این تعریف بسیار ساده حدود گفتار، کردار و پندار انسانها را در روابط اجتماعی به خوبی تعریف کرده و بدیهی است که آزادی هر انسان در هر نقطه از جهان محدود به رعایت حقوق دیگران است، به این معنی که هرجا تحت عنوان آزادی به حقوق دیگران تجاوز شود، آزادی جای خود را به هرج و مرج میدهد.در این مقاله در صدد کنکاش آنچه پیش آمده نیستم، بلکه تذکر درباره ضرورت رعایت نکات ارزشمندی است که میتواند در آینده مبنای قضاوت قرار گیرد. بیتردید اهانت به ساحت مقدس حضرت رسول اکرم(ص) به عنوان آخرین پیامبر الوالعزم با بیش از ۲ میلیارد پیرو و مسلمان معتقد عملی بسیار شنیع و مذموم است، زیرا اعتقادات و عقاید دینی نه فقط مبنای عقلانی، که ریشه عاطفی نیز دارد، و به سخره گرفتن عواطف انسانها میتواند زمینه را برای بروز خشم و نفرت فراهم کند و از اینرو آنچه که زیربنای برخورد چند جوان افراطی مسلمان را باعث میشود، نه صرفاً اهانت به رسول خداست، بلکه خدشهدار کردن عواطف ۲ میلیارد انسان مسلمان است.
ناگفته پیداست که هرگز اقدامات معدودی جوان مسلمان مورد تأیید اکثریت مسلمانان و آزاداندیشان جهان متمدن نیست، زیرا کشتن چند انسان بیگناه نیز نه فقط مورد تأیید جهان اسلام نیست، بلکه تقبیح نیز میشود. به عبارت دیگر اهانت به حضرت رسول و اعتقادات مسلمانان از یک طرف و کشتن چند انسان بیگناه از طرف مقابل، توسط شخصیتهای جهان اسلام و همه مسلمانان و آزاداندیشان دنیای متمدن محکوم شده است.
در زمانی که آقای مکرون برای کمک به مردم لبنان خود را موظف به حضور و سامانبخشی اعتراضهای مردم آن کشور میداند، چگونه است که اقدام یک آموزگار کم خرد و جسور را تأیید میکند؟ هنر مردان بزرگ و رهبران سیاسی و اجتماعی این است که به موقع بتوانند حوادثی از این گونه را پیشبینی و به موقع کنترل کنند. خروش جهان اسلام برای اعتراض به اهانت به ساحت حضرت رسول اکرم(ص) آنهم در آغاز هفته وحدت و میلاد باسعادت آن بزرگوار، میتواند زمینهساز اقدامهای خشونتبار بیشتری باشد. بهتر است آقای مکرون و دیگر دولتمردان فرانسه کتاب روحالقوانین مونتسکیو را دوباره بخوانند تا بدانند که تحت عنوان آزادی به اعتقادات ۲ میلیارد مسلمان توهین کردن مصداق آزادی نیست، بلکه نوعی توحش است.
به خاطر داریم از ۳۰ سال قبل که سلمان رشدی در کتاب آیات شیطانی مرتکب اهانت به ساحت مقدس اسلام شد، اعتراض گسترده مسلمانان در سراسر جهان را به همراه آورد و حال تکرار همان گستاخی مبین این واقعیت تلخ است که رهبران جوامع غربی نه فقط تعریف درستی از آزادی ندارند، بلکه با استناد به واژه آزادی به خود اجازه میدهند هر سخن و رفتاری را در سایه این واژه تبیین کنند و باعث آزردگی مسلمانان شوند.ناگفته پیداست آقای مکرون که خود را طرفدار آزادی معرفی میکند ظرف چند سال اخیر تعداد کثیری از فرانسویان و معترضین به سیاستهای خود را مورد ضرب و جرح قرار داده است و هزاران نفر مورد ضرب و جرح و اهانت پلیس فرانسه قرار گرفتهاند و حتی بینایی خود را از دست دادهاند، در حالی که آنچه معترضین میخواستند، آزادی بیان و دفاع از حقوق صنفی و اجتماعی خود بود.
دکتر مسعود کنزی