توسط مبارزان القاعده، برای سربازهای کهنه کار آمریکایی بسیار ناخوشایندبود،زیراآمریکادودرگیری خونین رادربهار۲۰۰۴دراین شهرپشت سرگذاشت.یک روزنامه نگار محلی که به دلایل امنیتی نامش ذکرنشد، به روزنامه«واشنگتن پست»گفت:درآغازدرگیری ها دولت عراق کنترل کاملی برفلوجه نداشت.
پلیس وارتش عراق این شهر را ترک کرده بودند، القاعده پرچمهای عراق را از ساختمانها پایین کشیده، آتش زده وپرچم خودرا به جای آن نصب کرده بود. بااین حال در«رمادی» مرکز این استان، همچنان امیدهایی وجود داشت.
«احمد ابوریشه» یک رهبر قبیلهای که در سال ۲۰۰۷ با نیروهای آمریکایی در جنگ با القاعده همکاری کرده بود،اعلام کرد که مبارزان قبیلهای به همراه پلیس عراق، در حال عقب راندن شورشیان از رمادی هستند. ابوریشه در این خصوص خاطرنشان کرد:«همه قبایل الانبار در حال مبارزه علیه القاعده هستند.
ما ازاین مبارزه خوشحالیم. ما با آنها مقابله کرده و پیروز خواهیم شد.»گزارشها حاکی از آن است که پلیس عراق و شبه نظامیان قبیلهای، اکثر بخشهای رمادی را پس گرفتهاند.نگارنده مقاله می گوید:«درپاییزسال۲۰۱۰من به همراه رئیس پیشین دفترمجله تایم دربغداد،به دعوت شیخ یک قبیله به فلوجه رفتیم.شهرپرازپلیسهای قبیلهای بود.خشونت کمی وجودداشت وساخت و ساز نیزبدون وقفه ادامه داشت. پس ازنابودی بخشهای زیادی ازاین شهردرحمله ۲۰۰۴آمریکا،واشنگتن در ساخت دوباره آن،کمکهایی به عمل آورد،اما سه سال پس ازآن،ارتش عراق،خارج ازفلوجه مستقر شد تا القاعده را عقب براند و شاید شهر را نیز دوباره نابود کند.
سه تعبیر برای هرج و مرج به وجود آمده در الانبار وجود دارد. برخی آن را کوتاهی اوباما در توافق با عراق برای حفظ چندهزار نیروی آمریکایی در این کشورمیدانند.جنگ داخلی سوریه که درهمسایگی عراق قراردارد،این امکان رابرای «داعش»،گروه افراطی مرتبط با القاعده فراهم آوردتا پیش ازورود به مرزهای عراق، خود را مسلح و سازماندهی کند.
برخی نیز انگشت اتهام را به سوی «نوری مالکی» نخستوزیر عراق و رفتار دولت او نشانه میروند .خشونتهای موجود در استان الانبار، یک تراژدی پیچیده و آهسته است که از هر سه فاکتور یادشده تاثیر گرفته است.
برخی کارشناسان آمریکایی که در عراق فعالیت کرده و در این زمینه بررسیهایی انجام دادهاند، معتقدند که خشونتهای اخیر الانبار، نشاندهنده مشکل حل ناشدنی سیستم سیاسی عراق است،اما برخی دیگردید خوشبینانهای دارندومعتقدند درگیریهای کنونی، راه را برای ثبات در آینده هموار میکند. اما همگی موافقند که آمریکا وعراق،هزینه زیادی درقبال دستاوردهای کم درالانباردادند که آن هم،اکنون در خطر از بین رفتن است.
«ست مولتن»افسربلندپایه آمریکایی، پس از شرکت در حملات ۲۰۰۴،۲۰۰۳ و جنگ نجف،تصمیم گرفت درعراق باقی بماندوبرای«دیوید پترائوس»،فرمانده سابق نیروهای آمریکایی دراین کشورکه وظیفه بازسازی ارتش عراق را برعهده داشت، کار کند.
«مولتن» با وجودی که به آمریکا بازگشته بود،دوباره با پترائوس،راهی عراق شد.وی همراه گروهی کوچک از ملوانهای ارتش آمریکا به مناطق جنوب بغداد میرفت تا نظر شیوخ و رهبران محلی را برای اتحاد با آمریکا درمبارزه با شورشیان، جلب کنند. آنهادرادامه همین اقدامات،به استان الانباررفتند.
درآن زمان رهبران سنی این منطقه برای مبارزه باالقاعده،باآمریکاهمکاری میکردند. «مولتن»نیزاکنون همانند بسیاری ازسربازهای کهنهکار، ازبازگشت خشونت به عراق ناراحت است.وی دراین موردگفت:«این موضوع برای ماکه سالها،بخشی از زندگی و دوستانمان را در عراق از دست دادیم، سخت است.
این موضوع همچنین برای عراقیهایی که بسیاری از آنها با من دوست بوده و به دنبال آزادی و زندگی بهتری هستند نیز بسیار سنگین است.«زاچ ایسکول»در سال ۲۰۰۴ فرماندهی یک جوخه مشترک بزرگ از تفنگداران آمریکایی و سربازهای عراقی را بر عهده داشت.اوونیروهایش درعملیاتهای بزرگی در«فلوجه» وسرتاسرالانبار شرکت کردند. وی پس از پایان جنگ به عنوان فیلمساز،دوباره به الانباربازگشت وفیلم«جبهه غربی» را ساخت. «ایسکول» دراین مورد گفت:«مامیدیدیم که روابط بین ارتش آمریکا و قبایل عراق، چقدر محکم شده بود.
یک حس واقعی برادری وفداکاری مشترک وجودداشت.گفته میشداینجادیگربه پایگاه القاعده تبدیل نخواهد شد، اماامروزکسانی که درکنارمابا القاعده جنگیدند، بایدبه تنهایی ازخود دفاع کنند.ماهمکاریهایی داشتیم،امااکنون همپیمانان سابق ما توسط القاعده هدف قرارمیگیرند.»ناآرامیهای استان الانبارمدت کوتاهی پس از خروج کامل نیروهای آمریکا ازعراق دردسامبر۲۰۱۱آغاز شد.
«پیترمنصور»استاد تاریخ نظامی دانشگاه «اوهایو»که فرماندهی یک تیپ رادرسالهای۲۰۰۳و۲۰۰۴درعراق برعهده داشت و سپس افسراجرایی ژنرال «پترائوس» شد، در این خصوص گفت:«مهمترین عامل پیروزی درمبارزه با القاعده درعراق، برخورد منصفانه و عادلانه با همه طرفها ست.
برخی مفسران معتقدنداگر آمریکا شماری از نیروهای خود را پس از۲۰۱۱درعراق حفظ میکرد،اکنون میتوانست به حل بحران الانبارکمک کند.
اگرآمریکاحداقل یک گروه کوچک درعراق داشت، میتوانست راهی برای اعمال نفوذ داشته باشد، اما اکنون حتی یک نظامی آمریکایی نیزدراین کشورحضورنداردوسفیرهم نمیتوانددیدارهای روتین با دولت داشته باشد.»«رایان کراکر» سفیرسابق آمریکا در عراق در دوره مبارزه با القاعده،باتصدیق گفتههای«منصور»گفت: «البته آمریکاامروزهم باوجودی که درعراق نیروندارد،میتواند نفوذخودرااعمال کند.
دیپلماسی،سلاحی قدرتمند است امیدوارم دولت آمریکا به خودبیاید،به عمق فاجعه پی ببردودرسطوح بالاتروفعال ترسیاسی دراین موضوع مداخله کند.
رئیسجمهورآمریکا میتواند این کار را با یک تماس تلفنی انجام دهد. آنهابایدبدانند که ما درخصوص روابطمان حساس هستیم.»«مولتن» نیز خواستار مداخله سیاسی فعال تر آمریکا در عراق است. «مولتن» همچنین حوادث جاری درعراق را برای ثبات خاورمیانه خطرناک دانست.
وی گفت: «ما در گذشته و حتی درحال حاضر،به فعالیتهای دیپلماتیک بیشتردرعراق نیاز داریم. یکی از اهداف حضورآمریکادر عراق، ایجاد ارتشی قدرتمند برای این کشور بود که بتواند تهدیدات امنیتی را رفع کند.
البته نیروهای آمریکایی نسبت به ایجاد ثبات درعراق،درایجاد دوباره ارتش ، موفقترعمل کردند وپیامدهای آن رامیتوانیم امروز ببینیم!»ازطرف دیگر،«پیترمونسان»افسربازنشسته نیروی دریایی آمریکا ومولف یک کتاب درخصوص آینده دموکراسی درعراق، در خصوص شرایط کنونی الانبارگفت:«درست است که نشانههای این بحران ازسوریه واردمیشود،اماریشه مشکلات به سیاستهای عراق بازمیگردد.
نحوه حل بحران«فلوجه»توسط دولت عراق،چیزهای زیادی از آینده نزدیک عراق را روشن خواهد کرد. اگردولت عراق بحران رابه سرعت حل نکند، مناسبات شیعیان وسنیهای عراق بسیار سخت خواهد شد. از طرف دیگر،اگر حین مبارزه،تلاش شود اززیانهای جانبی جلوگیری شود و«داعش» نیزسریع تر عقبنشینی کند، پیامدهای آن کمتر خواهد بود.آزمایش بعدی نیز، آمادگی عراق برای برگزاری انتخابات پارلمانی در ماه آوریل است.
اگر دولت عراق موفق به پس گرفتن الانبار، بدون خونریزی نا بجا و بیفایده شود و دولت مالکی برای دستیابی به مصالحه با سنیهای الانبارتلاش کند، ممکن است انتخابات پیش رو به صورت مسالمتآمیز برگزار شود، اما این نگرانی وجود دارد که در صورت کشتارگسترده درالانبار، سنی ها یا بسیارمحدود درانتخابات حضور یافته،یا آن را به کلی تحریم کنند.
حتی در صورت موفقیتآمیز بودن عملیات الانبار، سیاستهای پایهای عراق نیز ممکن است به انتخابات ضربه بزند.مالکی قصد ندارد باامتیازدادن به سنیها درانتخابات پیروزشود،بلکه باادامه سیاستهایش،به تقویت حامیان خود میپردازد تا دوباره پیروز شود.
با توجه به اینکه به نظرمیرسدانفجارهایی که دربغدادومناطق شیعه نشین رخ میدهند،توسط سلفیهاطراحی میشوند،حامیان مالکی نیزازادامه این سیاست،خوشحال خواهندشد. »اماباوجودچالشهای بزرگی که عراق با آنها روبروست،«کراکر» دلایلی برای خوشبین بودن دارد.
کراکر که دیپلماتی کارکشته است ودرلبنان، کویت، سوریه، پاکستان و افغانستان به عنوان سفیر حضور داشته است، میگوید:«من هرگز نمیخواهم راجع به خاورمیانه خوشبینانه فکر کنم، اما القاعده اشتباهات بزرگی را در سالهای۲۰۰۵و۲۰۰۶مرتکب شدوکسانی راکه بایدباآنها متحدمیشد،ترورکرد.
کراکربه بیانیه«ابوریشه»علیه داعش اشاره کردوگفت:«با توجه به این موضعگیری،ممکن است القاعده،باردیگرازالانبارعقبنشینی کند،اما چیزی که پس ازآن رخ میدهد،به مالکی ودولت وی بستگی دارد،چون این داستان ادامه خواهدیافت.القاعده فرارنمیکند،تنش های فرقهای عراق پایان نمییابد.ممکن است نیروهای دولتی وشبه نظامیان قبایلی به پیروزی موقت دست یابند، امااین قطعا پایان داستان نیست.»
* تکاپوی طولانی
ازجانبی،بایدگفت که تحولات اخیرعراق،تازهترین مرحله تکاپوی سیاسی دیرینه عراقیهای عرب سنی است. معترضان، دولت نوری مالکی، نخست وزیر عراق را به اعمال تبعیض علیه اقلیت سنی کشور متهم میکنندواستعفای شماری ازنمایندگان مجلس،نشاندهنده برخی نارضایتیهاازروش کشورداری مالکی بود.
اززمان سقوط صدام که درآن سنیها اکثرمناصب مهم رادراختیارداشتند،سنیهای عراق برای رسیدن به اهدافشان،روشهای مختلفی راآزمودهاند،اما توفیقی به دست نیاوردهاند.ازهنگام تشکیل کشور نوین عراق در دهه ۱۹۲۰میلادی، تمامی رهبران آن ازاقلیت عرب سنی بودند،اما شیعیان و سنیهای عراق تا پیش از سال،۲۰۰۳در مجموع در کنار یکدیگر زندگی صلحآمیزی داشتند.
اما پس از سقوط صدام ترکیب قوا تغییر کرد. شیعیان و کردها وارد فرآیند سیاسی تحت کنترل آمریکا شدند، ولی اعراب سنی آن را بایکوت کردند. حتی آنهایی که حامی صدام نبودند هم نگران آیندهشان بودند.
در مناطق سنینشین غرب، مرکز و شمال عراق،گروههای شورشی مختلفی ظهورواقدامات نظامیشان را آغاز کردند.جنجالیترین این گروهها القاعده بود. بسیاری از اعضای آن خارجیانی بودند که درجریان هرج و مرج پس ازسقوط صدام به عراق آمده بودند و در مناطق سنینشین پناه گرفتند.
سنیها خیلی زود دریافتند که عدم شرکت درانتخابات اشتباه بوده است. دراولین انتخابات آزادی که پس از حمله به عراق انجام شد،دولتی برسرکارآمد که در کنترل احزاب شیعه بود.
سنیهاتغییر رویه دادند و در انتخابات دوم که در اواخر سال۲۰۰۵ برگزار شد، شرکت کردند. میزان مشارکت دراستانهای سنینشین بالابودوشمارنمایندگان احزاب سنی به مراتب بیشترشد.
سنیها در دولت اول نوری مالکی شرکت کردند،اما بیشترمناصب کلیدی دراختیارسیاستمداران شیعه وکرد قرار گرفت وشکایت سنیهاازاینکه به حاشیه رانده شدهاند،ادامه یافت.
درسال۲۰۰۷درحالی که میزان خشونت های فرقهای درعراق به سطح بیسابقهای رسیده بود، سنیها به احزاب شیعه وسکولارپیوستندوباجدا شدن ازدولت مالکی،سعی کردنداورا سرنگون کنند،امادرمناطق تحت نفوذ آنها، اتفاقات متفاوت و جالبی درحال روی دادن بود.
شورشیانی که از چند سال قبل از آن مشغول مبارزه با نظامیان آمریکایی بودند، با حمایت قابل توجه آمریکا، دشمن خود را عوض کردند و به جنگ با القاعده پرداختند. القاعده با برخوردهای تند و تفسیرهای افراطی ازاسلام،سنیهاراازخودرانده بودشکست تدریجی القاعده(هرچنداین شکست قطعی نبود) وسرکوب گروههای شبهنظامی شیعه،اعتبارسیاسی مالکی رابه شدت تقویت کردوسنیها دوباره به دولت او ملحق شدند.
درانتخابات سال۲۰۱۰،ظاهرا بعد ازاینکه ائتلاف«العراقیه»به رهبری«ایادعلاوی» سیاستمدار شیعه سکولار،قول دادکه درصورت پیروزی درانتخابات، قدرت را قبضه نخواهد کرد، تقریبا همه احزاب سنی بانفوذ به این ائتلاف پیوستند.
علاوی پس ازسقوط صدام،اولین نخست وزیرعراق بود وسنیها زمانی که او در قدرت بود، بهخصوص در جریان نبردهای سال ۲۰۰۴درشهر مدتا سنینشین فلوجه،به هیچوجه دل خوشی از او نداشتند. امادرسال۲۰۱۰اوازنظرآنها قابل قبول ترین سیاستمدار شیعه بود.
سنیها خواهان نخست وزیری«علاوی» بودندوتاآستانه رسیدن به این خواسته نیزپیش رفتند.آنهادرانتخابات برنده مطلق نشدند،اما ائتلاف العراقیه درمیان فهرستهای شرکتکننده درانتخابات،بیشترین کرسیها رابه دست آورد. بااین وجود،پس ازماهها بنبست سیاسی،مالکی باحمایت فراوان همه احزاب کردوشیعه، باز هم توانست دولت ائتلافی جدیدی تشکیل دهد.
سنیهابراین باوربودندکه برای داشتن نمایندگان بیشتردرحکومت،گرفتنمناصببالاتروداشتن نفوذ بیشتردراموراستراتژیک وامنیتی، بایدبازهم به دولت بپیوندند.اندکی پس از عقبنشینی نیروهای آمریکایی در پایان سال ۲۰۱۱، مالکی برخوردبا سیاستمداران ارشد عرب سنی را آغاز کرد. در میان آنها، برجسته ترین چهره «طارق الهاشمی» معاون رئیس جمهوری بود که ازسوی مالکی به حمایت از تروریسم متهم شد.
سنیها تحت تأثیر موج اعتراضات خیابانی که بسیاری از حاکمان کشورهای عربی راسرنگون کرد،دراواخرسال۲۰۱۲به خیابانها ریختند.مهمترین تحصن شهررمادی،۳۰ دسامبربرچیده شدوناظران براین باورندکه باتوجه به انتخابات پارلمانی که ماه آوریل برگزارمیشود،بعید است استعفای نمایندگان سنی مجلس،تأثیرعمدهای برعرصه سیاسی عراق،یا سیاستهای مالکی بگذارد. »
درگیریهای شدیداستان«الانبار»عراق که ابتدا میان اعضای قبایل سنی و دولت این کشور و سپس بین نیروهای وابسته به القاعده ودولت عراق بالا گرفت،نشان میدهدکه چطوربخشهای وسیعی ازعراق به دلیل خشونتهای فرقهای دچار هرج و مرج شده است .نشریه «تایمز» درگزارشی درباره درگیریهای اخیرعراق مینویسد: بالا گرفتن خشونتها دراستان الانبار که غربیترین استان عراق وعمدتا سنی نشین است، یک سال پس از آن اتفاق میافتد که اعتراضات سنیهابرای مطالبه آزادی زندانیان سنی که معتقدند عمدتا بدون اتهام از سوی نیروهای امنیتی عراق بازداشت شدهاند،رخ داد.معترضان خواهان آن بودند که در نیروهای امنیتی و قوه قضائیه عراق، اصلاحات گستردهای انجام شود،چرا که به اعتقاد آنها این نهادها عمدتا سنیها را هدف قرارمیدهند.واقعیت این است که صحنههای خشونت دراستان الانبار،شاید به زعم برخی، گواهی برکوتاهی دولت «نوری مالکی» دربرطرف کردن نگرانی سنیهای عراق باشد، اما این خشونتها دراصل،نشانه مسموم شدن فضای استان الانباردرنتیجه خیزش خطرناک افراطگری درسوریه و به دنبال آن،درلبنان وعراق است. همانگونه که پیش ازاین نیز ذکرشد،دردوران صدام که خود سنی بود، اقلیت سنی عراق تقریباهمه مناصب وقدرت را دردولت وارتش دردست داشت،امااززمانی که حمله آمریکا درسال۲۰۰۳به این کشوررخ داد،احزاب شیعه بردولت ونیروهای امنیتی عراق تسلط پیداکردند.اعتراضات سنیهای عراق که دردسامبر۲۰۱۲ آغازشد، ماهیت اصلاح طلبانه داشت.
این اعتراضات پس از بازداشت محافظان وزیردارایی سنی مذهب عراق دربغدادوبالا گرفتن خشم سنیها از نیروهای امنیتی عراق آغاز شد. به دنبال این اعتراضات، هزاران تن از سنیها به خیابانهای شهرهای «رمادی» و«فلوجه» که شهرهای اصلی استان الانبار هستد، آمدند. پس از آن، تظاهرات به دیگر مناطق سنی نشین عراق کشیده شد و حتی برخی روحانیون بلندپایه شیعه نیزبراعتبارشکایتهای سنیها، صحه گذاشتند.رهبران قبایل شیعه عراق نیز به منظوراعلام همبستگی به تظاهراتها آمدند. ابتدا نوری مالکی، خواهان پایان دادن به اعتراضات شد،اما درژانویه ۲۰۱۳ عقب نشینی کرد و درصدد بازبینی پرونده زندانیان سنی و آزاد کردن کسانی که حقوقشان نقض شده بود،برآمد. مقامات دفتر نوری مالکی اعلام کردند که در فرآیند بازبینی، بالغ بر ۳۰۰۰ زندانی آزاد شدند، اما معترضان، آزادی این زندانیان را عمدتا یک اقدام ظاهری دانستند. حتی یکی از قانونگذاران بلند پایه وابسته به نوری مالکی گفت که هیچ راهی برای بررسی این که آیا این آمارها حقیقی هستند،به دلیل فسادوبیکفایتی درنظام زندانها،وجودندارد.
همچنین درپارلمان نیزتلاش مالکی و معاونش«صالح مطلک»که یک سنی است،برای تصویب بسته مهم اصلاحات برای رسیدگی به نگرانی معترضان سنی، با بن بست مواجه شد.این اتفاق، آوریل سال گذشته ازسوی رقبای سیاسی سنی وشیعه نخست وزیرعراق که نمیخواستند پیروزی از آن رقیب شود،رخ داد. پس از این اتفاق، وضعیت رو به وخامت گذاشت ومالکی تظاهرکنندگان را شورشی خواندوتهدید کردعلیه آنها دست به اقدام خواهد زد.معترضان نیزدر پاسخ،اظهاراتی به همین میزان شدیدرامطرح کردندواین منجربه افزایش بیاعتمادی میان شیعیان وسنی های عراق شد.
ادامه دارد