سردرد شایعترین نشانه عصبی و یکی از شایعترین شکایات طبی است. سردرد میگرنی یک اختلال حملهای مشخص با سردردهای یکطرفه، توأم با یا بدون آشفتگیهای بصری یا معدودی ـ رودهای مانند تهوع، استفراغ، و نورهراسی (photophobia) است. احتمالا علت این سردردها فشار داخل جمجمهای جریان خون (photophobia) است. در واقع میگرن به عنوان شکلی از اختلال پردازش حسی با انشعابات گسترده در داخل سیستم عصبی مرکزی (central nervous system) در نظر گرفته شده است. در حال حاضر اجماع بر این است که هر دو اجزای عصبی و عروقی در میگرن به احتمال زیاد مرتبط هستند. ساختارهای عصبی درگیر شامل قشر مغز و ساقه مغز هستند. میگرن به دو دسته کلی تقسیم شده است: میگرن بدون اورا (migraine without aura) و میگرن همراه با اورا. میگرن بدون اورا شایعترین سردرد عروقی میگرن است که در بیش از ۸۰ درصد بیماران میگرنی رخ میدهد. میگرن کلاسیک (با اورا) نوع غیر شایع سردرد میگرنی است که علت۱۵ تا ۲۰ درصد میگرنها است. تفاوت میگرن کلاسیک با نوع شایع، همراه بودن با اورا است، به طوری که قبل از بروز سردرد، فرد دچار یک سری اختلالات عصبی مانند مشاهده نقاط نورانی و مورمور شدن بدن میشود. میگرن با خستگی فیزیکی، استرسهای عاطفی، افسردگی و سایر فاکتورهای سایکولوژیک ارتباط دارد. سردرد میگرنی میتواند در نحوه انجام کار و زندگی فردی و اجتماعی افراد تاثیرگذار باشد و در طولانی مدت در کیفیت زندگی تاثیری منفی به جا میگذارد. تحقیقات جدید انجام شده نشان میدهند که میگرن خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، انسداد و فشار خون را در افراد افزایش میدهند. محققان اعلام کردهاند که بیماری میگرن در افراد استرس و فشار زیادی ایجاد میکند و همین امر بر روی ضربان قلب و فشار خون تاثیر مستقیم دارد. همچنین مشکلات روانشناختی در بین بیماران با سردردهای مزمن بسیار شایع است. درصد زیادی از بیماران با سردردهای میگرنی، افسردگی و اختلالات اضطرابی دارند.
یکی از الگوهای شایع در سردردهای میگرنی، وجود افکار مزاحم مکرر به صورت نشخوار فکری میباشد، عبدالهی در تحقیقی نشان داد بین نشخوار فکری و میگرن رابطه وجود دارد. نشخوار فکری بیانگر افکاری است که تمایل به تکرار داشته، آگاهانه بوده و پیرامون یک موضوع متمرکز هستند و حتی در صورت غیبت محرکهای محیطی فوری و ضروری این افکار باز هم پدیدار میشوند. پاپا جورجیو و ولز در مطالعهای نشان دادند که نشخوار فکری، زنجیرهای طولانی از افکار تکراری، چرخان و خود متمرکز و پاسخی به افکار منفی اولیه است. نظریه شناختی نیز پیشنهاد میکند که تفسیر فاجعهآمیز در زمینه اهمیت افکار مزاحم باعث بروز و تداوم این افکار میگردد. جامعترین تحلیل شناختی پیشنهاد میکند که افکار مزاحم محرک راهاندازی انواع مشخصی از افکار اتوماتیک هستند. بر پایه این نظریه یک فکر مداخلهگر در صورتی منجر به آشفتگی خلقی خواهد شد که سیستم باورهای شخصی، افکار مزاحم را غیرقابل قبول ارزیابی کرده و در نتیجه افکار خودکار منفی را به راه اندازد. پژوهشها نشان میدهند که پاسخ نشخواری فکری به تجربه ملالآور، دورههای خلق افسرده را طولانیتر و شدیدتر میکند. همچنین نشخوار، تفکر افراد را به طور منفی جهتدار کرده، این افراد نسبت به بقیه از توان حل مساله ضعیفتری برخوردارند.
همچنین مطالعات زیادی بر روی اثرات بیولوژیکی، محیطی، عوامل روانشناختی و اجتماعی بر حملات سردرد انجام گرفته. نتایج موید ارتباط بین عوامل روانشناختی و شخصیتی این بیماران با سردرد است. طبق نظر کاپلان و سادوک دو سوم بیماران میگرنی دارای ویژگیهای شخصیتی وسواسی، کمالگرا و پرخاشگر هستند و ممکن است متعاقب استرسهای هیجانی دچار سردرد شوند. ابوالقاسمی در مطالعهای بین کمالگرایی ناسازگارانه با تشدید سردرد میگرنی رابطه وجود دارد. کمالگرایی، مجموعهای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد است که با خود ارزیابیهای منفی، انتقادات و سرزنش خود همراه است. جاه طلبی، نظم و دقت افراطی در فعالیتهای روزمره و حساسیت افراطی به روند امور زندگی از خصوصیات روانشناختی افراد کمالگرا است که این ویژگی در بیماران مبتلا به میگرن نیز دیده میشود.
ادامه دارد
code