استیضاح «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا فرصتی عالی برای جذب مخاطب در رسانههای آمریکایی بود. اما مشکلی در این میان است. اگر جریان استیضاح را از دو شبکه سیانانCNN و فاکسنیوزFOX News پیگیری کنید، این تصویر را ایجاد می کند که گویا دو جریان متفاوت از استیضاح در آمریکا برقرار است.این همان حقیقتی است که نخبگان آمریکا از آن به عنوان «حقیقت شکاف سیاسی» یاد میکنند.
به گزارش ایرنا،برای فهمیدن این شکاف میتوان نحوه پوشش اخبار اولین روز استیضاح در کمیته قضایی مجلس نمایندگان را در این دو شبکه در نظر گرفت.شان هنیتی مجری برنامه شبکه فاکسنیوز در نخستین روز از برنامه استماع علنی شهادت شاهدین مرتبط با استیضاح برنامهاش را با این جملهها شروع کرد:امروز یک روز عالی است. یک روز عالی برای ایالاتمتحده، برای کشور و برای رئیسجمهوری و یک روز افتضاح برای دموکراتهای سوسیالیست رادیکال فاسد افراطگرایی که برای سه سال هیچ کاری نکردند و متحدین برجسته آنها که به اوباش رسانهای معروفند.وولف بلیتزر مجری و گزارشگر سیانان هم نخستین روز جلسات بررسی استیضاح در کمیته قضایی مجلس را با این جملات شروع کرد:بالاخره زمانش فرا رسید. جلسه علنی حضور شاهدان در کمیته قضایی همانقدر که تاریخی بود دراماتیک هم بود.همین دو نظر متفاوت از دو رسانه یک کشور و درباره یک رویداد، بازتاب دهنده موجی است که مردم آمریکا در آن مجبورند شبکه تلویزیونی را که به طرز فکر و اعتقاد آنها نزدیک است انتخاب کنند و تا آخر پای برنامههایش بنشینند.
یکه تازی فاکسنیوز
وقتی ریچارد نیکسون بین سالهای ۱۹۷۳و ۱۹۷۴قرار شد به خاطر رسوایی واترگیت در مقابل کمیته قضایی مجلس قرار گیرد، اتحاد حزب جمهوریخواه در حمایت از رئیس جمهوری ناگهان در هم شکست. در آن زمان بیشتر آمریکاییها منابع خبری یکسانی را دنبال می کردند که حقایق سیاسی مشترکی را در دسترس عموم قرار می داد. به عبارتی، در آن زمان حقیقت امر اهمیت داشت. دستیاران نیکسون در آن زمان برنامهای طراحی کردند تا بتوانند به واسطه برنامههای تلویزیونی حس همدلی را در مردم ایجاد کنند، اما شبکه فاکسنیوزی که امروز کار میکند آنچنان حمایتی از ترامپ انجام داده که نیکسون در زمان خودش هرگز از سوی هیچ رسانه تصویری و نوشتاری نداشته است.در نخستین روز از جلسات استماع شهادت افراد در مقابل کمیته قضایی مجلس، تعداد بینندگان شبکه فاکسنیوز ۲.۹میلیون نفر بود (۵۷درصد بیشتر از تعداد بینندگان سیانان) اما آنچه که بینندگان فاکسنیوز از نخستین جلسه دیدند و شنیدند به مراتب متفاوت از آن چیزی بود که سایر شبکهها پوشش دادند .وقتی همه شبکههای خبری آمریکایی تصمیم گرفتند برنامههای جلسات علنی کمیته قضایی را ساعتها بدون تغییری و زنده پخش کنند، شبکه فاکسنیوز تصمیم گرفته بود تا شیطنتهایی را ضمیمه شیوه پوششاش از جلسات کند.
ارائه نکات مورد بحث جمهوریخواهان به عنوان حقیقت
این که شبکهها برای افرادی که از نظر افکار عمومی شناخته شده نیستند، نکتههایی درباره بیوگرافی آنها ضمیمه برنامه کنند، کاری معمول است. اما برای افرادی همچون جورج کنت، بیل تیلور و ماری یووانوویچ که به عنوان مامورین سرویسهای خارجی برای شهادت فراخوانده شدهاند شاید حذف این نکته بینندهها را از موضوع دور کند. در این موارد، شبکه فاکسنیوز موارد اندکی از بیوگرافی این افراد را مدنظر قرار داد و به جای آن دست روی مسائلی گذاشت که عموما در میان جمهوریخواهان طرفدار دارد و اگر ببیندهای در جریان نباشد ممکن است از طریق این اطلاعات گمراه شود. مثلا در مورد بیل تیلور (دیپلمات با سابقه آمریکا در اوکراین) نکتههایی که این شبکه در باکس گرافیکی همراه تصویر او در جلسه علنی کمیته قضایی ضمیمه کرده بود به این شرح است: ۲۳اکتبر ترامپ او را به این خاطر که خیلی ترامپی نبود اخراج کرد. جمهوریخواهها می گویند که تیلور اطلاعات دست اولی درباره ماجراهای اوکراین ندارد.در مقابل، سیانان تنها به دادن اطلاعات کلی قبل از شروع جلسه شنود و ارائه ای تصویری کامل از او در جلسه اکتفا کرد.
پیامهای بازرگانی میان پخش زنده
این جلسات حساس در اکثر شبکههای خبری به صورت زنده و همزمان بدون حتی پخش یک آگهی بازرگانی دنبال می شد. در سیانان، ام اس ان بی سی و سی اسپن معمولا پیامهای بازرگانی و تبلیغاتی را در فرصتهای تنفس در جلسه استماع پخش میکردند، اما رویه شبکه فاکسنیوز متفاوت بود. وقتی آدام شیف (رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان) در حال آغاز پرسیدن سوالاتش از شاهدین بود، ناگهان برنامه برای پخش یک پیام بازرگانی کوتاه قطع میشد.
رویکردهای متفاوت مجریهای بزرگ شبکه
روند کار در برگزاری میزگرد و بحث در شبکه سیان ان این گونه بود که هر دو طرف موافق و مخالف استیضاح فرصتی برای ارائه نظرهای خود داشتهباشند. اما مجریهای مشهور که برنامههای پر بیننده ای در فاکسنیوز دارند، حمایتهای بی قید و شرط خودشان را از ترامپ با شدتی بیشتر از گذشته ادامه دادند. تاکر کارلسون، شان هنیتی و لورا اینگراهام همه وقت خود را در برنامهها صرف این می کردند تا به شاهدهای جلسات استیضاح حمله کنند. یکی از این برنامهها که بازخوردی بسیار داشت، تمرکز زیاد لورا اینگرام روی قمقمه آبی بود که جورج کنت (معاون دستیار وزیر امورخارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا) به همراه داشت.
رسانهای برای گمراهی
سال ۲۰۱۲تحقیقی درباره شبکه فاکسنیوز نشان داد این شبکه برای اطلاعرسانی به آمریکاییها خیلی خوب نیست و تاثیری منفی بر معلومات فعلی مردم آمریکا می گذارد.این تحقیق دانشگاهی نشان داد کسی که به صورت معمول این شبکه را تماشا میکند میزان اطلاعاتش در زمینه اتفاقات داخلی و خارجی از کسی که کمتر پیگیر اخبار از طریق شبکههای تلویزیونی است کمتر است. به عنوان مثال، کسی که بیننده همیشگی یک برنامه کمدی مثلThe Daily Show است و اطلاعاتش پیرامون اخبار را از این برنامه می گیرد، خیلی بیشتر از ببیندههای فاکسنیوز درباره اتفاقات اطراف خود اطلاعات دارد.با این حال، اگرچه شبکه فاکسنیوز بینندگانش را مطلع نمی کند، اما برای رای دهندگان و طرفداران قطعا خوب عمل می کند. دو تن از محققان دانشگاه استنفورد سال ۲۰۱۷در یک بررسی دریافتند که اگر فاکسنیوز نبود میزان رای جمهوری خواهها در سال ۲۰۰۰به میزان ۰.۴۶درصد، در سال ۲۰۰۴به میزان ۳.۶درصد و در سال ۲۰۰۸به میزان ۶.۳درصد کمتر از میزان مشارکتی می شد که در آن سالها از سوی جمهوری خواهان انجام شد.
تلاش سیانان در دو جبهه
شبکه سیانان در دهه ۱۹۸۰کارش را شروع کرد. (فاکسنیوز ۱۰سال بعد تاسیس شد.) خط مشی این شبکه آن بود که از همان ابتدا رویکرد سیاسی مشخصی را پیش نگیرد. در سالهای جنگ خلیج فارس هم این شبکه به «اورژانس خبری ملی» در آمریکا تبدیل شد. بعد از آن سیانان به شبکه ای مرجع در زمینه اخبار مربوط به حملات تروریستی و نتایج انتخابات تبدیل شد. اما به مرور رسانههای آمریکایی رویکردهای سیاسی در پیش گرفتند و این برای سیانان بدون خط سیاسی یک نقطه ضعف بود. سال ۲۰۱۳این شبکه جف زاکر مدیر قبلی شبکه ان بی سی را استخدام کرد تا کار را پیش ببرد. با وجود در پیش گرفتن رویکردهای مشخصا سیاسی، این شبکه در اکتبر سال ۲۰۱۹سومین شبکه اطلاع رسانی آمریکاییدر جذب مخاطب بود و بعد از شبکههای فاکسنیوز و ام اس ان بی سی قرار گرفت.شاید سیانان مخاطب عام را نسبت به سایر شبکهها از دست داده باشد اما یک ویژگی مثبت به دست آورده و آن تبدیل شدن به قطبی ترین(polarized) شبکه سیاسی در میان شبکههای خبری است. مورنینگ کانسالت(Morning Consult) یک سازمان رصد رسانه در آمریکا است که روی رسانههای مورد علاقه دموکراتها و جمهوری خواهها و میزان اشاعه آنها تحقیقاتی انجام می دهد. مطابق پژوهشی که این سازمان در سال جاری میلادی درباره رسانههای آمریکایی انجام داده میزان مطلوب بودن سیانان درمیان دموکراتها ۵۵واحد است در حالی که میزان مطلوبیت فاکسنیوز در میان جمهوریخواهها ۵۳واحد است. با توجه به میانگین اشاعه اخبار در تعداد کل مخاطبین این نتیجه حاصل شد که سیانان توانسته اعتماد جبهه مخالف را به دست بیاورد و اخبار آن با رویکردی مثبت که ناشی از اعتماد است از سوی مخالفینش که اعتقادی به آن ندارند هم رصد می شود.
جنگ افکار عمومی
برخورد میان دو جریان فکری محافظه کار و لیبرال از دیرباز در ایالات متحده آمریکا وجود داشته و پیشینهاش به قدمت تاریخ این کشور است. در حال حاضر جریان فکری محافظه کار توانسته محتوای مورد نظرش را در شبکه فاکسنیوز در طرفداری از جمهوریخواهان انتشار دهد و در مقابل جریان لیبرال در آمریکا جذب سیانان شده که نمایندگی اردوگاه دمکراتها تبدیل شده است. با حضور دونالد ترامپ در راس قوه مجریه و پیش آمدن بحث استیضاح او، این دو جریان جبههای تازه برای به چالش کشیدن اصول و دیدگاههای طرف مقابل پیدا کردهاند.این استیضاح هر نتیجه ای که داشته باشد، تغییری در روند مچ اندازی این رسانهها ایجاد نمیکند چرا که دو جریان فکری چیره در آمریکا با وجود اشتراک نظر در آزادیهای تصریح شده در قانون اساسی، در حال حاضر سختترین موضعها را نسبت به نمادهای یکدیگر دارند. با توجه به حضور جنجالی رئیسجمهوری آمریکا در شبکه اجتماعی توئیتر و در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری، پیشبینی میشود که این رویارویی در سال آینده شدیدتر شده و وضعیت دوقطبی در جامعه نخبگان آمریکا که مخاطبان این رسانهها هستند، تشدید شود.هر چند احتمال ظهور جریان سوم رسانهای قوی را نمیتوان مردود دانست، بحث تامین مالی فعالیتهای این رسانهها در فضای مکتوب، امواج رادیو و تلویزیونی و فضای مجازی نظیر رسانههای اجتماعی در میانه حضور قوی رسانههای جریان اصلی، جای وسیعی برای حضور پررنگ و شنیدن صدای آنها باقی نمی گذارد. در نتیجه، انتظار میرود دیدگاههای رسانههای جریان اصلی در آینده قطبی شده باقی بماند و در مقاطع زمانی مانند انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ یا با حضور شخصیتهای سیاسی جنجالی و فراسیستمی مانند ترامپ، این پدیده ملموستر و جدیتر خواهد بود .
در همین حال،نشریه «آتلانتیک» با اشاره به قانونشکنیهای مداوم رئیسجمهوری آمریکا، نوشته است که کاخ سفید اکنون در اختیار یک گانگستر است.نشریه «آتلانتیک در گزارشی در مورد قانونشکنیهای مکرر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، وی را یک «گانگستر» توصیف کرده است. «دیوید فروم» نویسنده این گزارش که خود زمانی نویسنده سخنرانیهای «جورج بوش» پسر، رئیسجمهور اسبق و جمهوریخواه آمریکا، بوده، در این گزارش به توییتهای روزهای اخیر ترامپ اشاره کرده که در آنها بر خلاف قانون، به هویت افشاگر پرونده «اوکراینگیت»، اشاره شده است.ترامپ در پروندهای که به اوکراینگیت معروف شده، متهم است که رئیسجمهور اوکراین را برای پیشبرد تحقیقات علیه فرزند «جو بایدن» یکی از نامزدهای پیشتاز دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده آمریکا، تحت فشار قرار داده است. دموکراتها با بیان اینکه ترامپ تلاش کرده از اختیارات خود برای نفع شخصی استفاده کند، وی را استیضاح کردهاند.ترامپ در توییتهای روزهای اخیر خود «اریک چاراملا» از کارمندان آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) را به عنوان افشاگر پرونده اوکراینگیت معرفی کرده است. این نام از هفتهها پیش در محافل غیررسمی و حسابهای کاربری طرفدار ترامپ مطرح شده بود. بر اساس قوانین آمریکا، فاش کردن نام یک افشاگر دولتی، دستکم به صورت تلویحی غیرقانونی است و به همین جهت ترامپ با وجود موضعگیرهای تند علیه این فرد، تاکنون نام او را به صراحت عنوان نکرده بود. آتلانتیک نوشته است: «اما حالا این خط قرمز نقض شده است.فروم در ادامه نوشته است که حتی اگر قانون تصریحی هم در مورد ممنوعیت افشای هویت افشاگر نداشته باشد، اما آنچه که قانون ممنوع کرده، “تلافیجویی” علیه یک افشاگر است. و این کارزار هماهنگ که متحدان رئیسجمهوری و خود رئیسجمهوری برای بدنام کردن افشاگر به راه انداختهاند، قطعا با هر تعریف معقولی مصداق “تلافیجویی” است.علاوه بر این، هرچند این فرد همچنان در استخدام سیا است و از کار خود برکنار نشده، اما وی از زمان افشاگری دائما در معرض تهدید به مرگ قرار داشته، از جمله دستکم به صورت تلویحی از سوی خود رئیسجمهوری.بر اساس این گزارش، ترامپ تابستان امسال در نشستی در نیویورک در مورد این افشاگر گفته است: این آدم هرگز آن گزارش [درباره تماس با رئیسجمهوری اوکراین] را ندید، هرگز آن تماس را ندید، هرگز آن تماس را ندید. یک چیزی شنیده و تصمیم گرفته است. او یا هرکس دیگری که دیده، آنها تقریبا جاسوس هستند. میخواهم بدانم که آن فرد کیست، آن فردی که این اطلاعات را به افشاگر داده کیست؟ چون او تقریبا یک جاسوس است. میدانید آن قدیمترها که باهوش بودیم با اینها چه میکردیم؟ درسته؟ جاسوسها و خیانت. ما قبلا طور دیگری با اینها رفتار میکردیم.فروم با بیان اینکه توییتهای روزهای اخیر ترامپ از عدم ثبات روانی او حکایت دارد، نوشته است که رئیسجمهور آمریکا حتی توصیههای وکلایش را نیز نادیده میگیرد و هویت افشاگر را فاش میکند. حامیان وی در دفاع از او گفتهاند که ترامپ دارد «با مشت به مشت پاسخ میدهد»، اما همین استدلال خود نشان میدهد که ترامپ در حال تلافیجویی است.آتلانتیک در ادامه ترامپ را به قانونشکنیهای مکرر متهم کرده و نوشته است که رفتار ترامپ معادل «قانونشکنی بیشتر برای تنبیه افشای قانونشکنیهای پیشین او» بوده است.در پایان این یادداشت آمده است: دونالد ترامپ به هیچ قانونی پایبند نخواهد بود، حتی وقتی لو میرود. او مصر و مصمم به قانونشکنی دوباره است، از جمله به تنبیه کردن افرادی که میخواهند قوانین را اجرا کنند. او رئیسجمهوری با طرز فکر گانگستری است و تا زمانی که او در قدرت باشد، ما با یک کاخ سفید گانگستری روبرو خواهیم بود.
پرونده استیضاح پشت درهای سنا
مجلس نمایندگان آمریکا درباره پیششرط عدالت سنا در روند استیضاح ترامپ تردید دارد و به عنوان تضمین خواستار احضار شهود جدید شده است. اما آیا این اتهام یک بازی هوشمندانه از سوی دموکراتها نیست؟به گزارش خبرگزاری مهر، طرح استیضاح دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا با ۲اتهام «سوءاستفاده از قدرت» و همچنین «ممانعت از انجام تحقیقات از سوی کنگره» در نیمه شب ۲۷آذر با اکثریت آرای اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب نهایی رسید.مجلس نمایندگان درحالی این واقعه تاریخی را رقم زد که روند استیضاح ترامپ در این مرجع قانونگذاری حتی یک رأی موافق از جمهوریخواهان را به خود جلب نکرد و جالب آنکه ۲دموکرات نیز به آن رأی منفی دادند.اکنون بر اساس قانون اساسی آمریکا لازم است طرح تصویبشده در مجلس نمایندگان، راهی مجلس سنا شود که کنترل آن به دست اکثریت جمهوریخواه است و اعضای آن در مقام هیأت منصفه حرف آخر را درباره گناهکار بودن یا تبرئه شدن ترامپ در ماجرای «اوکراین گیت» میزنند.اوکراین گیت به ماجرای مکالمه تلفنی ترامپ و «ولودیمر زلنسکی» همتای اوکراینی وی اشاره دارد که گفته میشود در جریان آن، رئیسجمهوری آمریکا تهدید میکند چنانچه طرف اوکراینی درباره «جو بایدن» رقیب انتخاباتی ۲۰۲۰و پسرش «هانتر» تحقیق نکند؛ کمکهای نظامی واشنگتن به کییف قطع میشود .از آنجا که طبق قوانین آمریکا، کمک نظامی به هر یک از متحدان تنها درصورتی انجام میگیرد که بیم تهدید علیه امنیت ملی وجود داشته باشد؛ پس این اقدام ترامپ سوءاستفاده از قدرت در راستای خدشهدار کردن امنیت آمریکا تلقی و جرم محسوب میشود.گفتنی است به زانو درآوردن ترامپ مستلزم همرأیی دو سوم از اعضای سنا علیه او است حال آنکه تعبیر این رؤیا با توجه به اشراف جمهوری خواهان بر این مرجع قانونگذاری، امری بعید به نظر میآید. این مسئله از یک سو به جدیدترین نقطه اختلاف مجلس نمایندگان و سنای آمریکا تبدیل شده و از سوی دیگر، تفرقه داخلی سنا را نیز در پی داشته است. اکنون دموکراتهای کنگره میگویند «شاید هیأت منصفه جمهوریخواه سنا آنطور که انتظار میرود منصف نباشد» و همین تردید آغازگر ماجرای تازهای است!
اتهام «پلوسی» و انکار از «ترامپ»
ترامپ با آگاهی از نتیجه داوری جمهوریخواهان به نفع خود، خواهان تعجیل در به سرانجام رساندن این روند در مجلس سنا است و به نظر میرسد که هیچ مانعی هم برای تحقق آن وجود نداشته باشد الا اینکه «نانسی پلوسی» سخنگو و رئیس دموکرات مجلس نمایندگان هنوز طرح تصویب شده استیضاح ترامپ را برای سنا ارسال نکرده است. با این حساب سناتورها باید به چه چیز رسیدگی کنند؟برخی منابع متصل به دموکراتها میگویند این تعلل از بابت نگرانی از رعایت حق عدالت در مجلس سنا است. خود پلوسی هم به طور ضمنی در تائید این ادعا میگوید: تا روشن شدن نحوه استیضاح در سنا، فرایند کار را پیش نمی بریم. تا زمانیکه ندانیم چه نوع دادرسی در سنا انجام میشود مجلس نمایندگان نمیتواند مدیران استیضاح را انتخاب کند. او حتی اتهام جدیدی را مطرح کرده و میگوید رئیسجمهوری آمریکا مانع از دسترسی دموکراتها به اسناد و شاهدان میشود.اما ترامپ نظر بسیار متفاوتتری دارد. وی میگوید: رهبران دموکرات مجالس نمایندگان و سنا، شامل نانسی پلوسی و چاک شومر، درباره کفایت شواهد خود تردید جدی دارند و ناچار به دنبال شواهد جدید میگردند. آنها در راستای مطالبه شاهدان بیشتر، دنبال فشار بر افکار عمومی هستند.وی همچنین پلوسی را متهم کرد که در حال انجام اقدامات پشتپردهای با هدف کارشکنی در امور جمهوریخواهان سنا و قضاوت قابل پیشبینی آنها در روند استیضاح است.وی در این باره گفت: پلوسی به دنبال بده بستان با سنا است. چرا او را استیضاح نمیکنیم؟به ادعای ترامپ، عدم ارسال مصوبه استیضاح به مجلس سنا به این علت است که پرونده ساختگی دموکراتها به قدری بد است که حتی نمیخواهند موضوع استیضاح به جلسه دادرسی در سنا برود!
از فرضیه تا واقعیت؛ گره کار کجاست؟
ظاهر امر نشان میدهد که دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا تعجیلی در ارسال مصوبه به مجلس نمایندگان به دلیل عدم اعتماد به هیأت منصفه جمهوریخواه ندارند.برای رفع این تردید، دموکراتها پیشنهاد دادهاند که «میچ مک کانل» رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای آمریکا به آنها اجازه دسترسی به ۴شاهد جدید از جمله «جان بولتون» مشار سابق امنیت ملی و همچنین «مایک مالوینی» رئیس فعلی کارکنان کاخ سفید را بدهد.آنها خواسته خود را بعد از آنکه اواخر هفته گذشته رایانامهای منتشر شد که نشان میداد کاخ سفید ۹۱دقیقه بعد از انجام مکالمه تلفنی ترامپ و زلنسکی درصدد توقف کمکهای نظامی به اوکراین برآمده، تکرار کردند.اما در مقابل، مک کانل هم میگوید مشکلی با احضار شهود ندارد و اصلاً بهتر است برای رعایت عدالت، مثل مدل ۱۹۹۹عمل کنند و ترامپ را هم طبق الگوی «بیل کلینتون» استیضاح کنند .
پس اگر جمهوریخواهان قضیه احضار شهود را میپذیرند؛ گره کار کجاست؟
پاسخ را باید در زمان احضار شهود و همچنین فرایند ادغام یا تفکیک ادای شهادت آنها با روند استیضاح جستجو کرد.در سال ۱۹۹۹، کنترل هر ۲مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به دست جمهوریخواهان بود. از آن دوره، ۱۵تن از سناتورهای فعلی کنگره از جمله رهبران جمهوریخواه و دموکرات شامل میچ مک کانل و چاک شومر همچنان در این مرجع قانونگذاری حضور دارند. در آن مقطع زمانی، مک کانل خواستار حضور ۳شاهد برای ادای شهادت درباره پرونده کلینتون شد حال آنکه در ظاهر قضیه، در روند رسیدگی به پرونده ترامپ، وی ترجیح میدهد حتیالامکان از حضور شاهدان خودداری کرده و به جای آن، سناتورها با اتکا به استدلالهای نمایندگان منتخب (مدیران) مجلس و دفاعیات تیم حقوقی ترامپ، درباره بندهای استیضاح رایگیری کنند .از این چشمانداز به نظر میآید که تردید دموکراتها درباره میزان عدالت جمهوریخواهان امری نابجا نیست. اما شاید باید قضیه را از چشمانداز دیگری نگاه کرد:
* طبق قوانین استیضاح که در سال ۱۹۹۹تنظیم شد و شومر- رهبر دموکراتهای سنا- هم در آن دخیل بود، سناتورها درباره این موضوع که از چه کسی برای ادای شهادت دعوت کنند بعد از آغاز روند استیضاح تصمیمگیری خواهند کرد. اما اکنون دموکراتها از لزوم صدور قطعنامهای سخن میگویند که حضور هر ۴شاهد آنها را الزامی میکند .
* طبق مدل کلینتون، شاهدان افراد مشخصی هستند که اظهارات آنها پیش از روند دادرسی از سوی هیأت منصفه شنیده شده است حال آنکه وقتی پای استیضاح ترامپ به میان میآید، دموکراتها از احضار ۴شاهد ازجمله بولتون سخن میگویند که حرفهای تازه و شاید سرنوشتسازی برای زدن دارند و پیشتر در جریان رسیدگی به طرح استیضاح، در مجلس نمایندگان، حضور نداشتند.
*در مدل ۱۹۹۹، فرایند ادای شهادت و روند استیضاح همانطور که در مورد قبل به آن اشاره شد ۲مقوله جدا از هم بود حال آنکه اکنون دموکراتها خواهان ادغام هر ۲فرایند هستند.اما اشکال کار کجاست. در پاسخ باید گفت دموکراتها در اقدامی حسابگرانه با اعمال تغییرات جزئی خواهان حداکثر استفاده از روند استیضاح هستند.اینکه حتماً برای دعوت از شاهدان مورد نظر به دموکراتها تضمین داده شود و ادای شهادت همزمان با برگزاری جلسه استیضاح باشد؛ یک ریسک بزرگ برای ترامپ محسوب میشود: شاهدانی که تاکنون مهر سکوت به لب زده بودند در حین دادرسی افشاگریهایی میکنند و نتیجه آن میشود که مجلس نمایندگان میتواند با استناد به اظهارات جدید خواستار برگزاری جلسه استیضاح دوباره برای افزودن بر بار اتهامات ترامپ شود که در حال حاضر ۲فقره شامل «سوءاستفاده از قدرت» و همچنین «ممانعت از انجام تحقیقات از سوی کنگره» است.دموکراتها تا زمانی به بازی ادامه میدهند که متحمل ضرر نشونداین یعنی افتادن روند استیضاح به دور باطل که هدف از آن وقت کشی برای تشویش افکار عمومی آمریکا با طرح اتهامات جدید علیه ترامپ است و در راستای کاهش سطح محبوبیت او در انتخابات ۲۰۲۰انجام میشود.از سوی دیگر، توسل به حربه احضار شاهدان جدید حتی اگر این پروسه در نهایت با مخالفت جمهوریخواهان مواجه شود؛ باز هم به نفع دموکراتها است چراکه به این ترتیب دارودسته رئیسجمهور را به کارشکنی در روند تحقیقات متهم میکنند و افکار عمومی را تا حدی علیه او میشورانند.