کوچک‌ها آسیب‌پذیرترند
زمین‌‌ خلوت، سقف کسب‌و‌کار کوتاه
 

زندگی برای کارگران در زمانی که سرکار بودند، سخت بود، چه رسد اینک که بیکارند. تحریم، کند بودن چرخ اقتصاد کشور و تورم بسنده نبود و کووید ۲۰۱۹ آمد و پرونده یک دوران زیست بحرانی را کامل کرد. ‏

اینک مرغداری‌ها ماهانه بیش از یک میلیاردتومان زیان‌دهی دارند و از همین زاویه چکمه بر جوجه‌های زنده‌گذاشتن و با بیل آن‌ها را در گودال‌ریختن و زنده به گورکردن را توجیه می‌کنند.‏

تا‌کنون توجیهات زیادی به میان آمده که نه درست بوده است و نه انسانی و نه پذیرفتنی.‏

گفته می‌شود جوجه‌‌ها همگی خروس بوده‌اند در حالی که درست نیست بلکه جوجه‌های یک‌روزه با سه هدف انجام می‌گیرد تولید خروس، تولید تخم‌گذار و تولید گوشت.‏

پس می‌شد دولت دخالت کند و جوجه‌ها را رایگان میان روستاییان کشور توضیح ‌کند(ولی چنین نکرد) طبیعی است که یک روستایی هرسه را با هم می‌پرورد مرغ‌های تخم‌گذار، مرغ‌های گوشتی و یکی دو خروس. ‏

به هر رو دیگر جای ایراد به چینی‌ها نمی‌ماند که چرا وحشیانه برای مرغوبیت خز تولیدی خود، زنده‌‌زنده پوست از تن روباه‌های ‌قطبی پرورشی می‌کنند.‏

پرسش همچنان باقی‌ست چرا دولت دخالت نکرد؟ ‏

راست‌ترین پاسخ شاید این است که زنده‌کش‌کردن جوجه یک‌روزه در پستوهای مرغداری‌ها رفتاری متداول است و همیشه برای تعادل‌بخشی قیمت‌های بازار انجام می‌شود در حقیقت این واقعیت تلخ پنهان کل صنعت کشور است. اگر جوجه‌ها با کمی ذرت و سویا به رایگان در میان روستاهای کشور پخش می‌‌شد آنگاه باید در مرغداری‌های صنعتی را برای همیشه گل می‌گرفتند؛ چون فروش آنان که کم شده کمتر از این می‌شد. ‏

خواب کرونایی ‏

خرس‌ها سه ماه زمستان را با ذخیره غذایی در بدن خود به خواب می‌روند اما مشکل این است که کسب‌وکار در کشورهای جهان‌سوم یا رو به پیشرفت از بدنه ناتوانی برخوردارند و از هرگونه خواب و توقف فعالیت حتی کوتاه‌مدت آسیب جدی می‌بینند یا به کلی ورشکست می‌شوند. ‏

استارتاپ‌ها(کسب‌کار‌‌ نوپا) و بخش‌های خدمات مانند فروش آنلاین بلیت‌های فرهنگی یا غذا نیز آسیب دیده است.

در گذشته قطع اینترنت، کارگزاران آنلاین را به اندیشه واداشت تا برای نخوابیدن کارها شبکه داخلی و اس‌ام‌اس و بلوتوث و تلفن همراه و امکاناتی از این دست راه‌اندازی کنند تا این که توفان کرونا هم آمد و تومار(ط) کل برنامه‌ها را در هم پیچید. ‏

گل جهان ‏

با توجه به برگزارنشدن بسیاری از مراسم‌ها در سراسر جهان و خانه‌نشینی مردم به سبب اپیدمی کووید، تجارت جهانی گل‌وگیاه میلیاردها دلار زیان داده است.‏

زیان چندمیلیارد دلاری تجارت جهانی در گل‌های چیده‎‌‎شده نشان می‌دهد که اپیدمی تا کجاها دامن کشیده و حتا در کشورهای فراگیر نشده، حلقه‌های زنجیره دادوستد را پاره کرده است.‏

بسنده بود که تنها یکی دو هفته از قرنطینه بگذرد تا گاوداری‌هایی که فروش آزاد داشتند، به سبب نبود خریدار، شیرهای خود را دور بریزند. یا فرآورده‌های کشاورزی و باغی به بازار فرستاده نشده بپوسد و از میان برود. یک‌زمانی آنفلوآنزای مرغی اپیدمی شده بود و سبب شد برخی از مرغ و تخم‌مرغ دوری کنند. ‏

این‌ها در حالی‌ست که روشن نیست مردم مصرف‌کننده چه زمانی به خرید روزانه خود برخواهند گشت و در آن زمان آیا تولیدکنندگان پیشین توان پاسخ به نیاز بازار را دارند و خریدار با پول بی‌ارزش‌شده خود می‌تواند کالای گرانتر شده را بخرد. ‏

گل ایران ‏

کوران کووید ۲۰۱۹ به زیان ده هزار باغ و پژمردن میلیاردها شاخه گل انجامیده است. با اجرای برنامه در خانه‌ماندن و برگزارنشدن آیین‌ها و بسته‌بودن گردهمایی‌ها در سراسر کشور، گل‌های رنگارنگ زینتی یک‌روزه به زردی گرایید و نابود شد. باغ‌داران که همیشه با گل‌های لطیف و مهربان، آرامش یا شادی به ارمغان برده‌اند خود به سوگ باغ نشسته‌اند و حتی نتوانستند با زیان کالای خود را بفروشند چون گل همین ۵ روز و شش باشد و چه بسا در روز دوم خریدار نداشته باشد. ‏

دردناک‌تر این که یکی از گلخانه‌داران گل‌های گران‌بهایش را با دوچرخه برای برخی آشنایانش فرستاد ولی بسیاری که دودل بودند، نپذیرفتند یا با چشم خیس در کیسه آشغال انداختند. پیامد کورنا تنها تب و سرفه آبریزش نیست بلکه «اشک‌‌ریزش» هم هست.‏

برخی پرورش‌‌دهندگان از آغاز سال برنامه تولید گل برای سال نو دارند و سرمایه‌گذاری در این زمینه میلیارد تومانی است که کووید۱۹ زیان مالی هنگفتی به آنان وارد کرده است.

هرسال در ایران بیش از شش میلیارد گل زینتی،‌ باغچه‌ای، شاخه‌ای‌ و همچنین درخت و درختچه تولید می‌شود. بخش بزرگی از این میزان برای فروش شب سال نو آماده می‌شود که اینک گمان می‌رود در گلخانه‌ها پژمرده است. بی‌گمان ادامه بحران کووید۱۹ گلخانه‌های پرورش گل ایران را در آینده با بحران سرمایه‌گذاری مواجه خواهد ساخت و چه بسا درب برخی از آن‌ها هرگز گشوده نشود.‏

‏ این بخشی از فاجعه تنها در مرکز تولید است و آن‌چه که بر سر هزاران فروشنده و پخش‌کننده و کارگر و زمین‌دار و صنایع وابسته و ترابری و راننده آمده در این نوشتار لحاظ نشده است. ‏

تولیدکنندگان از دوسو آسیب دیده‌اند، آنان یک روال کلی تولید و فروش در سال دارند که ثابت است اما با نزدیک‌شدن سال نو هم سرمایه‌گذاری و هم تولید را افزایش می‌دهند که با پدیدارشدن کووید۱۹ درست در آستانه سال نو، شکست اقتصادی دوچندان شد. هر ایرانی در سال ۶۰ هزار تومان پول گل می‌داد که امسال چنین هزینه‌ای نکرده است برای همین زیان‌ها به هزار میلیارد تومان نزدیک شده است.

بیکارشدن عاشقان کار ‏

کشور سخت نیازمند فرصت‌های شغلی بود ولی نه این که چنین چیزی رخ نداد بلکه فرصت‌های ایجاد شده یکی پس از دیگری ناپدید شده است. بحران بیکاری نه‌تنها در تهران بلکه در همه استان‌ها دیده می‌شود. ‏

صدها هزار فرصت شغلی در چارچوب صنعت گل وجود داشت که ۱۰ درصد آن را زنان تشکیل می‌دادند؛ چندین هزارتن در زمینه تولید گل تنها در محلات ـ استان مرکزی از قطب‌های تولید گل‌های زینتی فعال بودند.‏

در کنار زیان‌های مالی فروشندگان گل،‌ باغ‌داران نیز با برگشتی‌های هراس‌ناک گل وگیاه مواجه شده‌اند و با زیان‌های میلیاردی از پس پرداخت کارمزدهای کارگران بر نمی‌آیند. دولت از تولیدگران گل و گیاه خواهان گزارش‌ زیان‌هاست اما این تمایل در کنش‌وران این شاخه از اقتصاد وجود ندارد؛ آنان می‌گویند زنگ بحران مالی دولت بسیار پیش از کووید ۲۰۱۹ به صدا درآمده بود از این رو جبران خسارت همچنان یک رویای گم‌شده باقی خواهد ماند. ‏

عرق کارگران خشک شده است

عرق کارگران مدتهاست خشک شده ولی کارمزدی دریافت نکرده‌اند. یوسفعلی گرگانی کارشناس بیمه با اشاره به زیان واردشده به بسیاری از کسب‌وکارهای خدماتی و شغل‌های کوچک به سبب کووید۱۹ بر لزوم پشتیبانی از کارگاه‌های تولیدی و کسب و کارهای خرد و کوچک پافشاری دارد:‏

‏«در پی گسترش کووید۱۹ ـ بسیاری از کارهای خرد و بخش خدمات و کارگاه‌های تولیدی زیان دیده‌اند و ناچار به تعطیلی شده‌اند و نیروهای خود را در شب عید خانه‌نشین کرده‌اند.»‏

‏«این ویروس ناشناخته به تمام آرایشگاه‌ها، باشگاه‌های ورزشی، رستوران‌ها، تالارها، هتل‌ها، استخرها، مراکز تفریحی و فست‌فودها ضربه زده به گونه‌ای که بیشترشان بسته شده و کارگران‌شان را شب عید کاهش داده یا اخراج کرده‌اند.»‏

‏«کارگران روزمزد، کارگران ساختمانی، کارگران واحدهای زیرپله‌ای، برخی شغل‌های آزاد، بساط‌گسترها و دست‌فروشان از شمار کسب و کارهای آسیب‌دیده از کووید هستند؛ این‌ها در شمار غیررسمی‌ها به شمار می‌روند و به شکل قانونی پشتیبانی نمی‌شوند و از پوشش بیمه نیز برخوردار نیستند برای همین نیازمند پشتیبانی هستند.»‏

‏«اینک این سخن مطرح است که سرنوشت این‌ها و خانواده‌هاشان چه خواهد شد. سرمایه این‌ها یک بخش جداگانه و پس‌انداز بانکی یا اندوخته روز مبادا نیست بلکه همه زندگی و دار و ندار این‌هاست؛ به سخن دیگر آنان تنها سرمایه کاری خود را از دست نمی‌دهند بلکه کل زندگی‌شان را از دست‌داده شده می‌پندارند؛ آنان باید اجاره محل کار، حقوق کارگر، قسط بانکی و قسط ابزارکار و هزینه خانواده را بدهند اما با کدام درآمد؟»‏

کندی خودروها ‏

صنعت قطعه‌سازی صدها هزار شاغل دارد که تا کنون هزاران تن از کار معلق شده‌ یا بیکار شده‌اند.

خودروسازی دومین صنعت بزرگ کشورمان در این سال‌ها با چالش‌های بیشتری گلاویزند. تحریم‎‌‎های جدید آمریکا به ایران بسیار سختگیرانه‎‌‎تر از پیش بوده و به خروج شرکت‌های خارجی از ایران، جلوگیری از آمدن یدک به داخل کشور، کاهش شدید تولید و بیکارشدن کارگران از پیامدهای تحریم صنعت خودروسازی ایران است.

افزایش رقم بدهی خودروسازان به شرکت‌های قطعه‌سازی، نبود ارز کافی به قطعه‌سازان برای تامین مواد اولیه از خارج، اختصاص‌یافتن دیر هنگام ارز مورد نظر قطعه‌سازان که به توقف مواد خارجی انجامیده است و افزایش افسارگسیخته مواد اولیه داخلی مانند فلزات، فولاد، مس، برنج، فشارهای دوبرابری گمرکی، بیمه‌ای و مالیاتی از موردهایی‌ست که زمینه بیکاری کارگران قطعه‌ساز را فراهم آورده است. ‏

مشکلات صنعت خودرو با آماده‌شدن بستر بیکاری کارگران یدک‌ساز، بخش مهمی از چالش‌های این روزهای جامعه کارگری است. امروز برای نجات صنعت قطعه‌سازی اندیشه نمی‌شود و فردا بسیار دیر خواهد بود. ‏

هر روز نیرو‌های بیش‌تری در بخش تولید خودرو و چه در بخش قطعه‌سازی برای همیشه جواب داده شده و بیکار می‌شوند یا با نام آماده به کار و بدون حقوق خانه‌نشین می‌شوند. این کارگران دارای مهارت ساخت خودرو یا سازنده قطعات موتور تا زینت داخلی خودرو و شیشه و صندلی و کمک فنر هستند اما از خود سرمایه‌ای ندارند و جای دیگری نیز کسی پذیرایشان نیست. ‏

به سخن دیگر سرنوشت این کارگران به گونه‌ای با ساختار صنعت ناقص و کهنه و غیر مدرن تولید خودروی داخل پیوند خورده و حتا با مهاجرت هم نمی‌توانند جذب بنگاه‌های تولید خودروی دیگر کشورها شوند.‏

سخن دردآشنا

یکی از کارگران ماهر خودروسازی که سه‌هفته است خانه‌نشین شده و یک بار نیز به قرنطینه رفته می‌گوید: پادمی تنها آسیب مادی و جسمی نزده بلکه به روحیه انسان‌ها هم زخم زده است. اینک بیشتر کارگران کارشان را از دست داده و وضعیت خوبی ندارند که بخش زیادی از وضعیت برآمده از نپرداختن بدهی‌ها به واحدها و شرکت‌ها و بنگاه‌های‌ مرتبط با خودروسازی است؛ این بنگاه‌ها تاکنون جلسه‌های زیادی با مسئولان داشته‌اند اما ره به جایی نبرده و مشکل همچنان باقی‌ست. ‏

جواد کندری راد می‌افزاید: «اینک بسیاری از کارخانه‌های خودرو و قطعه‌سازی کاهش نیرو انجام داده‌اند؛ کارگاهی که پیشتر صدها کارگر داشت اینک تنها با چند تن کار می‌کند؛ برآورد مشخصی از میزان بدهی خودروسازان به بنگاه‌های قطعه‌ساز وجود ندارد ولی گاه به ده‌ها میلیارد تومان می‌رسد.» ‏

‏«این بدهی‌ها در حالی است که قیمت خودروها در پیش از پادمی افزایش زیادی داشته است. وضعیت بیکاری، گروه بزرگی از کارگران را تحت فشار دوبرابری در زندگی قرار داده است؛ پیشتر زندگی سخت بود اینک سخت‌تر شده. انگار حتما کسی باید بمیرد تا به دادش برسند. ولی آنانی که در مرگ تدریجی‌اند فریادرسی ندارند.» ‏

‏در گذشته نیز قطعه‌سازان در چالش مدام با ناملایمات بازار بودند. واردات مواد اولیه با ارز مدام در نوسان، چالش انگیز است و چون ثبات قیمت ندارد در نهایت به زیان قطعه‌ساز واردکننده است. سازندگان داخلی برای ساخت یک ابزار، ناچار از واردکردن دستگاه هستند.

آلمان و مشابهات ‏

مردم کشور آلمان ـ امید زیادی به مهار کووید نداشتند زیرا با شتاب آمده بود و اپیدمی شده بود اما اینک به این ثروتمندترین کشور اروپایی امیدی زیادی دارند که زیان‌های مردم را بپردازد تا بتوانند دوباره از ویلچر برخیزند و به راه بیافتند. ‏

هر دو سال یک‌بار یکی از استان‌های آلمان میزبان نمایشگاه گل و گیاه می‌شود. این‌بار نوبت شهر‌هایل‌برون در استان بادن ووتنبرگ است که در ماه‌های آینده میزبان میلیون‌ها تن از دوستداران گل و گیاه شود. آلمان در سال ۱۸۶۹ میزبان نخستین نمایشگاه جهانی گل و گیاه بود.

نمایشگاه تنها برای نمایش گل و گیاه نیست بلکه چشم‌انداز‌های بهترسازی زندگی شهری را نیز ارایه می‌دهد. پس از جنگ جهانی یکی از هدف‌های برگزاری این نمایشگاه بازسازی شهرها بوده‌ است. ایجاد فضای سبز با هدف بهبود فضاهای شهری، قابل سکونت‌سازی قلمروهای شهری که زیاد خوشنام نیستند نیز می‌تواند از دیگر هدف‌های جشنواره گل باشد.

در شهر‌هایل‌بورن یک قلمروی صنعتی برای برگزاری نمایشگاه برگزیده شد که در گذشته لنگرگاه کشتی‌های باری بود و دیگر کنش‌وری در آن وجود نداشت و ویرانه شده بود و اینک بیش از ۳۰۰ تن نخاله از این قلمرو بیرون برده شد و جای‌شان یک هزار درخت کاشته شد. ‏

طراحی نمایشگاه گل و گیاه‌هایل‎‌‎برون به گونه‌ای انجام گرفته که پس از پایان کار در خانه‌ها و ساختمان‌ها و فضا‌های ساخته شده، چندهزار نفر می‌توانند زندگی کنند و همزمان محلی برای کسب و کار نو داشته باشد. ‏

‏اما این‌ها رویاهای‌ به حقیقت‌پیوسته درخشان از آن گذشته است که اینک با اپیدمی به تیرگی می‌زند. اتحادیه هتل‌داران و دارندگان رستوران‌ها، کافه‌های آلمان گزارش داده‌اند که زیان‌ برآمده از مسدود بودن شهرها برای مغازه‌هایی که سرویس خدماتی خوراکی و نوشیدنی ارائه می‌کنند فاجعه بار بوده است.

محدودیت‌هایی که با هدف جلوگیری از گسترش بیش‌ از اندازه کووید اجرا شد به این شاخه اقتصادی میلیاردها یورو زیان وارد کرده است. بی‌گمان بدون کمک‌های نقدی دولت و کاهش مالیات ارزش افزوده صدها هزار واحد تولیدی و خدماتی ورشکست خواهند شد و کسب و کار خود را برخواهند چید.‏

‏هتل‌ها و رستوران‌ها به سبب گسترش کووید پیش از دیگر کسب وکارها بسته شده‌اند و احتمال دارد برای همیشه بسته بمانند چون آسیب به اندازه‌ای شدید بوده که به دور است بتوانند خود را بازیابند و دوباره

برخیزند. ‏

در کشورهای پیشرفته به همان میزان که درآمدها بالاست، سرمایه‌گذاری‌ها هم سنگین و آسیب‌پذیری نیز سنگین خواهد بود و امکان بازگشایی و ادامه کار دوباره پس از یک آسیب به این آسانی‌ها نیست، مگر این که کمک‌های کلان دولتی از راه برسد و مشکل دیگر این که با رونق طلایی پیشین، فرسنگ‌ها فاصله‌ست. ‏

ع.درویشی

نسخه مناسب چاپ