اجرای عملیات تروریستی آشکار با تجاوز به خاک عراق و ترور سردار قاسم سلیمانی و همراهان او در بغداد، برآمده از خصلت و فرهنگ قلدری رئیسجمهوری آمریکا برای تحقق منافع یا تثبیت سیاستش از مسیر «آشفتهسازی» است. در کنار استمرار این تعریف و تجربه از ریاستجمهوری ترامپ اکنون سیاستمداران برجسته و شخصیتهای فرهنگی ـ سیاسی آمریکا موجی از اعتراضها و خطر کلیدخوردن جنگ جدیدی را مینویسند و این جمله که ترامپ آمریکا و جهان را بسوی جنگ ویرانگر سوق میدهد در رسانههای آمریکا و اروپا کلید واژه اصلی و هشداردهنده شده است.
ترامپ نه به این هشدارها توجه میکند و نه به رهنمودهای دوستان آمریکا از رؤسای کشورهای اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه و آلمان بها میدهد و ارزشی قائل است. سیاست او بر اساس الگوی «قلدری و آشفتهسازی» ادامه دارد.دیروز «جو بایدن» معاون اول ریاستجمهوری در دوران اوباما و رقیب ترامپ از حزب دمکرات در انتخابات ریاستجمهوری، با ابراز تأسف از دیدگاه و شیوه مدیریت ترامپ، بهویژه در سیاست خارجی او، گفت «متأسفانه ما اغلب دوستانمان را بهویژه در ناتو از دست دادهایم و آمریکا گام به گام در فضای بینالمللی تنها و منفور میشود و این ناشی از مدیریت رئیسجمهوری ما، ترامپ است.»
ریشه روال مدیریتی ترامپ در سیطره صهیونیستها بر کاخسفید نهفته است. در ویترین معاونان و مشاوران اصلی ترامپ کسانی ازجمله پمپئو، رئیس قبلی سیا و وزیر خارجه کنونی ترامپ و افرادی دیگر دیده میشوند که بیش از منافع آمریکا در خدمت منافع صهیونیستهای سرمایهدار در آمریکا و بهویژه دولت صهیونیستی اسرائیلی هستند. این چرخه مادام که «نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی است، نه تنها قطع نمیشود که با شدت افزونتر ادامه خواهد داشت.
۲ـ به جز «نتانیاهو» هیچ کشور و دولتی اقدام تروریستی آمریکا در عراق را تأیید نکرده است و آن را بسترسازی خطرناک برای جنگی ویرانگر نامیدهاند که اکنون چنان تعادل سیاسی را بههم ریخته است که خاورمیانه را به سمت «تهدید، انتقام و جنگ» سوق میدهد. در حالیکه بسیاری از سران کشورها از جمله دولتهای انگلیس، فرانسه و آلمان در تلاشند تا فضای خطرناک کنونی «تهدید و جنگ» را تعدیل و تغییر دهند، بعد از تصویب لایحه در مجلس عراق که نمایندگان و دولت مردم عراق، خواهان خروج نیروهای ارتش آمریکا از کشور خود شدهاند و عادل عبدالمهدی در مجلس عراق گفت «خروج نظامیان آمریکا از عراق بهنفع آمریکا، عراق و همه کشورها است»؛ ترامپ که در هواپیمای مخصوص رئیسجمهوری با خبرنگاران صحبت میکرد در پاسخ به خبر تصویب لایحه در پارلمان عراق و درخواست دولت این کشور برای ترک نظامیان آمریکایی از عراق به خبرنگاران گفت: «ما (آمریکا) یک پایگاه بسیار ویژه و گرانقیمت نظامی در آنجا ساختهایم که بیلیونها دلار هزینه برای آمریکا داشته است. ما آنجا (عراق) را ترک نمیکنیم، مگر اینکه آنها (دولت عراق) هزینه ساخت و استقرار این پایگاه را بپردازند!» ترامپ سپس گفت: «… اگر عراقیها به دلایل غیردوستانه از نیروهای ایالات متحده بخواهند که این کشور را ترک کنند، ما این کشور را به صورتی تحریم میکنیم که هیچگاه در گذشته اتفاق نیفتاده است. تحریمها علیه عراق طوری خواهد بود که تحریمهای اعمال شده علیه ایران در مقایسه با آن، ناچیز به نظر بیایند.» خبرگزاریها با انعکاس این گفتههای ترامپ نوشتهاند: «در عراق حدود ۵۲۰۰ نفر نیروی نظامی آمریکایی حضور دارند.»
سیمای کنونی بینالمللی در چرخه سیاست «تهدید و ابهام» ترامپ محبوس شده است. در سیاست و سیاستمداری میگویند، تهدید و احتمال دائمی نیست و همواره ناپایدار است. این هر دو را در حیطه بحرانزدگی و خطرهای آن محاسبه و ارزیابی میکنند که یا باید هر چه سریعتر از مسیر تعدیل به استقرار برسد یا وارد جنگی شود که همه در آن زیان خواهند دید. جنگ در شرایط کنونی به نفع هیچ دولت و کشوری نیست. این ارزیابی را علاوه بر کشورها و دولتها، اغلب کارشناسان اقتصادی و سیاسی نوشتهاند. در این شرایط، چین به ترامپ هشدار داده است که اینقدر قدرت نظامی آمریکا را به رخ نکشد و محور سیاست را بر تهدید نظامی استوار نکند. روسیه در حالیکه ترور سردار قاسم سلیمانی و عملیات نظامی آمریکا در خاک عراق را محکوم کرده است، اما هنوز پوتین به ترامپ هشدار لازم را نداده است که در برابر سیاست قلدری و آشفتهسازی او با تهدید مداوم نظامی دولتها و ملتها، چه مواضعی دارد؟ در این میان قیمت نفت از مرز ۷۰ دلار گذشته است و همچنان رو به افزایش است. «تهدید و ابهام» اگرچه ناپایدار است اما از هماکنون هرج و مرج را در اجرای سیاست و سیاستمداری در جهان به اوج خود رسانیده است.