مراسم تشییع پیکر خشایار الوند، فیلمنامهنویس شناختهشده کشورمان حدود ساعت ۱۰:۱۰ صبح شنبه – ۱۱ اسفند ماه – در محل خانه سینما واقع در خیابان وصال آغاز شد و کامران ملکی که همراه با بهروز رضوی، اجرای این مراسم را بر عهده داشت، مراسم را با جملات بالا آغاز کرد .
در این مراسم چهرههایی چون سیروس الوند، منوچهر شاهسواری، همایون اسعدیان، کیومرث پوراحمد، سروش صحت، بهروز شعیبی، ابوالفضل پورعرب، بهروز رضوی، برزو ارجمند، نسرین نصرتی، مهدی فرجی، مجید مظفری، احمد مهرانفر، مجتبی جباری، مسعود دهنمکی، مسعود رایگان، مجید زینالعابدین (مدیر شبکه یک)، علی مسعودی، سعید پیردوست، عزیزالله حمیدنژاد و حسین پاکدل حضور داشتند.
بهروز رضوی، گوینده رادیو در این مراسم اظهار کرد: ما داغ کسی را دیدیم که سالهای سال باعث و بانی خندههای ما بود. شاید این حرف را برای بسیاری گفته باشند اما او واقعاً سلطان خنده بود.
در ادامه کیومرث پوراحمد، کارگردان سینما و تلویزیون در سخنانی اظهار کرد: من خشایار را آنقدر نمیشناختم و او را بیشتر از طرف برادرش میشناختم و در مراسمها دیده بودم. در واقع او را بیشتر از طریق سریال «پایتخت» میشناختم که مردم آن را میدیدند و دوست داشتند .
بابک صحرایی، شاعر نیز از دیگر سخنرانان این مراسم بود که در سخنانی خاطرنشان کرد: مرگ برای خود انسان رهایی و آرامش و برای ما جاماندهها مصیبت است. امروز روز درگذشت مردی است که با همه آثارش لبخند را به مردم هدیه کرد. این حجم از مردمی که اینجا آمدهاند نشان میدهد که مردم هنرمندان واقعی خود را میشناسند.
عزت الله ضرغامی، رئیس اسبق صداوسیما نیز در این مراسم عنوان کرد: هرچه سعی کردم کلمه مرحوم را بگویم نمیتوانم. او فردی بود که همیشه لبخند بر لب داشت و تا آخرین ساعات به فکر شاد کردن دل مردم بود. هیچکدام فکر نمیکردیم امروز بخواهیم او را تشییع کنیم.
او افزود: قرآن میگوید ما همه مردگان متحرک هستیم و وقتی میمیریم زنده می شویم. امروز ما اینجا جمع شدهایم تا در کمال ناباوری یکی از خدمتگزاران واقعی و بدون ادعا را تشییع کنیم. همه وجود او برای شاد کردن دل مردم بود، شاید به این دلیل که مردم بیشتر به شادمانی نیاز داشتند. الوند به این فکر بود و بدون ادعا این کار را میکرد.
ضرغامی با بیان اینکه «هیچ کاری پرثوابتر از شاد کردن دل مردم نیست»، اظهار کرد: الوند یک هنرمند تمام عیار باسواد، باسلیقه، با ذوق و آشنا به کار تیمی بود. میلیونها نفر از مردم سالها پای کارهای او نشستند. او خودش هم فردی اهل حال بود و خنده زیبای او همیشه بر لبانش بود. برخی را با یک مَن عسل هم نمیتوان خورد، اما برخی هم مثل خشایار هستند و پر از انرژی و همیشه متبسماند.
همچنین عبدالله اسفندیاری، فیلمنامهنویس نیز در سخنانی اظهار کرد: او از ستونهای کانون فیلمنامه نویسان و فردی دلگرمکننده بود. پیام درگذشت او بسیار تکان دهنده بود. من از طرف کانون فیلمنامه نویسان این اتفاق ناگوار را تسلیت می گویم.
در ادامه سیروس مقدم، کارگردان مجموعه سریالهای «پایتخت» که خشایار الوند نویسندگی آنها را بر عهده داشت، خاطرنشان کرد: نمی دانم چه بگویم. من ۱۰سال با خشایار و تیم «پایتخت» فعالیت داشتیم و این ۱۰سال فراتر از همکاری بود. ما هنوز نبودش را باور نمیکردیم و صبح فکر میکردیم در دفتر او باز میشود و او به مراسم خواهد آمد و هنوز شوکه هستیم.
او بیان کرد: همه تلاش خشایار این بود که خوب زندگی کند و عاشق همسر و فرزندانش بود. روز آخر خیلی سرحال، شاداب و خندان بود. او ۶۰ صفحه اول فیلمنامه را به محسن تنابنده تحویل داد و قرار بود روز بعد کار را ادامه دهیم. ما نمیتوانیم این اتفاق را هضم کنیم و تنها چیزی که میتوانم بگویم روحیه و پشتکار خوب او بود و اینکه نسبت به مسئولیتی که قبول میکرد تعهد داشت. کسی از میان ما رفت که جانشین ندارد. یک رکن اساسی از فیلمنامهنویسان کشور رفت که به اوج پختگی رسیده بود. من خیلی دوست دارم امشب بخوابم و صبح بلند شوم ببینم اتفاقی نیفتاده است.
امیر مهدی ژوله از همکاران نزدیک مرحوم خشایار الوند با بغضی در گلو در سخنانی با صدای گرفته، گفت: من و خشایار به فراخور کارهایی از جمله سریال قهوه تلخ، در حاشیه، ویلای من و شوخی کردم، چندسالی همدیگر را بیشتر از زن و بچههایمان میدیدیم و شاهد خیلی از تواناییهای خشایار در فیلمنامهنویسی بودم. میخواستم راجع به آنها حرف بزنم ولی با گندی که در فیلمنامه آخر زد نمیتوانم حرف بزنم. این چه فیلمنامه زندگی بود که نوشت؟ چرا اینقدر تعداد صفحاتش کم بود؟ !
او گفت: مگر میشود تو در پرده اول قهرمانی را معرفی کنی که یک عالمه آرزو دارد. بعد پرده دوم شروع نشده، فیلمنامه را جمع کنی و ببندی و قهرمانت را بکشی؟! مگر میشود تو یک عالمه شخصیتهای فرعی تعریف کنی که همه ممات و حیات و امیدشان به این قهرمان است و بعد یکهو همه را ول کنی .
او خطاب به خشایار الوند گفت: تو «درباره الی» را دیدی و گفتی پاهایم لرزید از تصور آن کودکی که داشت غرق میشد؛ آیا پاهایت نلرزید که پسرت به دوستانت زنگ بزند و بگوید سلام عمو پدرم مُرد! چرا این فیلمنامه اینقدر سوراخ دارد؟ مگر وقتی میخواهی چنین فیلمنامهای بنویسی نباید دکتری المانی چیزی به مخاطب نشان دهی؟ این نویسنده اظهار کرد: من خدمت آقای ضرغامی ارادت دارم و تجربیات خوبی در زمان ایشان داشتم. اکنون خواستهای دارم اگر تلویزیون بخواهد مراسمی برای الوند برگزار کند، من و محراب و پیمان قاسمخانی ممنوعالتصویر هستیم. امیدوارم ترتیبی بدهند ما بتوانیم حضور داشته باشیم و دلمان این وسط نسوزد.
محسن امیریوسفی، کارگردان سینما نیز گفت: باید گفت خشایار عزیز خداوند تو را رحمت کرده است به خاطر لبخندهایی که بر لب مردم نشاندی پس به فکر ما باش و سفارشمان را بکن. بازیگر پایتخت جملهای دارد که میگوید من باختم بد هم باختم ولی خشایار عزیز تو بردی.
علیرضا غفاری، مجری تلویزیون در این مراسم با خواندن ابیاتی گفت: من نمیفهمم چرا اینقدر عمر شادی و شادی آفرینی کوتاه و عمر غم دراز است.
الهام ایمانی، همسر خشایار الوند نیز در سخنان کوتاهی گفت: ممنون از تشریف فرمایی شما همانطور که خشایار دوست داشت همه چیز باشکوه برگزار شد..
در ادامه مراسم، سیروس الوند، برادر خشایار الوند و کارگردان در حالی که اشک میریخت پای تریبون حضور یافت و اظهار کرد: خاطرم میآید او در زمانی که متولد شد بسیار زیبا بود. او خیلی عاشق همسرش بود. من در زمان عروسی او به اندازه عروسی خودم لذت بردم. تصویر بعدی که در ذهنم است در اتاق احیاست که چند دقیقه شوک دادن به او طول کشید. عکس بعدی تصویری است که پارچه را از روی او کنار زدند تا من شناسایی کنم. بعد از پزشکی قانونی یک نفر وقتی فهمید او نویسنده پایتخت است از ما خواهش کرد که سنگ قبرش را بسازد و گفت با پایتخت خاطرات بسیاری دارد. گفته این مرد برای ما خیلی ارزشمند است. داریوش الوند، برادر دیگر خشایار الوند خاطراتی طنز از او را بر زبان آورد که حاضران در مراسم تشییع را به خنده انداخت.
مراسم خواندن نماز میت بر پیکر الوند در خانه سینما برگزار شد و پس از آن وی را به سوی خانه ابدیاش در بهشت زهرا (س) بدرقه کردند.