معماهایی از بیماری‌کووید ـ۱۹
بخش ششم
 

داستان پیدایش و گسترش ویروس کرونا
در نیمه دوم زمستان ۱۳۹۸ بود که کم کم و به صورت قطره چکانی اخباری از شهر ووهان در چین منتشر می‌شد که گویا در بازار ماهی فروش‌ها یک نفر یک عدد خفاش خریده و پس از خوردن آن دچار مرگ سریع شده است. متخصصان چینی انتقال این بیماری را که به دو، سه نفر از اطرافیان و همشهری‌های او هم سرایت کرده و چند نفری را مریض کرده بود به دولت چین گزارش کردند. دولت چین هم این شهر را قرنطینه کرد و ورود به این شهر و خروج از آن به طور مطلق ممنوع شد.
این خبرها که از تمامی‌خبرگزاری‌ها نیز به صورت مکرر پخش می‌شد، در نگاه نخست نکات تأمل برانگیزی داشت، زیرا تعطیل شدن یک شهر ۱۰ میلیون نفری فقط به خاطر چند نفر که در اثر یک بیماری با علائم تب و سرفه، آن هم در فصل زمستان فوت شده بودند و مسأله ای عادی به نظر می‌رسید، عجیب بود.
در کشوری با دومین اقتصاد پویای جهان، در کشوری ایدئولوژیک با نگرش سوسیالیزم که در آن به جامعه و منافع آن بیشتر از فردگرایی اهمیت می‌دهد، در کشوری که علاوه بر سگ و گربه بر اساس آن چه که از یک چینی در کشور چین شنیده بودم تقریباً هر حیوانی را می‌خورند، یک واقعه روزمره خرید خفاش که در بازار ماهی فروش‌ها در یک شهر بزرگ به وقوع پیوسته بود نمی‌بایست این قدر با اهمیت باشد.
ولی پس از مدت کوتاهی که بیماری با همان علائم، چند نفر را در شهر قم و بعد در چند شهر دیگر مبتلا کرد، به اطلاعاتی رسیدیم که خلاصه آن به این صورت است.
در مورد خفاش مورد اتهام، بر اساس مشاهدات فراوان اینجانب در گزارش‌های مستندی که از شبکه‌های تلویزیونی مختلف شنیده ام، متوجه شدم خفاش‌ها پستانداران بال دار به اندازه گنجشک هستند و میلیون‌ها خفاش در غارهای کشورهای مختلف، از جمله ایران زندگی می‌کنند. در چین خفاش‌هایی چند کیلویی وجود دارند که به قول مجری این مستندها، می‌توان از تمامی‌قسمت‌های بدن فقط یک خفاش غذاهای خوشمزه ای برای چند وعده یک خانواده تهیه کرد. بنابراین خوردن خفاش در این کشور بایستی یک مسأله عادی و روزمره باشد.
چین خیلی دیر وقوع این بیماری را که با تلفات بسیار سنگینی هم همراه بوده اعلام کرده است. با توجه به این که به خاطر آن یک شهر ۱۰ میلیون نفری بدون سابقه اقدامات درمانی مربوطه از راه‌های هوایی، دریایی و زمینی از سایر نقاط چین و جهان خارج و از جمله کشورهای هم جوار، قرنطینه شده، محتمل است که حرف‌های ناگفته ای داشته باشد.

یادی از یک آشنای قدیمی‌به نام ویروس کرونا
از آغاز زندگی ما روی این کره خاکی،کسالتی به نام کلی سرماخوردگی در انسان‌ها پیدا می‌شده و هنوز هم پیدا می‌شود که بر اثر ورود انبوهی از ویروس‌ها که برخی از آنها از خانواده بزرگ ویروس‌های کرونا هستند پدیدار می‌شود. این ویروس‌ها معمولاً از راه دستگاه تنفسی فوقانی (بینی و چشم) وارد بدن شده و بیماری پس از دو سه روزی با عطسه و احیاناً تب و بدن درد مختصر خاتمه پیدا می‌کند. در برخی از افراد که معمولاً نوزادان، افراد دارای بیماری‌های زمینه ای و افراد مسن هستند، این ویروس‌ها با استقرار در دستگاه تنفسی تحتانی (ریه‌ها و برونش‌ها) بیماری شدیدتری را ایجاد می‌کنند که با تب، سرفه، درد بدن و غیره همراه است. بیماری معمولاً به زودی خاتمه پیدا می‌کند و ممکن است به ۲ یا ۳ روز استراحت و اقامت در منزل هم احتیاج باشد یا نباشد.
ما با واژه قرنطینه ناآشنا یا بیگانه نیستیم، زیرا عنوان و رسم قرنطینه از دستورات بهداشتی که به دورانی قبل از زرتشت و تاریخ پرافتخار ایران می‌رسد در ایران معمول بوده است. در کتاب خیلی کهن وندیداد (در فرگرد ۵ که ۶۲ بند یا تبصره دارد) در شرح شرایع و احکام تقریباً ماقبل تاریخ ما، واژه قرنطینه و دستور اجرای آن در مواردی خاص آمده است.
ویروس‌های خانواده کرونا در گروه بیماری‌های مشترک انسان و حیوانات، در انسان‌ها، شترها، خفاش‌ها و گربه‌ها معمولاً نوعی بیماری سبک را موجب می‌شوند ولی به ندرت مثل نمونه اخیر، این ویروس با تغییر و تحول ناگهانی یا موتاسیون به ویروس بسیار خطرناکی تبدیل می‌شود که در تاریخ بشر نظیر آن سابقه نداشته است.

سابقه وقوع همه گیری‌هایی در تاریخ
همه گیری‌هایی که در تاریخ ضبط و ثبت شده اند، بسیار از مورد اخیر کرونا سبک تر بوده و معمولاً در قسمتی از یک کشور یا چند کشور همسایه پدید می‌آمدند و به یاد نداریم و در جایی نخوانده ایم که همه گیری، جنبه جهانی داشته باشد یا مدتی طولانی ادامه داشته باشد.
برای مثال، سعدی شیرازی که بسیاری از کشورهای آن زمان جهان را دیده، با آه و سوز از یک قحط سالی در دمشق صحبت می‌کند. همچنین، درباره چندین همه گیری طاعون یا وبا در قسمتی از ایران یا احیاناً قسمت‌هایی از مناطق مجاور سخن رفته است. بزرگ ترین اپیدمی‌یا پاندمی‌تاریخ، آنفلوآنزای بعد از جنگ جهانی اول است که ۵۰ میلیون تلفات داشته است.
در مورد اپیدمی‌هایی که جنبه بیوتروریسم داشته اند یا عمدی بوده اند، می‌توان به اپیدمی‌های آبله و سرخک اشاره کرد که توسط سربازان کریستف کلمب از طریق فرستادن لباس‌های آلوده به میان بومیان یا سرخپوستان بومی‌آمریکا ایجاد شده است.
در یک مقابله به مثل، افرادی که به آمریکا و سایر سرزمین‌های زیبای شرق آسیا سفر کرده بودند، به یک بیماری مقاربتی بسیار وخیم به نام سیفیلیس مبتلا شدند که پس از مراجعه آنها به اروپا، این بیماری در فقدان درمان دارویی و در سیر طبیعی خود عوارض بسیار وحشتناکی به وجود آورد. ظاهراً پس از کشف پنی سیلین و کاربرد پنی سیلین‌های دیر اثر، بیماری سیفیلیس به صورت خود به خود و بدون مراعات فاصله ایمنی به صورت کورکورانه ای ریشه کن شده که شرح این مصیبت چندان ارتباطی با کووید-۱۹ ندارد.
ادامه دارد…
*تألیف: دکتر رضا جمالیان
متخصص تخصصی بیماری‌های عفونی

code

نسخه مناسب چاپ