بازخوانی شعری کوتاه از کیانوش خان‌محمدی
شعرى که کوتاه نیامده است
عبدالصابر کاکایی
 

«وارد دنیایت شد … درگیرت شد و بیرون زد … گلوله تغییر کرده بود.»
(کیانوش خان‌محمدی)

«کیانوش خان‌محمدی» از شاعران جوانی است که سپید می‌نویسد. هرچند دستی بر آتش شعر کلاسیک نیز دارد، اما دو مجموعه شعر از او که دربرگیرنده‌ شعرهای سپید است، با عناوین «سنگ‌ها از ترس غرق شدن می‌پرند»توسط انتشارات فصل پنجم و «ده و ده دقیقه و سی ثانیه» توسط انتشارات نگاه، بر پیشخوان کتابفروشی‌ها قرار دارد.
شعر ابتدای یادداشت، شعری ا‌ست از کتاب «سنگ‌ها از ترس غرق شدن می‌پرند». نخستین مسئله‌ای که در مواجهه‌ مخاطب با این شعر، جلب توجه می‌کند، شکل نوشتاری این شعر است. شکلی برخلاف تجربه‌های پیشین مخاطبان که انتظار دارند اشعار آزاد را به صورت سطرهای پلکانی ببینند. مثلاً به این شکل:
«وارد دنیایت شد
درگیرت شد و
بیرون زد
گلوله تغییر کرده بود.»
اما خان‌محمدی با آشنایی‌زدایی نوشتاری، شکل شعرش را به‌هم می‌ریزد و گزاره‌ها را در یک سطر و پشت سر هم می‌نویسد. رفتاری که معمولاً در شعرهای بلند، سابقه دار است و شعر کوتاه به دلیل سطور کم‌تعداد، چندان مجال این گونه هنجارگریزی‌های نوشتاری را به شاعر نمی‌دهد.
اما خان‌محمدی در همین مجال اندک، با این تمهید دیداری در شعر کوتاهش، با دلالتی ضمنی، مسیر حرکت گلوله را به ذهن مخاطبان متبادر می‌کند. مسیری همچون یک خط راست. اما در خصوص این رفتار در کوتاه‌نویسی، ذکر چند نکته
ضروری است.
وقتی یک شاعر کوتاه‌سرا برخلاف رفتار اکثر قریب به اتفاق کوتاه‌نویسان- که شعرشان را با هنجارگریزی در درونه‌ زبان و معنا خلق می‌کنند- به هنجارگریزی در برونه‌ زبان ــ مانند شکل نوشتارـ دست می‌زند، باید این رفتار در خدمت کلیت شعر و جرئی از ساختار آن باشد. یعنی این تمهید منجر به دلالتی ضمنی شود که مخاطب با کشف آن به التذاذ ادبی افزون‌تری دست یابد.
همچنین این هنجارگریزی نوشتاری، در ورطه‌ تکرار و خودکارشدگی نیفتد. مانند برخی از اپیدمی‌های این گونه شعر نوشتن که مثلاً برای تداعی دیداری «باران» یا کلاً ریختن مایعات و …..، حروف را از هم جدا کرده و به صورت منقطع، زیر هم می‌نویسند. مثل:
«ب
ا
ر
ا
ن
می بارد»
نخستین کسی که این تمهید نوشتاری را به‌کار برد، قطعاً دست به خلاقیت زده، اما دیگران تنها آش را شور کرده‌اند. هنجارگریزی‌های نوشتاری در شعر کوتاه، به دلیل مجال نوشتاری اندک، بیشتر به چشم می‌آیند و گاه بر خود متن غلبه می‌کنند. از اینرو شاعر کوتاه‌سرا باید بسیار حساب‌شده به این حیطه وارد شود؛ که کیانوش خان‌محمدی در این شعر، به خوبی از عهده‌ این کار برآمده است.
خان‌محمدی با بازتعریف خیال‌انگیز یک واقعیت مُهلک و فیزیکی جهان معاصر، این‌بار انسان را در برابر گلوله به برتری می‌رساند. گلوله‌ای که وارد دنیای درونی انسان می‌شود، تحت تأثیر قرار می‌گیرد و دگرگون شده، بیرون می‌زند.
چه بسا از دریچه‌ نگاه شاعرانه‌ کیانوش، اگر به جنگ‌ها بنگریم، چه بسیار گلوله‌هایی که وارد دنیای انسان‌ها شدند و دگرگون شده بیرون زدند. برخی‌شان شاعر شدند، برخی فیلسوف و….

code

نسخه مناسب چاپ