و این نه تنها در مورد کارگزاران بلکه کل اصلاحطلبان صادق است چنانکه روزنامه اعتماد هم شمشیر را از رو بسته بود. (اینها نقل به مضمون است) خواستم دلیلی بیاورم برآنکه چرا تیتر «تنهاترین رئیسجمهور» را تقلید کردهام.
***
حالا برگردم به نوشتههای آقای کامبیز مهدیزاده معاون مشاور علمی رئیس جمهور:
آقای مهدیزاده ضمن مقایسة مرحوم هاشمی، خاتمی و احمدینژاد با آقای روحانی میگوید هر یک از آن سه رئیسجمهور گذشته علاقهمندان و وفاداران خود را دارند. هواداران هاشمی او را «سردار سازندگی» میخوانند و اصلاحطلبان هم خاتمی را ترک نگفتهاند، احمدینژاد هم هواداران پروپا قرص دارد، در حالی که هواداران روحانی چه در بین اصولگرایان و چه در بین اصلاحطلبان دارند پشت او را خالی میکنند. (نقل به مضمون)
نویسنده آنگاه مینویسد آنچه برای روحانی در همین ۶ ساله ارزشمند بوده منافع چپ و راست نبوده و بلکه منافع ملی در اولویت او قرار داشته است.
نویسنده به جهات مثبت چشمگیر دولت روحانی پرداخته است از این قرار:
ـ تحولی در دستگاه دیپلماسی و روابط بینالمللی که قدرتهای بزرگ در کنار ایران مینشینند…
ـ تحول در امور بهداشت و درمان
ـ وضعیت صنعت هوائی کشور
ـ رأی مثبت دادگاه لاهه که پس از دوران مصدق بیسابقه است
ـ عبور به سلامت از فصل ۷ منشور ملل متحد
ـ توجه خاص به رئیس جمهور، در سازمان ملل به عنوان یک شخصیت مورد احترام ـ بدون هاله نور!!
نویسنده در پایان اولاً در مقام بیان جهات منفی دولت، دولت روحانی را در انتقال دستآوردهای خود «منفعل» میداند و ثانیاً میگوید نزدیکان رئیس جمهور فقط به فکر منافع خود هستند و دوست ندارند کمتر آسیبی ببینند وی مقاله خودش را با این شعر خاتمه میدهد:
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
***
من در اینجا حرف دیگری ندارم جز آنکه بگویم: تحول در دستگاه دیپلماسی کشور، توافق برجام و رفع خطر فصل ۷ منشور ملل متحد به شهادت مخالف و موافق ـ جز با پشتیبانی رهبر انقلاب و آگاهی و اشراف آقای رئیس جمهور بر مسائل سیاسی جهان، ظرافت و پشتکار و بخصوص کاردانی و زباندانی آقای ظریف و معاون لایق و مخلصش دکتر عراقچی میسر نبود.