قلم‌انداز
تصاویر از کجا می‌آیند
اصولاً رفتار انسان قاعده ندارد و فرمول نمی‌پذیرد. هیچ‌یک از مکتب‌های روانشناسی تا امروز نتوانسته‌اند رفتارهای درونی و برونی انسانها را کلاسه‌بندی کنند و به درستی از عهده پیش‌بینی رفتارهای انسانی در موقعیت‌های مختلف برآیند.
رفتارسنجی انسانها، نشان‌دهنده مجموعه‌ای از ابهام‌ها و مجهول‌ها است و کسی به درستی نمی‌داند که انسانها در چه شرایطی چه رفتاری از خود نشان خواهند داد و نوع مواجهة آنها با مسائل چگونه خواهد بود. تنها چیزی که دانسته است و قدر مسلم، این است که موضوع به میزان زیادی مرتبط با تصویری است که هر لحظه ممکن است در ذهن انسان رخ نماید و توقف کند.
با قاطعیت می توان گفت هر رفتاری که از انسان صادر می‌شود، مبتنی بر تصویری است که او از خود و دیگران در ذهن خود می‌یابد. هر نوع از این تصویر، انسان را بر رفتاری وادار می‌کند که نوع کنش و واکنش انسان نسبت به آن تصویر است: شادمانانه و منبسط خواهد بود، در صورتی که تصویر را خوب و مناسب ارزیابی کند و اندوهگینانه و توأم با رفتارهای تند و تلخ خواهد بود، در صورتی که تصویر را نادرست و غیرقابل قبول ارزیابی کند.
در حقیقت انسان تصویرهای قابل قبول خودش را گرامی می‌شمارد و آن را با نوع رفتار خویش حفظ می‌کند اما تصویرهای ناپسند و غیرقابل پذیرش خودش را بی‌ارزش می‌یابد و با نوع رفتار خویش نسبت به طرد رد آن تصویر اقدام می‌نماید و در واقع آن را می‌شکند تا اثری از آن بر جای نگذارد و تصویرهای دیگر جایگزین آن کند. آری، قابل انکار نیست ما تصویرهای خوب خودمان را حفظ می‌کنیم و در معرض نمایش قرار می‌دهیم اما تصاویری را که خوب نمی‌دانیم، هرگز دوست نمی‌داریم و بی‌هیچ تأملی آنها را نابود می‌کنیم و از محدوده دید و مشاهده برکنار می‌کنیم.
ما هر روز و هر لحظه می‌شکنیم، می‌پوشانیم و کنار می‌زنیم. از سوی دیگر هر روز و هر لحظه می‌سازیم هویدا می‌کنیم و در معرض دید و تماشا می‌نهیم. رفتار اول ما، درخصوص تصاویر ناموجهی است که در ذهن خودمان از ما و در ذهن دیگران آشکار می‌شود و رفتار دوم در حق تصاویری است که در ذهن خود ما و دیگران رخ می‌نماید.
در اینجا وارد این موضوع نمی‌شویم که اصولاً تصاویر از کجا می‌آیند و آیا واکنش انسان نسبت به تصاویر خودش، حسّی است یا عقلی؟ نیز در این باره بحث نمی‌کنیم که در فروع و شقوق مختلف تصاویر و کشاکش و تناقض آنها چه روی می‌دهد بلکه از همین جا وارد این بحث می‌شویم که تصویر انسان در آینه سایبرنتیک و در قاب دیجیتالیسم چگونه است و انسان این بخش و این نوع از تصاویر، خویش را تا چه حد می‌شناسد و نسبت به آنها چه واکنش‌هایی از خود نشان می‌دهد؟
در این بحث، سخن را می‌توان از اینجا آغاز کرد که: ما هیچ‌گاه بی‌تصویری از خود و دیگران نیستیم. جالب اینکه تصاویر ما از خودمان و دیگران ثابت نیست بلکه بسیار‌ متغیر است، به این صورت که: در هر حال و موقعیتی، تصویری از خودمان و دیگران در ذهن ما شکل می‌گیرد.

code

نسخه مناسب چاپ