در «شب علی بلوکباشی»، کاظم بجنوردی با اشاره به فعالیتهای گسترده بلوکباشی در زمینه مردمشناسی و فولکلور تصریح کرد: با کمک بلوکباشی، دانشنامه فرهنگ مردم نوشته شد؛ پروژهای که در ۱۰ جلد تدوین شده و اکنون ۶ جلد آن منتشر شده است. این دانشنامه فرهنگ مردم ایران شاید در دنیا بینظیر باشد.
به گزارش ایبنا، در «شب علی بلوکباشی» که به همت نشریه بخارا با همکاری دفتر پژوهشهای فرهنگی، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، نشر گلآذین و خانه اندیشمندان علوم انسانی شامگاه یکشنبه ۲۲ دیماه برگزار شد، نوشآفرین انصاری، کاظم موسوی بجنوردی، ناصر تکمیلهمایون، ناصر فکوهی، نعمتالله فاضلی، پروین صدقیان و علی دهباشی سخنرانی کردند.
در ابتدای این مراسم علی دهباشی گفت: بلوکباشی احاطه روی همه علوم دارد و پژوهشها و کتابهای ارزشمند وی در کتابشناسی علمی ایشان آمده است. اگر بخواهید نام بلند بلوکباشی را در فرهنگ ایرانی پیدا کنید، همان نام کتابی است که خود نوشته است: «در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگهای دیگر نگریستن.»
سپس کاظم موسویبجنوردی با اشاره به اینکه بلوکباشی ۳۳ سال است که در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، سمت مدیریت بخش مردمشناسی و فولکلور را بر عهده دارد، گفت: میتوانیم بلوکباشی را پدر فولکلور ایران بنامیم. این مسؤولیتهای سنگین گویای این مسأله است که چه نقش برجسته و سازندهای دارد. از طریق فولکلور، ما به عمق و تمدن یک فرهنگ پی میبریم چون تمامی باورها و آداب و رسوم ملت در همین فولکلور متجلی شده است.
وی افزود: منابع تحقیقی در زمینه فولکلور با وجود بلوکباشی محقق شد. وی ۹۵ مقاله در این ۳۳ سال نوشته و ۱۳۰ مقاله بزرگ را ویرایش کرده است. با کمک بلوکباشی دانشنامه فرهنگ مردم نوشته شد؛ پروژهای که در ۱۰ جلد تدوین شده و اکنون ۶ جلد آن منتشر شده است. این دانشنامه فرهنگ مردم ایران شاید در دنیا بینظیر باشد زیرا تمامی مدخلهای مربوط به دانشنامه را به صورت الفبایی آوردهایم؛ حتی در روسیه، آمریکا و اروپا نیز چنین دانشنامهای وجود ندارد که به صورت الفبایی مطلق تمامی مدخلها از حنابندان گرفته تا عروسی و سفرهنذری و عزاداری که با هویت ملی ما مرتبطند، آمده و جاذبه بسیار زیادی داشته باشد.
رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی گفت: ما در این مرکز از فولکلور غافل نیستیم و این کوشش وی تحسینبرانگیز است. فولکلور، فرهنگ ملی ماست، بیان هویت ملی است زیرا ما با فرهنگ فکر میکنیم و زنده هستیم و میتوانیم خود را بشناسانیم. فرهنگ ایرانی آنچنان پر برگ و بار است که جا دارد در این زمینه فعالیت بیشتری کنیم.
سپس نوشآفرین انصاری به پیشینه آشنایی با بلوکباشی اشاره کرد و گفت: آذرماه ۱۳۴۲ برای نخستینبار با توران میرهادی دیدار کردم و افتخار آشنایی با وی نصیبم شد. آبان ۱۳۵۸ شورای کتاب کودک میزبانی جریانی بلندمدت به نام تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به رهبری میرهادی را به عهده گرفت و نقش بلوکباشی در این فرهنگنامه ستودنی است. این فرصت سترگ در نظر میرهادی به کوهی بلند شباهت داشت و بر این باور بود که فقط عاشق بلندهمت بر این کوه بالا خواهد رفت و یکی از این عاشقان بلندهمت بلوکباشی بود.
وی ادامه داد: عشق وی به تاریخ ایران ارزشمند است و مردمشناسی یکی از حوزههای مهم در این زمینه است. بحث ویراستاری موضوعی بلوکباشی نیز مسأله مهمی است و سالها ویرایش موضوعی را درباره «قاشق»، «آش» و … دنبال کرده است و شاید بشود یک روش برای مردمشناسینگاری برای دانشنامه پایهگذاری کرد. این مسأله تداوم فرهنگ و مردمشناسی جهان ایرانی را نشان میدهد. خانواده بلوکباشی با فرهنگنامه درگیر بودهاند و از همسر تا فرزندانش در این دانشنامه نقش دارند. امیدوارم سایه وی بر مردمشناسی ایران باشد و به ما نگوید خسته شدم.
ناصرتکمیلهمایون، سخنران بعدی شب علی بلوکباشی بود و عنوان کرد: با بلوکباشی در دوران تحصیل در اروپا آشنا شدم. زمانی که به ایران آمدیم، بلوکباشی به دایرهالمعارف بزرگ اسلامی رفت و من در دفتر پژوهشهای فرهنگی مشغول به کار شدم. وی چند کتاب مانند خلیجفارس، شب یلدا و عید نوروز برای دفتر پژوهشهای فرهنگی نوشته است و مقالههای گوناگونی نیز در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی دارد .
وی ادامه داد: ظلم بزرگی که به بلوکباشی در این سالها شد این بود که در دانشگاههای ایران تدریس نکرد و ما از این لحاظ ضرر کردیم؛ اما اگر تدریس میکرد آیا فرصت میکرد که این همه کتاب بنویسد؟ بلوکباشی فضیلت و اخلاق را همراه با هم دارد و فضیلت با فضل نیز محترم است. عمر بلوکباشی پربرکت است و هدر نرفته است. برایش عمری طولانی آرزومندم و امیدوارم کارهای علمی را ادامه دهد
سپس ناصر فکوهی سخنانش را با کشته شدن هموطنان در هواپیمایی اوکراین آغاز و اعلام کرد: اکنون وضعیت خوبی در کشور نیست و ما دانشگاهیان پافشاری میکنیم که باید این مسأله واکاوی شود زیرا دانشجویان عزیز ما جانشان را در این هواپیما از دست دادهاند و در این هواپیما هزاران سال بر باد رفته است.
وی ادامه داد: ۲۵ سال پیش که به ایران آمدم با بلوکباشی آشنا شدم. در جامعهای که رو به زوال اخلاقی است، باید قدر افرادی که اخلاقگرا هستند بیشتر بدانیم. بلوکباشی بین علم و اخلاق رابطه نزدیک برقرار کرده است و کسانی که تاریخ علم را بشناسند، میدانند که لزوما علم و اخلاق با هم انطباق نداشتهاند و اصل بر عدم انطباق است؛ اما در بلوکباشی همواره علم با اخلاق همراه بوده است.
فکوهی گفت: امروزه دانشجویان به قدری از اخلاق دور شدهاند که گویی در این کشور هیچگاه اخلاق نبوده است. ما به نسل بعد از بلوکباشی تعلق داریم و بین نسل علمی بعد از خودش تنشهایی وجود دارد. در رشته مردمشناسی، بلوکباشی یکی از معدود کسانی است که با یک گذار آرام از یک نسل به نسل بعدی شده است.
وی ادامه داد: مردمشناسی میتواند بگوید چرا همه زبانها و فرهنگها ارزش دارند؟ چرا پر از معنا هستند؟ اکنون عطش قدرت و ثروت یا بهتر بگویم جنون قدرت و ثروت در حال بر باد دادن فرهنگ چندهزار ساله است. بعد از جنگ جهانی آلمان با خاک یکسان شد اما فرهنگ آن پایدار ماند. نجات یک جامعه در قدرت و ثروت نیست، بلکه در فرهنگ آن جامعه است. نقش بلوکباشی در زمینه فرهنگ بسیار کلیدی بوده است و در سالهای آینده امیدواریم بلوکباشی بتواند نقش یک گذار را برای تمدن چندهزار ساله ایران داشته باشد.
نعمتالله فاضلی، سخنران بعدی این مراسم گفت: من هم نسل استاد نیستم و در مقام شاگرد کوچکی هستم که این توفیق را داشتم تا بیشتر از بلوکباشی بیاموزم. استاد یکی از سرمشقهای فولکلوریک و مردمشناسی ایرانی است. وی نویسنده، محقق، مترجم، انسان وارسته و کمنظیر تاریخ معاصر ایران است. بلوکباشی برای فرهنگ مردم ایران تلاش بسیاری کرد و کتابهایش این گواهی را میدهد که فولکلوریست تمام عیار بوده است.
وی افزود: بلوکباشی در سال ۱۳۳۵ در محضر صادقکیا کارش را آغاز کرده است. بلوکباشی، فولکلوریست بوده و فرهنگ مردم ایران را به روش علمی پیش برد. نوشتههای بلوکباشی، اسناد فرهنگی ایران معاصرند و منبعی بهشمار میآیند که باید آنها را برای شناخت ایران ارجاع دهیم. نوشتههای بلوکباشی صدا و جان فرهنگ ایرانند مانند شعر حافظ که به جان مینشیند.
فاضلی ادامه داد: بلوکباشی فولکلوریک ایرانی است؛ زیرا به ایران عشق میورزد و این از کمیابترین مسائل در نسل دانشگاهی است. این تعداد هر روز کمتر میشود دانشجویانی که بتوانند جان و تاریخ ایرانی را در درون و زبان و مشی و منش خود ادغام کنند و خود سرمشق دیگران شوند. بلوکباشی ایران را میشناخت و میشناسد .
وی افزود: بلوکباشی در مسیر مردمشناسی ایران کار میدانی کرده است و عمرش را صرف این مسأله کرده که تفاوتهای فرهنگی و باورها را بشناسد و نشان دهد که میراث فرهنگی چندهزار ساله تبلور پیدا کرده و هنوز زنده است. او در مسیر کار خود بر این مسأله تأکید میکند که ببینید، بشناسید و بفهمید. سفر کنید، مردمان را بشناسید، غذاها را بچشید و فرهنگ مردم را از نزدیک لمس کنید و ایران را دوست بدارید .
بنابر اظهارات فاضلی، بلوکباشی نماد فولکلوریست ایرانی است همانطور که دماوند نماد ایران است. نماد ایرانی نه به معنای ملیگرایی و حس ناسیونالیسی و دمیدن در سیاست و قدرت و خشونت؛ بلکه به معنای فرهنگی کلمه. مردمشناسی افزون بر دانش به لمس کردن نیاز دارد. بلوکباشی فرهنگ و مردم ایران را دیده و آن را از نزدیک لمس کرده است. فولکلوریست با فرهنگ مردم در جهان ارتباط پیدا میکند، تاریخ را درک میکند، زبانشناسی، گویشها و انسانشناسی را میشناسد و به دانشهای گوناگون که لازمه شناخت این سرزمین است خود را مسلح میکند .
پروین صدقیان که ناشر اغلب کتابهای بلوکباشی است هم دراین مراسم به ایراد سخن پرداخت وگفت: کتابهای چهارشنبه سوری، در فرهنگ خود زیستن، تاریخ انسانشناسی و… را از این مردمشناس به چاپ رساندهایم.
در پایان بلوکباشی به تاریخچه فعالیتش در حوزه مردمشناسی در ایران اشاره کرد و گفت: همواره به سرزمین و فرهنگ ایران عشق داشتم. من هر چیزی که در این دنیا دارم نتیجه عشق به فرهنگ مردم و فولکلور ایران بوده است و از همه همکاران و دانشجویانی که در این شب به دیدار من آمدند، سپاسگزاری میکنم.
در این نشست مستندی از فعالیتهای علی بلوکباشی پخش شد و وی شمع کیک ۸۴ سالگیاش را فوت کرد.