فتحالله مجتبایی با اشاره به شخصیت مرحوم داریوش شایگان گفت: وی فردی نوفکر و خوشفکر بود که در هندشناسی، در شناخت فکر و فرهنگ غربی و ارتباط آن با فرهنگ شرقی بسیار قدرتمند میاندیشید. اهمیت کار او این است که دید غربی نداشت و با دیدگاه شرقی به جهان نگاه میکرد.
به گزارش ایرنا، مجله بخارا با همکاری مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و نشر فرزان روز به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد تولد زنده یاد دکتر داریوش شایگان، مراسمی در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار کرد.
در این مراسم کاظم موسوی بجنوردی، دکتر فتحالله مجتبایی، دکتر نیر طهوری، محمد منصور هاشمی و علی دهباشی درباره آشنایی، سوابق مطالعاتی و آثار دکتر شایگان درباره فلسفه، ادیان و مذاهب هند و جریانهای فرهنگی درگذشته تاریخی هند به زبان فرانسه و فارسی، سخنانی ایراد کردند.
فتحالله مجتبایی، دینشناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پانصد و هفتاد و نهمین شب بخارا به نام شب داریوش شایگان و شناخت هند با اشاره به شخصیت فردی شایگان، درگذشت او را مصیبت دانست و گفت: او در علوم مختلف باسواد بود؛ در دینشناسی، فرهنگ و هندشناسی، صاحب نظر بود. اولین کسی که فلسفه هندی را به فارسی برگرداند داریوش شایگان بود .
اهمیت کار شایگان در این است که دید غربی ندارد و با دیدگان شرقی به جهان، نگاه میکند. او با دید یک ایرانی به فرهنگ هندی نگاه کرده و اصطلاحاتی را به کار میبرد که در عرفان ما رایجند. او سعی میکند اصطلاحات هندی را با زبانی که ما میشناسیم معرفی کند. شایگان فردی نو فکر و خوشفکر بود و در هندشناسی، در شناخت فکر و فرهنگ غربی و ارتباط آن با فرهنگ شرقی بسیار قدرتمند میاندیشید.
مجتبایی در این مراسم که به مناسبت هشتاد و پنجمین سالروز تولد شایگان و البته یک سال و اندی بعد از درگذشت او برگزار شده بود، با اشاره به کتاب افسونزدگی جدید شایگان گفت: او فرهنگ غرب را چهلتکه میدید، کتاب پنج اقلیم برای اهل تفکر بسیار مهم است؛ به ویژه مقدمه آن مطالب جالب توجهی دارد. این کتاب مواجهه با جهانیشدن و دنیایی شدن امروز است، کتاب افسونزدگی جدید هم برخورد با فرهنگ غرب است و شایگان کوشش کرده در این اثر، راه حلی برای این برخورد بیابد.
سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی هم در این نشست گفت: درباره شایگان صحبت کردن، جنبههای مختلفی دارد. او الگوی نمونهای برای همه روشنفکران به ویژه ایرانیان بوده است. شایگان هیچ وقت استقلال فکریاش را از دست نداد و زیر همه آسمانها پژوهش کرد.
وی افزود: او از چهار تکه به چهل تکه میرسید و وجوه مشترک را پیدا میکرد. او دنبال راهی برای انسان بود و جهانی و انسانی فکر میکرد. مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی مفتخر است شایگان از ۱۳۸۳عضو این نهاد شد، نظرهای او همیشه بکر بود و جای تعامل داشت و کمک میکرد به حقایقی دست پیدا کنیم .
نیر طهوری، پژوهشگر عرفان و فلسفه، شایگان را نخستین هندشناس ایرانی دانست و گفت: سیر مطالعاتی شایگان به تشویق هانری کربن (۱۹۰۳تا ۱۹۷۸) با کتاب ادیان و مکاتب فلسفی هند آغاز شد. این کتاب بعد از پنجاه و چند سال هنوز معادلی در ایران نیافته است و شایگان بارها از تعامل اندیشه در ادیان سخن گفته و این کتاب سند آن است.وی ضمن معرفی دورههای ترجمه و تفکر در جهان گفت: داراشکوه، نخستین کسی است که به مطالعه تطبیقی میان ادیان همت گماشت و همه کتابهای دینی جهان را مطالعه کرد. شایگان، سخن دیگر هندشناسان را تأیید میکند که اندیشه داراشکوه لازمه یکپارچگی هند بود و اگر به قتل نمیرسید، جدایی هند و پاکستان روی نمیداد .
طهوری با توضیحی در مورد کتاب مجمع البحرین نوشته داراشکوه، اظهار کرد: اهمیت این کتاب در آن است که نویسنده را پیشگام دینشناسی تطبیقی معرفی میکند. شایگان بر این نظر است که دارا در پی همسانی ادیان بوده و میگوید راه توحید یکی است و در همه جهان به یک شکل است. وی افزود: شایگان برای انجام مطالعات تطبیقی از دو استاد بهره برد، یکی هانری کربن و دیگری اولیویه لاکوم، هندشناس فیلسوف فرانسوی و استاد فلسفه تطبیقی در دانشگاه سوربن و دانشگاه پاریس چهار که در سال ۱۹۷۷به عضویت آکادمی علوم اخلاقی و سیاسی فرانسه درآمد. همچنین از علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، روحانی، عارف و فیلسوف و نویسنده ایرانی و سید جلالالدین آشتیانی، استاد فلسفه و عرفان اسلامی، کمک گرفت و با توشیهیکو ایزوتسو، قرآن پژوه، اسلامشناس و فیلسوف ژاپنی مکاتباتی داشت.
طهوری توضیح داد: دلیل تمایل شایگان به مطالعه در تفاوت دینها، پرورده شدن در جهانی بینابین سنت و مدرنیسم است؛ بحثی تطبیقی در ذهن او شکل میگیرد و در مییابد در تلاقی دو تفکر متضاد قرار دارد. همین دغدغه توجه او را به دیگر تمدنهای آسیایی معطوف میکند و به دنبال جواب این سؤال است که چرا همه آنها یک بار در قرن هفدهم از مرکزیت اندیشه جهان خارج شدند.
محمد منصور هاشمی، پژوهشگر و مدرس فلسفه، با توضیح تفکر شایگان گفت: مبانی نظری شایگان در شناخت به شرق، نخست در کتاب ادیان و مکاتب فلسفی هند خود را نشان میدهد. او در جوانی سنتگرا بود و در این کتاب نیز نظریههای سنتگرایانه دارد. نظریه سنتگرایی در قرن بیستم در غرب به وجود آمد و بنیانگذار آن رنه گنون و بزرگترین ایرانی منتسب به آن سید حسین نصر است. در نگاه سنتگرایی هر چیزی که به دنیای جدید منسوب باشد رد میشود. شایگان در میانه راه در سنتگرایی تردید کرد.
هاشمی ادامه داد: جریان دومی که شایگان به آن متصل شد، حلقه اورانوس است. شایگان مطالعه تطبیقی را متأثر از کربن آغاز میکند و به واسطه او با این حلقه معنوی آشنا میشود که اندیشههای آن در تقابل با سنتگرایی نیستند اما آن را به طور کامل هم نمیپذیرد.
جریان سومی که شایگان در شناخت شرق با آن همدلی داشت، تفکر هایدگری فردیدی، متشکل از آرای مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی اگزیستانسیالیست و سیداحمد فردید، فیلسوف ایرانی متأثر از هایدگر بود. کتاب آسیا در برابر غرب را با این اندیشه نوشت و بهترین کتابی که از این اندیشه وجود دارد، همین کتاب محسوب میشود. شایگان هیچ وقت مرید فردید نبود اما بسیار خوب مینوشت و توانست با این کتاب، تفکر فردیدی را به وضوح بیان کند. شایگان مراقب است دچار رادیکال اندیشی نشود اما به هرحال این مبنای تفکر اوست و موجب شده درکی عمیق از شرق داشته باشد.
وی با تشریح دیدگاههای سنتگرایانه گفت: من اشکالی منطقی در آن میبینم و آن را مغالطه سنتگرایی نام گذاشتم. تحقیقات سنتگراها بهرغم فضل و دانش آنها، مبنای نظری سستی دارد. شایگان بین همه سنتگراها، رنه گنون را قبول داشت اما او را هم نقد میکرد.
هاشمی ادامه داد: حلقه اورانوس برای شایگان همیشه جدی بود اما دشمنی کربن با تاریخمندی پایه کار او را ضعیف کرد. کربن فیلسوفی است که شرقشناس شده و انتقادی به سیستمهای فکری زمان خودش دارد. اما اینکه تفکر او چقدر با زندگی مطابق است، باید مورد تحقیق قرار بگیرد. نیازهای فکری مردم ایران و فرانسه بسیار متفاوت است و کربن پاسخ کاملی برای آن ندارد.
همچنین نگاه غیرتاریخی کربن هر چه درباره تفکر شیعی جمع کرده بود را نابود کرد. او تشیع را تاریخی قدسی و فرازمانی نگاه میکرد اما اشتباه او در زمان وقوع انقلاب اسلامی که ورود تشیع به تاریخ بود، محرز شد.
وی شایگان را اهل نقد و گفتگو دانست و گفت: همیشه میشد با او داد و ستد علمی داشت. کسانی میگفتند شایگان اهل نقد نبود اما من فکر میکنم حرفی که به او زدهاند نقد نبوده است. سعه صدری که شایگان به خرج میداد شگفتانگیز بود. او در کتاب زیر آسمانهای جهان، فردید را نقد کرد اما در کتاب افسونزدگی جدید و کتاب آسیا در برابر غرب خود را نقد میکند و از یک شرق آرمانی شده میرسد به هویتی که ذاتگرا نیست.
تورج اتحادیه، مدیر انتشارات فراروان، روند انتشار کتابهای داریوش شایگان را توضیح داد و گفت: شایگان همیشه آگاهانه و متواضع در صحنه فرهنگ حضور داشت و خوش سخن و خوش برخورد بود. هدف ما باید جلب توجه نسل جوان باشد که بیشتر دلباخته فرهنگ ایران شوند و بزرگان اندیشه ایران را بشناسند.
داریوش شایگان (۱۳۱۴-۱۳۹۷)، متفکر، فرهنگپژوه، فیلسوف، نویسنده، ادیب، شاعر، هندشناس، پژوهشگر ادبی، مترجم و مدرس دانشگاه بود.