اسمش را گذاشتهاند آسمانخراش. اگر خراش نمیانداخت بر آسمان، این اسم را برایش انتخاب نمیکردند، اگر فقط آسمان را میشکافت و بالا میرفت، لابد صدایش میکردند «آسمان شکاف»! وقتی میگویند آسمان خراش، یعنی خودشان هم میدانند قرار است با ساخته شدنش، خراش بیفتد روی خاطرات محلههای قدیمی، روی زمین سبز و درختهای کهنسال، روی صورت آسمان شهر!
نظریههای گوناگون شهرسازی
ویژگی مشترک اکثریت قریب به اتفاق پایتختهای بزرگ دنیا، افزایش روزافزون جمعیت آنهاست. توجه به برآوردن خواستهای این جمعیت، در کنار حفظ مسایل زیبایی شناختی و زیست محیطی شهر و رعایت قوانین و ضوابط ساخت و ساز و معماری، مشکل همیشگی مسئولان امور این شهرها است.
یکی از راهکارهای تامین مسکن مورد نیاز مردم کلانشهرها، در حالی که فضای کافی برای احداث فضای سبز و تاسیس مراکز خدماتی و تجاری و تفریحی لازم برای چنین جمعیتی نیز وجود داشته باشد، بلندمرتبه سازی است؛ راهکاری که با توجیهات مختلف از جمله تاسیس برجهای اداری، تجاری، مسکونی، مخابراتی و گردشگری، روز به روز رونق بیشتری پیدا کرده است.
مسعود مرعشی ـ سردبیر ماهنامه طراحی، معماری و آرایه داخلی، درباره نظریههای گوناگون شهرسازی میگوید: وقتی شهرهای جدید به وجود آمدند و به مشکلات مختلف برخوردند، راههای متفاوتی را برای رویارویی با این مشکلات، در پیش گرفتند.
برخی کارشناسان، مدل بازگشت به روستا را برای شهرها پیشنهاد میدهند که «روستاشهرها» و «باغشهرها» را پدید میآورد، یعنی وجود امکانات زندگی مدرن شهری در کنار داشتن باغچه و مزرعههای کوچک.
برخی دیگر میگویند چنین سبک خانه سازی، مساحت زیادی را اشغال میکند و لوله کشی، سیم کشی، کانال کشی و تجهیزات بیشتری لازم دارد. بهتر است برج بسازیم و در عوض، فضای کنار آن را خالی کنیم تا همه از آن استفاده کنند، ضمن آن که به جای ایجاد تاسیسات مجزا برای هر خانه، این کار را فقط برای یک برج انجام میدهیم. فلسفه برج سازی در آغاز، همین بود. اما چیزی که الان دارد در تهران اتفاق میافتد، مقوله دیگری است.
این مهندس معماری میافزاید: این طور نیست که طرفداران برج سازی، تصوری از نیاز انسان به طبیعت نداشته باشند. حتی بعضی طراحان اعتقاد دارند باید تعدادی از طبقات برج را خالی گذاشت و آنها را به ایجاد فضای سبز اختصاص داد. آنچه باید نقد شود، بد اجرا شدن پروژههای بلندمرتبه سازی در شهرهایی مانند تهران است.
شهری با توپوگرافی منحصر به فرد
نوا توکلی مهرـ کارشناس ارشد معماری منظر و عضو انجمن متخصصان منظر و فضای سبز ایران، با بیان یک ویژگی منحصر به فرد از شهر تهران، به برخی از دلایل بد اجرا شدن پروژههای بلندمرتبه سازی اشاره میکند: اصلیترین سرمایه تهران، توپوگرافی( پستی و بلندیهای) آن است. کمتر شهری در دنیا وجود دارد که چنین اختلاف ارتفاعی از پایینترین تا بالاترین نقطه اش دیده شود و چنین منظرهای از کوه داشته باشد. اما در حالی که باید از این قابلیت، نهایت استفاده صورت گیرد، منظرهای شهر را با برجها کور میکنند و کریدورهای بصری آن را از بین میبرند و شهری میسازند که هویت خودش را لگدمال میکند.
وقتی اصطلاح «کریدور بصری» را به کار میبرد، به یاد خیابان ولیعصر(عج) میافتم که مانند دالانی بلند، به سوی کوههای شمال تهران، راه میگشاید و در سایه چنارهایش، رهگذران را به آن سو فرا میخواند. مثالی که خانم توکلی مهر میزند نیز همین خیابان است: من از «بازشو»ها به نام کریدورهای بصری یاد میکنم، یعنی پرسپکتیوی که واجد قابلیت دیده شدن نقاط عطف شهر باشد.
هر شهری میتواند گرهها یا محورهایی داشته باشد که ضمن حرکت در آنها، میتوان نقاط عطف بصری و جاذبههای دیدنی شهر را دید. دیدن این نقاط عطف بصری است که تصویری ذهنی از شهر به شما میدهد. شهر تهران در بسیاری از محورهای شمالی – جنوبی خود قابلیت داشتن کریدورهای بصری را دارد. خیابان ولیعصر(عج) با احترام به این موضوع کشیده شده است. این خیابان میتوانست غربی- شرقی باشد، اما حالا که شمالی- جنوبی است، منظره بی نظیری از یک کریدور بصری را که رو به کوههای شمال تهران دارد، به وجود آورده است و جنوبیترین نقاط شهر را به شمالیترین نقاط آن، متصل میکند.
این کارشناس ارشد معماری منظر، خیابان ولیعصر را مهمترین کریدور بصری شهر تهران میداند و میگوید: اگر برج سازان، کوچکترین توجهی به موضوع منظر شهری داشتند، هیچ ساختمان بلندمرتبهای دراین خیابان ساخته نمیشد و یا این کار با رعایت ضوابط عقب نشینی و با فاصله ۲۰ متر از لبه خیابان انجام میگرفت، نه آن که در جداره خیابان، برجی بسازند که منظره کوه و خیابان را به کلی خراب کند.
وی میافزاید: متاسفانه قوانین ما در این مورد کامل نیست و ضمانت اجرایی ندارد.
تهران، فرزند البرز
مهندس مجید پاکساز ـ مدیرکل شهرسازی و طراحی شهری سازمان شهرداری تهران، درباره پیامدهای بیبرنامگی در ساخت و سازهای متراکم، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: اساسا بی برنامگی در هر زمینهای نامطلوب است و شهرداریهای مناطق تهران حداکثر دقت خود را در این زمینه مبذول میکنند. اما انتظار داریم بعد از تصویب و ابلاغ ضوابط پیشنهادی بلند مرتبه سازی، به این موضوع نیز عمیقتر پرداخته شود، چرا که در ضوابط جدید پیشنهادی پس از در نظر گرفتن شاخصهای متعدد که یکی از آنها مد نظر قرار دادن کریدورهای بصری است، ظرفیت موقعیتهای مکانی برای احداث بناهای بلند مرتبه نیز مشخص میشود. بحثهای بسیاری در کمیتههای تخصصی داشتهایم که به ما این امکان را داده است تا به یک مکان یابی درست برسیم. این یافته به ما میگوید در چه مکانهایی بلند مرتبه سازی میتواند وجود داشته باشد و در چه بخشهایی خیر.
مهندس پاکساز میافزاید: تهران، فرزند کوههای البرز است و به همین دلیل در مسیر اجرای طرح تفصیلی یکپارچه شهر و تدوین ضوابط بلند مرتبه سازی، توجه لازم به موضوع ارتفاعات شمالی شهر شده است و قرار نیست با ساخت و سازهای بی برنامه، به منظر شهری و محیط زیست لطمهای وارد شود.
کاسه شکستهای به نام تهران!
خانم توکلی مهرـ کارشناس ارشد معماری منظر، درباره نقش بلندمرتبه سازی در آلودگی هوای شهر میگوید: تهران، شهری است با حداقل قابلیت تهویه. دلیل این وضعیت نیز ویژگی جغرافیایی آن است که از ۳ طرف با کوهها محصور شده است و خودش در گودی وسط آنها قرار دارد، درست مانند کاسهای که یک طرفش شکسته باشد و این قسمت شکسته و باز، غرب تهران است.
بادِ غالب، از غرب وارد شهر میشود، اما راکد میماند و نمیتواند خارج شود. در فصل زمستان با توجه به پدیده اینورژن (وارونگی هوا) آلودگی هوای تهران بیشتر میشود. اگر با بلندمرتبه سازی، کریدورهای هوا را مسدود کنیم، در واقع هوا را در فضای کوچکی محصور کردهایم و ضریب تهویه را پایینتر و پایینتر آورده ایم. ما با بردن سازه به سمتآسمان، در فضای بین ساختمانها شرایطی به وجود میآوریم که طبیعی نیست و مسایل زیست محیطی را تحت الشعاع قرار میدهد. برجها در ارتفاعات بالا، گردش هوا را از بین میبرد، و در ارتفاع پایینتر هم، از نور و روشنایی طبیعی میکاهد و رشد گیاهان را مختل میکند.
از طرفی، سیستم گودبرداری و فاضلاب ساختمانهای ویلایی و تک واحدی با برج فرق دارد. آبهای زیرزمینی تهران که از بالادست میآید، باید به جای روان شدن در سطح زمین و ایجاد سیلاب در جنوب شهر، بتواند به زمین نفوذ کند و وارد سفرههای زیرزمینی شود و قناتها و چاهها را پر کند. وقتی ما برای گودبرداری برجها، این سیستم را دستکاری کنیم، قناتها و چاهها را خشک میکنیم، نفوذ پذیری خاک را کمتر و کمتر میکنیم و آلودگیهای روی زمین را هم به همراه آب روان، به سمت جنوب شهر میفرستیم. یعنی عملیات عمرانی برج، باعث آلودگی زیست محیطی در زیر زمین هم میشود. آلودگی زمینهای کشاورزی منطقه «ری» ناشی از همین مساله است.
تهران، شهر متراکم
حمید رضا بابایی ـ دکترای توسعه محلهای و عضو هیات علمی گروه مدیریت و برنامه ریزی شهری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی نیز با اشاره به این نکته که در کوچه باغهای شمالی تهران، اولین موردی که شما را آزار میدهد معابر کم عرض است، میگوید: به چه دلیلی شهرداری در معابر بسیار کم عرض، مجوز ساختمانهای بلندمرتبه را میدهد؟ متاسفانه در برخی مناطق، حتی با لحاظ کردن عقب نشینیهای احتمالی تا چندین سال آینده باز هم امیدی به بهبود وضعیت نیست. در بسیاری از موارد، ساختمانی در همان نگاه اول به شما میگوید که تراکمش بیش از اندازه است و این منظره متاسفانه در مناطق شمالی تهران کم به چشم نمیخورد. این نشان میدهد که شما میتوانید قوانین را نادیده بگیرید و تخلف کنید و در نهایت جریمه این تخلف را بپردازید!
برج و باد
اما همه کارشناسان، بلندمرتبه سازی را در آلودگی هوا موثر نمیدانند. دکتر سید موسی پور موسوی ـ مشاور شهردار تهران در امور توسعه و مطالعات شهری و رئیس موسسه آموزش عالی علمی کاربردی شهرداری تهران میگوید: تغییرات موثر باد در ارتفاع بالاتر از ۳۰۰-۲۰۰ متر اتفاق میافتد. البته تغییرات کوچک تری در میکرواقلیم در سطح زمین داریم، اما در این ارتفاع، حتی یک خودرو نیز میتواند اثر بگذارد؛ درست مثل پنکهای که باد تولید میکند و یک نفر با ایستادن جلوی آن، میتواند جلوی وزش باد را بگیرد. اما این تغییرات فقط در مقیاسهای محدود و محلی، تاثیرگذار است.وی جانمایی غلط صنایع آلاینده در غرب تهران را یکی از عوامل آلودگی زا میداند و میافزاید: جهت وزش باد در تهران، از جنوب غربی به شمال شرقی است و این باد میتواند آلایندههای غرب را با خود به مرکز شهر بیاورد.
مهندس مجید پاکساز ـ مدیرکل شهرسازی و طراحی شهری سازمان شهرداری تهران نیز با تایید این موضوع که در طرحهای جدید توسعه شهری تهران(طرحهای جامع و تفصیلی) برای پارهای از موارد و مواضع ،تعیین تکلیف قطعی نشده است که موضوع مکان یابی در بلند مرتبه سازی نیز یکی از آنهاست، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: به طور مشخص آنچه که در ضوابط و مقررات در خصوص بلند مرتبه سازی آمده، عبارت است از این که احداث ساختمانهای بلندمرتبه، در محدودههای مجاز یا ویژه برای بلندمرتبه سازی در برخی از زیرپهنههای استفاده از اراضی تهران، مشروط به رعایت ضوابط و استانداردهای زیست محیطی و تکتونیکی (برای ایمنی از مخاطرات زلزله) است. موقعیت و کاربریهای مجاز برای بلندمرتبهسازی در نقشههای پهنه بندی طرح تفصیلی مشخص و تدقیق خواهند شد. بر این اساس ضوابط طراحی و ساخت و ساز ساختمانهای بلندمرتبه با رعایت ضوابط حداکثر تراکم و ارتفاع مجاز معین شده در جداول چهارگانه ضوابط استفاده از اراضی و ساخت و ساز در پهنههای اصلی این سند و برای کاربریهای گوناگون، مطابق مفاد مصوبات شورایعالی شهرسازی و معماری ایران و کمیسیون ماده ۵ شهرتهران مجازاست که متعاقباً تهیه،تصویب وابلاغ خواهد شد.
احداث بناهای بلندمرتبه در سایر زیرپهنهها، منوط به تهیه طرحهای توجیهی و تصویب آن در کمیسیون ماده پنج شهر تهران است و بدیهی است، تدوین ضوابط و مقررات مربوطه نیز در چارچوب طرح موضوعی مزبور، الزامی است.وی میافزاید: همچنین بر اساس ضوابط پیشنهادی ساخت و سازهای بلند مرتبه، در ساخت و ساز این بناها، فاصله معینی در بین ساختمانها(بر اساس فرمول مشخص) برای کنترل سایه اندازی و حرکت باد در نظر گرفته شده است که میتواند به جریان صحیح هوا کمک کند. توده گذاری بناهای بلند مرتبه به نحوی در نظر گرفته خواهد شد که کشیدگی آنها در راستای حرکت باد غالب شهر تهران قرار گیرد، ضمن آن که برای بناهایی با ارتفاع بیش از ۱۲۰ متر، آزمایش تونل باد الزامی تشخیص داده شده است تا از عوارض آلودگی هوای ناشی از ارتفاع بناها، کاسته شود.
تراکم، داریم یا نداریم؟!
با تمامی این حرفها، هر روز جرثقیلهای بیشتری در کوچهها و خیابانهای شهر بالا میروند و آسمانخراش میسازند. کسی نمیداند صاحبان این زمینها، مجوز ساخت خود را در چه دورهای دریافت کرده اند. اگرچه مسئولان شهرداری در گفتگوهای خود بارها تاکید کرده اند که تراکم فروشی در تهران دیگر صحت ندارد، اما در عین حال میپذیرند که همواره تخلفاتی در این زمینه صورت میگیرد.
حمزه شکیب ـ رئیس سابق کمیسیون عمران شهری شورای شهر تهران، بارها در صحن علنی این نهاد مردمی، خطاب به شهرداری گفته بود «درباره فروش تراکم به شورای شهر پاسخ دهید.» اما همچنان و علی رغم آن که محمد سالاری ـ رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر معتقد است «عملکرد برخی از کمیسیونهایی که به نام کمیسیون معماری و شهرسازی در شهرداری مناطق حضور دارند، به حدی نادرست است که عملاً طرح تفصیلی تهران را از انتفاع انداخته است و هیچ فایدهای به جز تحصیل درآمد برای شهرداری ندارند»، مرتضی طلایی ـ نایب رئیس شورای شهر میگوید «کمیسیونهای شهرداری از جمله کمیسیون ماده ۱۰۰ و کمیسیون بحث برانگیز ماده۵، رویکرد افزایش درآمد برای شهرداری را از محل فروش عوارض تراکم، ندارند.»
مجید پاکساز ـ مدیرکل شهرسازی و طراحی شهری سازمان شهرداری تهران، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: اعطای تراکم ساختمانها در کل شهر تهران بر مبنای ضوابط و مقررات طرح تفصیلی بوده است و در حال حاضر ساخت و سازهای سطح شهر بر این منوال است و مجوزهای قدیمی بایستی هماهنگ با طرح تفصیلی باشد.
دکتر موسی پورموسوی ـ مشاور شهردار تهران در امور توسعه و مطالعات شهری، در همین زمینه میگوید: از اول فروردین ماه ۱۳۹۱ که طرح تفصیلی تهران ابلاغ شد، فروش طرح تراکم نداریم. به طور کلی پروسه ساخت و ساز به این شکل است که شما برای اخذ پروانه ساخت، به دفاتر خدمات الکترونیک شهر که خصوصی است، میروید، پروانه ساخت را میگیرید و کارشناس شهرداری فقط مجوزها را با قانون تطبیق داده و پایان کار میدهد. در این میان ممکن است تخلفاتی هم انجام بشود که با آنها برخورد خواهد شد.دکتر پورموسوی میافزاید: تمامی تلاش ما استفاده از تجارب مفید دنیا در توسعه شهری است. هرچند شهرسازان و مشاوران، حرفهای ما را در کمیته علمی ارزیابی طرح جامع تهران، گوش نکردند، اما اکنون طرح تفصیلی، سندی قانونی است و ما نیز موظف به اجرای آن هستیم.
ارمغان زمان فشمی